📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢دنژوان ادبی و سیوسه بار عاشقی!. نصیریها: میگویند آنتون چخوف سی و سه بار عاشق شد
📢دنژوانِ ادبی و سیوسه بار عاشقی!
@matikandastan
لیلا نصیریها: میگویند آنتون چخوف سی و سه بار عاشق شد. بعضی از این عاشقیها کوتاهمدت بودند، بعضی بلند، بعضی عمیق و بعضی دیگر سطحی. چخوف زندگی عاشقانه پیچیده و شلوغی داشت و دلاش هم هیچ وقت نمیخواست سر و سامانی به آن بدهد. همین عکسی هم که برادرش از او گرفته، با این موهای پرپشت شانهنخورده پریشان، میتواند نشان بدهد که چرا وجودش تا این حد برای زنان خواستنی بود. چخوف مردی بلندقد بود و چهارشانه. همین راحتیِ خیال در عکس هم از آن چیزهایی بود که به جذابیتاش نزد زنان اضافه میکرد. آن جور که از ظواهر امر برمیآید، تمام زنانی که با چخوف در رابطه بودند، چه بلندمدت و چه کوتاهمدت، دوست داشتند با او ازدواج کنند. روابط پیچیده چخوف با زنان از سال هزار و هشتصد و هفتاد و سه شروع شد، وقتی چخوفِ نوجوان برای اولین بار پا به فاحشهخانهای در شهر زادگاهش گذاشت و تا بیست و پنج سال بعد ادامه پیدا کرد، یعنی وقتی که با اولگا کنیپرِ بازیگر آشنا شد. چخوف دیگر آن زمان بیمار بود و در نهایت هم سه سال بعد با کنیپر ازدواج کرد. اما پیش از کنیپر، نام سی و دو زن دیگر در کارنامه عاطفیاش وجود دارد که رابطهاش با آنها حتی تا مرز شیفتگیهای افسارگسیخته هم پیش رفت. نامهنگاریهایش هم نشان از مراجعههای مکررش به فاحشهخانههای روسیه و مناطق دیگر اروپا دارد. شاید به همین دلیل هم هست که بعضی زندگینامهنویسان از او به عنوان دون ژوان ادبی یاد کردهاند. میگویند چخوف از مواجهه با احساسات واقعی هراس داشت. روشن است که او از محضر و معاشرت زنان لذت میبرد، همین طور از عشقورزی با آنها. اما همین که این روابط به سطحی از گرمای عاشقانه میرسید که منجر به چیزی ادامهدار و عمیق میشد، او پا پس میکشید. یکی از همین روابط با دختری بود به اسم لیکا میزینووا. دختر نوزده ساله بود که چخوف او را دید. چخوف ده سالی بزرگتر بود و ده سالی هم رابطهشان طول کشید تا این دلسرد شدن چخوفی بر روابطشان حاکم شد. میزینووا نود و هشت نامه به چخوف نوشت و چخوف پاسخ شصت و هفت نامه را داد. این نامهها فحوایی اروتیک داشت، انگار که قرار بود با خواندنشان رعشهای جنسی به جان هم بیندازند. میزینووا خواستار ازدواج بود، اما در نهایت تشخیص داد که ازدواج تهدیدی برای آزادی چخوف محسوب میشود و رابطهشان از هم گسیخت. عکسی از این دو وجود دارد که نشان میدهد در پایان آن ده سال، میزینووا وزن اضافه کرده، به چخوف تکیه داده و او را نگاه میکند، در حالی که چخوف به آن طرف خم شده و نگاهش جای دیگریست. چخوف پنج سال بعد از این ماجرا در چهل و چهار سالگی درگذشت.
@matikandastan