📢دفتری در قصه و قصه‌نویس ضدقصه. مدرس صادقی: کاظم رضا یک قصه‌نویس ضد قصه بود و این خیلی عجیب بود

📢دفتری در قصه و قصه‌نویس ضدقصه
@matikandastan

جعفر مدرس صادقی: کاظم رضا یک قصه‌نویس ضد قصه بود و این خیلی عجیب بود. برای کسی که داشت یک جُنگ ویژه قصه چاپ می‌کرد و عجیب‌تر اینکه در انتخاب قصه‌ها سلیقه شخصی خودش را هم دخالت نمی‌داد. من فکر می‌کنم کاظم رضا از همان سالهای اول «لوح» و تا همین اواخر مدام در حال تجربه بود. یک نویسنده متفاوت بود، نمی‌خواست مثل دیگران باشد و به همین دلیل همیشه از همان سالها به دنبال راه‌های نرفته و راه رفتن در جاده‌های ناهموار و نکوبیده بود. خلق و خوی شخصی خود او بیشتر در قصه‌های او تجلی پیدا می‌کند تا در کاری که برای «لوح» می‌کرد. خیلی عجیب است که آدمی به این سختگیری با یک چنین شیوه خاص و متفاوتی در نوشتن، در یک دوره خاصی از زندگی‌اش یک مجموعه ویژه قصه منتشر می‌کند که می‌خواهد یک آینه تمام‌نما و بی‌طرفانه‌ای باشد از قصه‌نویسی روزگار خودش. «لوح» یک دوره طلایی بود در زندگی او و تنها دوره‌ای بود که (به خاطر کاری که داشت می‌کرد) از لاک خودش آمده بود بیرون و با روزگار خودش به یک سازشی رسید، هرچند نیم‌بند. اما بهترین دوره زندگی‌اش بود. کاظم رضا با همه چی و همه کس سر جنگ داشت و از جمله با خود قصه و این جنگ و ستیز تا همین آخر کار هم ادامه داشت، تا «هُما» حتا... (اندیشه پویا، پرونده «مرگ مؤلف»، ویژه کاظم رضا، آذر ٩۵)
@matikandastan