تا به آدم‌ها نگاه نکنی، وجود ندارند. در مورد خود او هم همین طور

تا به آدم ها نگاه نکنی، وجود ندارند. نگاهت را که به سمتشان بچرخانی پیدایشان می شود، درست مثل تلویزیون، و آن قدر در ذهن می مانند تا تصاویر جدیدی آن ها را از بین ببرد. در مورد خود او هم همین طور. دیگران با نگاه کردنشان او را مشخص، متمایز و معلوم می کردند و از حالت محو و نامشخص درمی آوردند. شاید چون همیشه او بود که دیگران را در تلویزیون می دید اما آن ها او را نمی دیدند، مدت های مدید گم شده بود. خوشحال بود که حالا بعد از مردن پیرمرد آن هایی که او را ندیده بودند قرار بود ببینندش.

#بودن
#یرژی_کاشینسکی
برگردان :#مهسا_ ملک_مرزبان
#aamout