ه که خواننده با تعلیق کمتر متنی روبه رو باشد

ه که خواننده با تعلیق کمتر متنی روبه رو باشد.وقتی خواننده از آینده دور شخصیتها اطلاع دارد و میداند بر سر هر شخصیت چه آمده است؛ مرور پی در پی گذشته به حتم از کشش پیرنگیبرای او خواهد کاست و بانی تعلیق پیرنگی(بعد چه شد؟) داستانی نخواهدشد.
علت دیگر عدم کشش خوانش داستانی را میتوان بدین شکل بیان کرد که چون خواننده در حال اکنون شخصیت با گره حاد و خاصی مواجه نیست و کمتر از حال اکنون و دغدغه های شخصیت در حال نسبت به گذشته باخبر است( نسبت حال به گذشته بدنه روایت،در این رمان بر گذشته استوار است) با کشش خوانشی کمتری مواجه است
اینجا است که بهتر است گفته شود؛ در رمان « جا ماندیم» خواننده هوشمند به دنبال «چرا چنین شد؟» داستانی است. اما به راستی در متن رمان مذکور تا چه حد چرایی کنش ها باور پذیر شده است؟ توجه کنیم به انتهای حال اکنون درنا و خود سوزی او در فصل 37 کتاب که توسط درسا روایت میشود و خواننده به دنبال چرایی کنش درنا مبنی بر به آتش کشیدن خانه قدیمی پدر و خودسوزی خود است.اما در انتها به اعتقاد نگارنده با چرایی معقولانه و باور پذیر کنشی روبه رو نمیشود . کاش نویسنده با پرداخت بیشترداستانی، هم نسبت گذشته به حال رمان را رعایت می کردو هم با تمرکز بیشتر بر دغدغه های کنونی درنا بانی باورپذیری کنش انتهایی شخصیت اصلی می شد.
در انتها باید گفت،نثر پیراسته اثر و دقت علیپور در ساخت لحن، لهجه و تمایز جهان بینی شخصیت هادر کنار اشراف نویسنده به تکنیک های داستانی و روان شناسی جمعی و بهره بری از اسطوره ها و بیان باورهای جمعی که از محاسن اثر است،متنی مفهومی می سازد که خواننده خاص را برای خوانش طالب است.

منابع :
1- ال.گورین،ویلفرد ؛ ارل . جی. لیبر، لی مورگان؛ راهنمای رویکرد های نقد ادبی؛تهران :انتشارات اطلاعات 1383
2- بهناز،علی پور گسکری؛ جاماندیم؛ چ1؛ تهران: نشر چشمه

کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan