📚 📚. 🍁🍁🍁🍁🍁

📚 #طبل_حلبی📚
🍁🍁🍁🍁🍁
#گونتر_گراس
گونتر گراس در مصاحبه‌های مختلف خود بارها گفته است که او هیچ وقت انتظار نداشته این رمان تا این اندازه مورد استقبال خوانندگان و منتقدان قرار گیرد.

او در گفت‌وگویی که سال ۱۳۸۹ با ماهنامه ادبی ـ هنری نافه کرد درباره این رمان گفته بود «من مدیون گروه ۴۷۷ هستم. آن موقع نویسنده جوانی بودم و در گروه ۴۷ شعرهای اولیه‌‌ام را می‌خواندم. بعداً در همان گروه اولین رمانم طبل حلبی را خواندم.»

گراس در این گفت‌وگو درباره شوخی‌های اسکار، قهرمان رمانش با مسیح و مذهب گفته بود «شوخی‌ها و طنز او دشمنی با مذهب نیست. اسکار دچار توهم می‌شود و به خیالات واهی می‌افتد. همان چیزی که در خیلی از مردم می‌بینیم. اسکار فکر می‌کند مسیح نجات‌دهنده است.»

سال ۲۰۰۹ به مناسبت پنجاهمین سال انتشار این رمان در بسیاری از انجمن‌ها و مراکز فرهنگی آلمان برنامه‌های بزرگداشتی با حضور گونتر گراس برگزار شد.

شخصیت اصلی این رمان پسری است که تصمیم می‌گیرد از سن سه سالگی بزرگ‌تر نشود. بنابراین در همان قد و قوارهٔ کودکی باقی می‌ماند. اما از نظر فکری رشد می‌کند. افراد دور و بر این پسر او را کودک می‌انگارند. در حالی که او همه چیز را می بیند و درک می‌کند و هر جا که بتواند از توانایی‌های خاص خودش برای تفریح یا تغییر شرایط استفاده می‌کند.

در این رمان وقایعی مربوط به دوران هیتلر آمده است که این کودک نیز شاهد آنها است و نقشی در آنها ایفا می‌کند. شرایط این کودک که به صورتی ناقص‌الخلقه باعث آزار دیگران می‌شود یا با استفاده از احساسات دیگران از آنها سوءاستفاده می‌نماید، به نوعی نشانگر شرایط زمانی جامعهٔ آن دوران آلمان است.

از روی این رمان فیلمی با همین نام به کارگردانی فولکر شلندورف ساخته شد که توانست اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان و نخل طلای کن را از ان خود کند.
#ادبیات
#رمان_خارجی
🍂🍂🍂🍂🍂
لینک دانلود
http://dl.bookiha.ir/nobel%20va%20por%20foroosh/Table_Halabi_%5Bwww.bookiha.ir%5D.pdf

@freebook