شلخته نویسی ….. مهشید: خانم دبیر, من اصلا فکر نمی‌کردم ادبیات تک بگیرم

شلخته نویسی ...

مهشید با قیافه ای نگران وارد دفتر دبیرستان می شود و یک راست به طرف خانم دبیر ادبیات که پشت میزی نشسته است می رود.

مهشید: خانم دبیر, من اصلا فکر نمی کردم ادبیات تک بگیرم. ما خانوادتا عاشق ادبیاتیم؛ مادرم شعر "بی تو مهتاب شبی" نیما یوشیج را حفظه. پدرم الان داره مجموعه شعر "صد سال تنهایی" را می خونه.
اشتباه شده خانم. ما عمراً ادبیات تک بگیریم .

دبیر: ببین گلم . اعتراض کردی، من هم ورقه ات را دوباره تصحیح کردم اما چیزی عوض نشد؛ اولا که پر از غلط های املاییه.

مهشید : نه خانم. غلط املایی چیه؟ اشتباه شده.

دبیر: این جا را نگاه کن "اصلا" را نوشتی "اصن" ؛ "چه وضعی را نوشتی "چه وضی"؛ "احسن" را با عین نوشتی؛ "لطفا" را به جای طا با ت نوشتی.

مهشید:{ با تعجب } واه خانم, دبیر درسته. الان تو شبکه های اجتماعی همه همین طور می نویسن؛ حتما درسته که می نویسن. وعض نگارش عوض شده . تحول شده .

دبیر: تحول شده یا متحول شده؟ این تحول نیست دخترم, یک نوع شلخته نویسیه. من دبیر ادبیاتم, نسبت به درست نویسی احساس مسوولیت می کنم. هر روز سبک نگارش، بیشتر رو به قهقرا میره . متن ها پر از غلط املاییه. این جا را نگاه کن به جای"فکر می کنم" نوشتی "فک می کنم".

مهشید : خانم. همه ی خواننده ها تو ترانه هاشون میگن "فک می کنم". اجازه بدید یکیش را بخونم . "فک می کنی کی هستی. فک می کنی چی هستی". تا آخرش رو از حفظم . بخونم؟

دبیر: کافیه نمی خواد بخونی.

مهشید: خانم حتما " فک" درسته که به ترانه ش مجوز دادن. فکر دیگه قدیمی شده . دنیا داره میره به سمت خلاصه گویی و راحت نوشتن . تلفظ فکر سخته . حرف "ر" رو اعصابه . الان هر کی هر جور راحته میگه یا می نویسه. آزادی بیانه خانم .بگیر و ببندها را برداشتن .

دبیر: آزادی بیان یعنی این که مثلا آیا را با عین بنویسیم؟

مهشید: چه اشکالی داره خانم؟ الان تو تلگرام ، واتس آپ، لاین ، همه جا همین طوری می نویسن. وعض نگارش عوض شده. تازه مهم اینه که مفهومو برسونه . مثلا شما فکر می کنید اگه صابون را به سین بنویسیم ، کف نمی کنه. یا قیمه را اگه با غین بنویسیم از دهن می افته؟

دبیر: این جا را نگاه کن . سوال دادم برای کلمه ی "داشت" هم قافیه بنویسید. نوشتی "نداشت".

مهشید: درسته دیگه. یکی از شاعر های مطرح کشور هم دیروز تو تلگرام یه شعر از خودش گذاشته بود که داشت با نداشت، هم قافیه کرده بود . اجازه بدید بیارمش. آهان ایناهاش: " مدرسمون یادم میاد / دیوارای بلندی "داشت"/ اما منو حتی یه بار/ توی خودش نگه "نداشت".

دبیر: غلطه عزیزم غلطه. پرسیدم شاعر مصراع " تو کز محنت دیگران بی غمی" کیست؛ نوشتی حسین پناهی.

مهشید: همه جا نوشتن از حسین پناهیه خانم .

دبیر: این مصرا ع از سعدیه. یا این جا سوال دادم کتاب "مدیر مدرسه" از کیست . نوشتی از پرفسور سمیعی.

مهشید: بله خانم از پر فسوره . میگید نه اجازه بدید تو تلگرام به گروهمون ادتون کنم تا خودتون ببینید. ادمینمون وحشتناک عاشق ادبیاته. خوشحال میشه.


دبیر: لازم نکرده. کتاب مدیر مدرسه از جلال آل احمده.

مهشید : جلال آل احمد کتاب "باغ آلبالو" رو نوشته.

دبیر: کتاب باغ آلبالو اثر آنتوان چخوفه دخترم. سوال دادم؛ "رودکی" را در دو سطر معرفی کنید و به سروده ای از او اشاره کنید . نوشتی استاد دانشکده ی زبان و ادبیات تهرانه و شعر " گون از نسیم پرسید" را سروده.

مهشید: درسته دیگه خانم .

دبیر: رودکی شاعر قرن سومه در ضمن اون شعر هم استاد شفیعی کدکنی سروده نه رودکی . شعر معروف رودکی, بوی جوی مولیانه:

مهشید: "بوی جوی مولیان" پروین اعتصاميه .من خودم تو واتس آپ خوندم.

دبیر: ببین دخترم ، دختر گلم, ازت خواهش می کنم کتاب هم بخون. خیلی خوبه ما وقتی را هم به کتاب خوانی اختصاص بدهیم .
نباید بگذاریم زبان و ادبیات ما، این گنجینه ی ملی ما اینطور راحت دستخوش شلخته نویسی و درهم برهمی بشه.