📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢چند نکته برای درست نوشتن
📢چند نکته برای درست نوشتن
@matikandastan
غلامحسین صدری افشار: ◀آوردن واژهها و عبارتهای زاید یا تکراری و بیتوجهی به قواعد نویسندگی به اعتبار نوشتار آسیب میرساند. بخشی از این عارضه معمولاً در ترجمهها دیده میشود.
◀لحن نوشتار: لازم است واژگان، عبارتها و اصطلاحها با موضوع و کاربرد نوشتار متناسب باشد. مثلاً به کاربردن واژگان ادبی یا عامیانه در یک متن مربوط به زیستشناسی، یا بهرهگیری از اصطلاحهای علمی در شرح گفتگویی دوستانه مناسب نیست، مگر اینکه هدف نویسنده تأکید بر گفتار ویژۀ گوینده باشد.
◀واژههای زاید: اغلب بدون توجه به تفاوت زبان انگلیسی که در آن ضمیر متصل یا شناسۀ فعل وجود ندارد، بدون هیچ ضرورتی از ضمیر استفاده میشود، مانند من رفتم، او زد. آوردن من و او در فارسی وقتی لازم است که قصدمان تأکید باشد، یعنی این من بودم که رفتم، یا این او بود که زد، نه کس دیگر.
یکی دیگر از واژههای غالباً زاید که است، بهویژه بعد از چه، آنچه، آنکه، هرچه، هرکس. مانند «هرکس که او را میدید تعجب میکرد.»، «وقتی که آمدی خواهی دید که همه چیز مرتب است.»، «آنچه که میگویی درست نیست.»، « هرچه (که) خواست دادم.»
همچنین است واو عطف پیش از یا، هم، همچنین، نیز. مثال: «بنشین و یا برو»، «این و یا آن»، «هم لباسها را بردهاند و هم پولها را.»، «مرا تشویق کرد و همچنین جایزهای هم داد.»، «میتوان به تاریخ مغول و نیز به جهانگشای جوینی مراجعه کرد.»
آوردن یک به جای یای نکره، مانند «یک کتاب میخواند.»، «یک مرد آمده بود.» به جای کتابی میخواند و مردی آمده بود.
◀اعمال سلیقه: در مورد معادلیابی و معادلگذاری برای واژههای بیگانه بهتر است تا حد ممکن بگردیم و معادلی را که پیش از ما انتخاب کردهاند بهکار بریم، ولو اینکه احساس کنیم چندان زیبا یا گویا نیست. چون معادلگذاری دلبخواه ناشی از خودمحوری یا تنبلی در جستجو، موجب تشتت و تشویش زبان و دشواری فهم مطلب میشود. انتخاب و بهکار بردن مکرر یک معادل برای واژه یا اصطلاحی بیگانه موجب تثبیت آن میشود و به غنای زبان فارسی یاری میرساند. همان گونه که از میان بیش از ده معادل برای واژۀ process سرانجام فرایند پذیرش همگانی یافت و در واژگان فارسی جا گرفت.
◀تکیهکلام: از عیبهای چشمگیر گفتار و نوشتار تکیهکلام است، مانند واقعاً، حقیقتا، در واقع، فیالواقع،
یا عبارتهایی مانند «بهعبارتی»، «علی ای حال»، «غیره و غیره» که بیمورد تکرار شود، نقشی در توضیح مطلب نداشته باشد و تنها موجب آزار گوش شنونده و چشم خواننده شود.
◀واژههای معیوب: آوردن واژههای میباشد، مینماید و میگردد به جای است، میکند و میشود برای پیشگیری از تکرار آنها نابجاست. اگر بنویسیم «او درستکار است، راستگو و صریح است، از زندگیاش هم راضی است.»، « بهزودی حالت خوب میشود، کارت هم درست میشود.»، « چه کارش دارید؟ بگذارید کارش را بکند، زندگیاش را بکند، کیفش را بکند.» نه تنها هیچ ایرادی ندارد، که روشنتر و قابل فهمتر است.
◀ثبت تاریخ: تاریخ رویدادها و تولد و وفات اشخاص بنا بر سنت زبان فارسی از راست به چپ نوشته میشود، به صورت: ابنسینا ( ۳۷۰- ۴۲۸)، جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵)، سدههای ۵-۱۴م. را قرون وسطا یا سدههای میانه مینامند قرن یا سده را در متنهای اسلامی تنها به صورت ﻫ .= هجری ذکر میکنیم و در صورت دادن معادل میلادی به این صورت مینویسیم: سدۀ ۵/۱۱ و اگر معادل دقیق داده باشیم به این صورت مینویسیم: ابنسینا در سال ۳۷۰/۹۸۰ در یکی از روستاهای خوارزم به دنیا آمد.
◀در برگردان متنهای اسلامی به فارسی، رویدادهای مربوط به سالهای پیش از ۱۳۴۰ قمری را بر اساس تقویم قمری محاسبه میکنیم، ولی بعد از آن تاریخ را در مورد ایران با تاریخ شمسی و در مورد سایر کشورهای اسلامی با تاریخ میلادی ثبت میکنیم، مگر اینکه بنا بر مورد ذکر تاریخ قمری یا شمسی لازم باشد. در این کتاب جدولی برای تبدیل تاریخ به صورت ضمیمه داده شده است.
◀آوردن حرف تعریف ال_ هنگام ذکر ماههای قمری در متن فارسی لزومی ندارد و میتوان نوشت ربیع اول، جمادی اول، ربیع ثانی، جمادی ثانی، ذیحجه، ذیقعده.
◀نام ماههای فرنگی اول بار از زبان فرانسوی وارد فارسی شده و رواج یافته است. ازاینرو آنها را به همان صورت ژانویه، فوریه مینویسیم، نه به صورت جنیوری، فبریوری.
◀برخی موضوعهای املایی: در دهههای اخیر در ایران نهضت جدانویسی پیدا شد و فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم آن را پی گرفت و رسمخطی تنظیم کرد که از تناقض و استثنا خالی نیست. چاره هم ندارد. چون مشکل مربوط به ناسازگازی خط عربی با زبان فارسی است. بهویژه، افراط در این جدانویسی سبب شده است برخی افراد شناسهها را هم جدا کنند و بنویسند «کتابام را برداشت.» «صورتاش را برگرداند.»
◀باید همیشه این را به خاطر داشته باشیم که همۀ ایرانیان فارسیزبان