📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
رویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: روز گذشته در خبرها اعلام شد که مشتریان قدیمیترین کتابفروشی لندن، کتابی از آنتونی ترولوپ را به عنو
رویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: روز گذشته در خبرها اعلام شد که مشتریان قدیمیترین کتابفروشی لندن، کتابی از آنتونی ترولوپ را به عنوان بهترین رمان 200 سال گذشته انگلیس برگزیدند.
ایسنا نوشت: مشتریان "هچاردز" قدیمیترین کتابفروشی شهر لندن رمانهای پرفروش "دن براون" و "ای.ال. جیمز" را رها کرده و "نگهبان" آنتونی ترولوپ را به عنوان برترین رمان 200 سال آخر انتخاب کردند.
@roman_khonha
"هچاردز" برای این نظرسنجی، فهرستی از 100 اثر محبوبی را که طی 218 سال عمر این کتابفروشی به چاپ رسیدهاند تهیه کرد و از میان آنها با رأی صدها نفر از مشتریانش به شش برگزیده نهایی رسید.
"نگهبان" (Warden) اثری هجوآمیز درباره کلیسای انگلستان است و اولینبار در سال 1855 به چاپ رسیده است.
رمان ترولوپ قدیمیترین اثر این فهرست و اولین بخش از مجموعه "روزنگار بارستشایر" این نویسنده است. داستان این اثر که در شهر خیالی "بارستشایر" اتفاق میافتد، درباره زندگی کشیشی است که به سوءاستفاده از منابع مالی خیریه برای اهداف شخصی متهم میشود.
فرهاد کاوه درباره این شخصیت بنام ادبی مینویسد:
"آنتونی ترولوپ"نویسنده مشهور بریتانیایی است كه توانست تصویری واقع گرایانه از جامعه خود ترسیم كند. او بهترین داستانهای خود را در بستر شهری خیالی در انگلستان به نام "بارست شایر" خلق كرد. او در اتوبیوگرافی ای كه به رشته تحریر درآورده، مینویسد: "مهمترین رسالت یك رمان نویس، ایجاد فضایی مناسب برای برقراری رابطه ای واقعی بین خواننده و قهرمانهای داستانش است. فضایی كه گفتار، كردار و صفات قهرمانان داستان را به مانند یك انسان واقعی باوركردنی میسازد." از ویژگیهای بارز "ترولوپ" ایجاد مرزی بارز بین داستان نویسی و واقعه نگاری است. داستان هایی كه او در فضای شهر خیالی "بارست شایر" آفریده اولین سری داستان های دنباله دار در ادبیات انگلستان است. او در یكی از همین داستانها می نویسد: "به راستی هیچ لذتی بزرگ تر از ایستادن در سرزمین خود نیست. چرا كه این عشق هرگز تو را قال نمیگذارد."
@roman_khonha
"آنتونی ترولوپ" در ۲۵ آوریل ۱۸۱۵ در لندن دیده به جهان گشود. پدرش مردی ناكام بود و در هیچ یك از مشاغل خود چه وكالت و چه كشاورزی توفیقی نیافت. فقری كه خانواده با آن دست به گریبان بود، "ترولوپ" را تا آخر عمر نسبت به اختلاف طبقاتی خشمگین ساخت. او در جایی مینویسد: "غم انگیز است كه تمامی نویسندگان توانای تاریخ با چنین مشكلی زاده می شوند و بالاجبار تا مدت ها بایستی آن را تحمل كنند."
یكی از نویسندگان متاخر او درباره زندگی "ترولوپ" به این نكته اشاره می كند كه: "تنگدستی آنها تا حدی بود كه اكثر اوقات، توانایی پرداخت شهریه مدرسه او را نیز نداشتند." به تدریج و با افزایش مشكلات مالی خانواده، همگی آنها به بلژیك مهاجرت می كنند و در آنجا پدر خانواده چشم از جهان فرومی بندد و "ترولوپ" بیمار و دلشكسته به همراه مادر و خواهر و برادرش به آمریكا مهاجرت می كنند تا شاید بتوانند زندگی خود را سامانی ببخشند، اما موفق نمی شوند و پس از پانزده سال سرگردانی به انگلستان بازمی گردند و بلافاصله مادرشان اقدام به نشر كتابی تحت عنوان "اخلاقیات محلی آمریكایی ها" می كند كه با موفقیت همراه و خانواده تا حدی از فقر خلاص می شود. "ترولوپ" كه در این زمان جوانی ۱۹ساله بود برای كار به اداره پست مراجعت كرد و هفت سالی را در این اداره به كار مشغول شد و سپس به سمت بازرسی منصوب و در ایرلند مامور به خدمت شد و ۳۳ سال در این سمت خدمت كرد.
@roman_khonha
تجربیات متنوع او در این سالها، الهام بخش خلق آثاری شد كه همگی در تاریخ ادبیات انگلستان ماندگارند. او در خلال این وظیفه به عنوان ماموریت به كشورهای زیادی از جمله مصر، كوبا، هند غربی و ایالات متحده سفر كرد. در سال ۱۸۶۷ "ترولوپ" به لندن بازگشت و از شغل دولتی خود استعفا داد و از این پس به خلق داستانها و رمانهایی روانشناسانه با مایه هایی از طنز هوشمندانه پرداخت. او در داستان نویسی عاداتی عجیب داشت به عنوان مثال او به طور متوسط هر روز قبل از صرف صبحانه هزار كلمه از داستانش را مینوشت.
به قول فورو مروكس فورد بزرگترین ویژگی نویسندگانی چون ترولوپ و جین آوستن در عادات غیرادیبانه شان است. ظاهر نوشتن آنها با بزرگانی چون بالزاك و دیكنز كه برای نوشتن تشریفاتی خاص داشتند متفاوت است. آنها به مانند نوازندگان گیتاری هستند كه خوب مینوازند ولی هیچ گاه ساز را مانند همه در دست نمیگیرند.
@roman_khonha
موفقیت ادبی "ترولوپ" با انتشار چهارمین رمانش با عنوان "نگهبان" آغاز شد كه در همان شهر خیالی "بارست شایر" اتفاق افتاد. داستان درباره زندگی كشیشی است كه به سوءاستفاده از منابع مالی خیریه برای اهداف شخصی متهم می شود. اما سیر موفقیت "ترولوپ" در اینجا متوقف نشد و با انتشار "روزنگار بارست شایر"، "خانه ای كوچك در آرلینگتون" و "آخرین