📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢نویسنده ناجور غیرسیاسی و داستانهایی عمیقن سیاسی
📢نویسنده ناجورِ غیرسیاسی و داستانهایی عمیقن سیاسی
@matikandastan
علی امینی نجفی: باید به تأکید گفت که هرابال نویسندهایست به کلی غیرسیاسی. در جوانی مدتی کوتاه به عضویت حزب کمونیست در آمد اما به زودی به آن آیین و جامعهای که به آدمیان وعده داده بود، پشت کرد. در کارهای او زندگی سیاسی تنها به شکلی کنایی و ظریف مطرح میشود.
مهارت هرابال در نمایش زندگیهای ساده انسانهایی نامتعارف است که بیشتر در حاشیه جامعه و دور از نگاه و “نظارت” نظام زندگی میکنند. آنها معمولا از قاعده و هنجار عادی “بیرون میزنند” و از نظم و تربیت رایج گریزانند.
همین ویژگی است که از داستانهای هرابال آثاری عمیقا سیاسی میسازد و دشمنی متولیان و مأموران “نظام” را با او بر میانگیزد. نظام حاکم برای بقای خود همه را در “نرم” و قالبی یکدست و حسابشده میخواهد، هر آنچه از این “نرم” بیرون افتد، بدگمانی نظام را برمیانگیزد، زیرا نظارت و کنترل بر آن ناممکن است.
هرابال نه تنها خود “ناجور” زیست، بلکه در آثار خود به ستایش این “ناجوری” دست زد و “نابهنجاری” را همچون یک آیین انسانی به کمال رساند.
هرابال سالهای طولانی داستانهای خود را برای جمع کوچک دوستان میخواند. از نیمه دهه ۱۹۶۰ و با فرا رسیدن “بهار پراگ” کارهای او در تیراژ وسیع منتشر شد و او را به زودی به شهرت رساند. با حمله نیروهای پیمان ورشو و از هم پاشیدن آن “دولت مستعجل”، آثار او نیز مانند آثار بیشتر نویسندگان کشورش ممنوع شد. از آن پس داستانها و رمانهای او در خارج منتشر شد و او در سراسر جهان به شهرت فراوان رسید.
هرابال که در سالهای پیری در بیمارستانی در پراگ اقامت داشت، روزی در فوریه ۱۹۹۷ بستر را ترک گفت و به سوی پنجره رفت، با این حرف که: “بروم به کبوترها دانه بدهم”. اندکی بعد از پنجره اتاقش پایین افتاده بود. او ۸۲ سال داشت.
آثار هرابال به همه زبانهای اروپایی ترجمه شده و از برخی از آنها فیلم یا سریال تهیه شده است. برخی از کارهای معروف او از این قرارند: کلاس رقص اکابر، نظارت دقیق قطارها، آگهی واگذاری خانهای که دیگر نمیخواهم در آن زندگی کنم، شهرکی که در آن زمان از حرکت ایستاد، “من در خدمت پادشاه انگلستان بودم” و…
در سالهای گذشته برخی از داستانهای هرابال توسط شیما روحانی، احسان لامع، عدنان غریفی و مترجمان دیگر به زبان فارسی منتشر شده است. (منبع: گوهران)
@matikandastan