📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
در روز سه شنبه، ۲۶ آبان جلسه نقد رمان «ویولا» برگزار شد
در روز سه شنبه، 26 آبان جلسه نقد رمان «ویولا» برگزار شد
در این نشست «نسرین قربانی» نویسنده و کارشناس ادبی، «فرحناز علیزاده» و تعدادی از علاقهمندان به ادبیات حضور داشتند.
علیزاده در این نشست درباره اثر گفت: داستان درباره زنی است که پس از پشت سر گذاشتن اتفاقات بسیار میداند که به خاطر بیماری فرصت زیادی برای زیستن ندارد و اینگونه به مرور گذشته میپردازد و بدین صورت داستان بیشتر در گذشته جریان دارد و به جزییات بسیار پرداخته شده است. «ویولا» داستان زنی است که اینک به انفعال رسیده و از گذشته پر درد خود و از جبرهای زیستی و اجتماعی که به او تحمیل شده می گوید، چنانکه خود نقشی در پیدایش مشکلاتی که اینک با آن دست و پنجه نرم می کند ندارد و نشان می دهد هر چقدر انسان تدبیر داشته باشد درگیر چنین مشکلاتی میشود.
وی افزود: ما در این رمان با راوی ای روبه رو هستیم که تقدیرگرایی را بیان می کند و نشان می دهد زنی که این قدر فعال بوده است چطور به دلیل تنگناها و ناملایماتی که نصیبش شده در جبر محیطی گرفتار میشود و به انفعال میرسد.
علیزاده همچنین در ادامه به تکنیک پل تداعی که در کل این رمان استفاده شده اشاره کرد و اینکه «ویولا» تنها بازنمایی واقعیت است و سوالی ایجاد نمی کند و به چالش نمی کشد بلکه تنها از وقایع خبر می دهد.
وی همچنین افزود: قربانی در دیالوگنویسی معرکه است و پردازش شخصیت او با لحن و لهجه شخصیتها کاملا هماهنگ است.
پس از آن خوانندگان کتاب، پرسشهایی را مطرح کردند و نویسنده به آنها پاسخ گفت.
نسرین قربانی به جز «ویولا»، «نیمه ناتمام»، «من هم انسانم» و «فخرالزمان» را در کارنامه نویسندگی خود دارد.
در بخشی از «ویولا» میخوانیم: پستی وبلندیهای بدنم مثل مصیبتی تازه روییده توی چشم می آیند. آزادیها وجست وخیزهایم یک باره مثل برفی بیموقع آب میشوند. مادرگفته بود که دیگرنمی توانم توی کوچهها همراه پسرها بازی کنم: بزرگ شدهام. اتفاقی عجیب وغریب. قیدهایی تازه و بندهایی که به بدنم پیچیده میشوند تا مرا ازدیروزم جدا کرده و به اکنونِ آن زمانم پرتاب کنند. انگار همه دنیا یک باره زبرآب رفته وجهان دیگری سر از اعماق اقیانوسها درآورده بود!🍀
https://telegram.me/barabarandishan