حس غربت و حزنی که در پایان غم‌انگیز کتاب به خواننده دست می‌دهد، تا مدت‌ها گوشه ذهنش می‌نشیند و او را وامی‌دارد که به ورتر بیندیشد

حس غربت و حزنی که در پایان غم‌انگیز کتاب به خواننده دست می‌دهد، تا مدت‌ها گوشه ذهنش می‌نشیند و او را وامی‌دارد که به ورتر بیندیشد. شاید با توجه به معیارهای امروزی و با توجه به مباحث روانشناختی ورتر دیوانه‌ای بیش نباشد اما به‌راستی که عشق و آنچه از آن ساطع می‌شود، راه را بر هر نظریه‌ای می‌بندد. همان‌طور که ورتر می‌گوید: « بدون شک تنها عشق است که در جهان وجود آدمی را ضروری می‌کند. »
پی نوشتها
مکتب های ادبی، رضا سیدحسینی، نگاه، 89 ،ج اول، ص 162.
رنج‌های ورتر جوان، گوته، ترجمه محمود حدادی، نشر ماهی، چ چهارم،90 ، پشت جلد کتاب.
Wikipedia, the free encyclopedia,Goethe.
حافظ، يوهان كريستف بورگل، ترجمه كورش صفوي، صص 22-21.
روزنامه اعتماد، ش 1623، 7/12/86، ص 11.
مكتب هاي ادبي، ص 197.
7-wikipedia,the free encyclopedia,Goethe.

کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan