اصغر نوری: اخیرا بخشی از گفت و گوی من و فرید قدمی در خبرگزاری ایلنا چاپ شد و بعضی از دوستان نقدهایی به حرف‌های من وارد کردند

اصغر نوری: اخیرا بخشی از گفت و گوی من و فرید قدمی در خبرگزاری ایلنا چاپ شد و بعضی از دوستان نقدهایی به حرف های من وارد کردند. فقط لازم می دانم دو نکته را توضیح بدانم، گرچه توضیح واضحات است: 1. مسلما من هم مثل همه می دانم که اولین ماشین چاپ دوره صفویه وارد ایران شد. دانستن این موضوع نیاز به سواد بالا و دانش عظیم راجع به تاریخ ایران ندارد. منظور من صنعت چاپ بود، به معنای دیگر، چاپ کتاب در تیراژ بالا. این صنعت وقتی در ایران پا گرفت که تلویزیون وارد ایران شده بود. صحبت سر فرهنگ کتابخوانی و حضور کتاب در زندگی یک خانواده ایرانی است، بحث بر سر این نیست که اولین چاپخانه کی در ایران راه افتاد. 2. در جایی از آن گفت و گو از این صحبت می کنم که مردم در فرانسه با کتاب می خوابند و در جیب و کیف مردم حتی کارگرها کتاب هست. بعضی از دوستان این حرف را ایده آلیستی می پندارند. باز هم صحبت سر فرهنگ کتابخوانی است. مسلما منظورم این نبوده و نیست که همه مردم فرانسه قبل از خواب کتاب می خوانند یا در مترو و اتوبوس همه دستشان کتاب دارند. در دنیای امروز هیچ کاری نیست که همه بکنند. صحبت سر حضور کتاب در زندگی است. این حضور در زندگی غربی وجود دارد و در زندگی ایرانی وجود ندارد
پ. ن.: اعتبار آدم ها را کارنامه کاریشان مشخص می کند نه حرف هایی که می زنند. خطابم به دوستانی است که این روزها با ژست های روشنفکرانه و عالمانه به گفت و گوهای اخیر رضا براهنی و ابراهیم گلستان ایراد می گیرند. این دو بزرگ ادبیات ایران اعتبارشان را از آثارشان می گیرند، مهم نیست در یک گفت و گو کنار کلی حرف درست حرف های نادرست یا از نظر شما نادرستی هم بگویند. سئوال این است که شما اعتبارتان را از کجا می آورید؟ منشا توهمتان کجاست؟