مدرنیسم و پسامدرنیسم در رمان …خلاصه برداری از کتاب «مدرنیسم و پسامدرنیسم در رمان» ترجمه‌ی حسین پاینده … انتخاب شده از فصل پیرنگ در

مدرنیسم و پسامدرنیسم در رمان


خلاصه برداري از كتابِ" مدرنيسم و پسامدرنيسم در رمان" ترجمه ي حسين پاينده... انتخاب شده از فصلِ پيرنگ در رمان مدرن به قلمِ آرتور هانيول

پيرنگ چيست؟ " پيرنگ تلفيق زمانيِ خاص نويسنده است از عناصر واقعه، شخصيت و انديشه كه محتوايِ داستانِ برساخته ي او را تشكيل مي دهند."
اگر تعريف بالا را در مورد پيرنگ قبول كنيم بديهي است كه در آن صورت پيرنگ دو ويژگي مهم دارد:
نخست: پيرنگ يك قاعده ي وحدت بخش است.
دوم: پيرنگ به واسطه ي زمان عمل مي كند.
سوال: براي اينكه پيشرفت وقايع رمان از نظر خواننده كليتي دلالت دار و سامان يافته باشد بايد چه كار كرد؟
جواب: براي اين كار سه شرط وجود دارد: اول، وقايع بايد آغاز و فرجام داشته باشند؛ دوم، پيشرفت وقايع به نحوي از ضرورت باشد يعني هر واقعه اي از وقايع قبلي سرچشمه بگيرد و به بعدي ها منجر شود؛ سوم، وقايع رمان به نحوي به هم مرتبط باشند يعني يك كليت ايجاد كنند.
با توجه پررنگ و كم رنگ شدن اين سه شرط عموماً سه شكل مختلفِ پيرنگ داريم:
- رمان نويسان قرن هجدهم گرايششان اين بود كه پيرنگ رمان هايشان آغاز و فرجام مشخص داشته باشد؛ معمولاً فرجام اين رمان ها قطعي بود و به يك عدالت شاعرانه منجر مي شد، يعني آدم هاي نيك سرشت سرنوشتشان نيكي بود.
- در اوايل قرن نودهم نويسندگان متمايل فرجام هاي غير قطعي مي شوند يا دست كم در آنها خبري از عدالت شاعرانه نيست؛ سرخ و سياه، جنايت و مكافات، مادام بواري، بازگشت بومي و سفيران از نمونه هاي اين نوع نگرش به فرجام است. آنچه در اين رمان ها اهميت دارد فرجام نيست، بلكه بصيرتي است كه درباره ي تاثير عوامل علي و معلولي بر روابط انسان ها بدست مي آوريم. در اين رمان شخصيت به وضوح نيك سرشت يا بدطينت نيست، و هر شخصيت نتيجه ي علي و معلولي قانون مندي هاي رفتار است.
- در دو دهه ي نخست قرن بيستم نويسندگان متمايل به خلق ساختاري شدند كه در نهايت تصوير منسجمي از واقعيت ارائه كند. مثلاً در اوليس، مخاطب با انبوه متنوعي از وقايع به ظاهر بي مناسبت و متناقض روبرو مي شود اما پس از پايان يافتن رمان معني و ارتباط اين وقايع را در مي يابد.
پيرنگ رمان هاي قرن بيستم مبتني بر حركتي است از ظاهر واقعيت به باطن آن...

سوال: چرا اوليس رمان دشواري است؟
اوليس يك رمان مدرن است كه فرآيند كشف حقيقت و معكوس شدن قضاوت در آن، به شكلي متفاوت اتفاق مي افتد؛ عنوان رمان كليدي است براي شناخت شخصيت اصلي آن، بلوم شخصيتي است كمرو، نادان، بي عرضه و بي نزاكت كه با اوليس، اسطوره ي سنتي مقايسه مي گردد، اما وقتي رمان تمام مي شود اوليس در مقايسه با اين اسطوره ي سنتي و بقيه ي همشهريان دوبليني اش فضائل بسياري دارد؛ به عبارتي بلوم نمونه ي بارز ضد قهرمان مدرن است. دشواري خوانش اوليس از اين جا سرچشمه مي گيرد كه اكثر مخاطبان در خوانش اول نمي توانند به وارونه شدن ديدگاه خود نسبت به بلوم پي ببرند و به عبارتي خط وقايع پيرنگ را گم كرده اند...

در رمان مدرن نويسنده عموماً ضد قهرمان خلق مي كند؛
ضد قهرمان كيست؟ شخصيتي است دو وجهي كه جنبه ي علني و جنبه ي خصوصي شخصيتش با هم در تضاد و تفاوت است.

يكي از روش هاي خلق پيرنگ مدرن خلق ضد قهرمان است؛ شخصيت هايي مثل بلوم، مادام بواري، راسكونيكف...
يكي ديگر از روش هاي خلق پيرنگ مدرن به كار گيري جريان سيال ذهن است، خانم دالووي، اوليس و خشم و هياهو سه مثال بارز اين نوعِ خلق پيرنگ هستند...

جمع بندي: در رمان مدرن پيرنگ به گونه اي تغيير شكل يافته است كه ظاهر حقايق كم اهميت است و باطن آنها مهم تر... به علاوه معيارهاي اخلاقي را نه راوي، كه مخاطب با شركت فعالانه در امر ايجاد پيرنگ براي خود كشف مي كند.

تلخيص: نگار محقق

کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan