📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📚دست خوش محمود! دست خوش!. نویسنده و مترجم ادبیات آلمانی درباره چند رمان
📚دست خوش محمود! دست خوش!
@matikandastan
📄نظر نویسنده و مترجم ادبیات آلمانی درباره چند رمان
ناصر غیاثی: رمان "ناتمامی" دومین اثر زهرا عبدی را با شوروشوق به دست گرفتم. انتظار داشتم نویسندهی روز "روز حلزون" با این رمان ِ بلندتر از قبلی گامی به پیش نهاده باشد. بعد از چند نشست متوالی چند ساعته، وقتی کتاب را تمام کردم، آخر کتاب نوشتم: «دست مریزاد خانم عبدی. توصیفها، زبان، وقایع همه با تردستی، حیف از عنوان رمان که تنها عیب کتاب است. یکی دو سئوالم بماند برای فرصت دیدار.» مجالی اگر بود، دوباره می@خواندمش که هم لذتی مضاعف برده و هم با دقت بیشتری خوانده باشم شاید که پاسخ پرسشهایم را خودم یافتم. و باز اگر مجالی بود، مفصل، خیلی مفصل در موردش مینوشتم.
"نه فرشته، نه قدیس" نوشتهی ایوان کلیما با ترجمهی حشمت کامرانی را رمانی یافتم - اگر نگویم سرگرمکننده - خوشخوان. ترجمهی کتاب هم هی...پرُ بدک نبود گو که زبان ِ شخصیت سیزده چهارده سالهی کتاب هیچ تفاوتی با شخصیت ِ چهل و چند سالهاش ندارد. بدتر از همه اینکه یکی از شخصیتهای مسیحی اهل پراگ ِ کتاب میگوید "انشاالله" !!! با این وجود اما نگفته نگذارم که از این کتاب یادگرفتم، برای فرار از سانسور میشود برای "عشقبازی" و دیگر مترادفات این فعل از فعل بیدردسر "خلوت کردن" استفاده کرد.
و وقتی آخر شب – وقت کتابخوانیام – بلافاصله پس از "نه فرشته..."، "بیست زخم کاری" آخرین اثر محمود [حسینیزاد] را باز کردم، نتوانستم بقیهاش را بگذارم برای فرداشب. تا شش صبح بیدارم نگه داشت تا تمامش کنم. جای جای کتاب را دو بار خواندم و هی گفتم: «دست خوش محمود! دست خوش!» "بیست زخم کاری" را باید با تامل خواند تا ذره ذره از حادثهها، از زبان، از توصیفها، از موجرگوییها و در یک کلام از قلم محمود حسینیزاد در این کتاب لذت برد. کاش مجالی بود برای بازخوانی و نوشتن در این مورد این رمان.
@matikandastan