📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
ستاره چرا فیلمو نمیبینی؟. نوید با لحن آرام جواب میدهد.. نوید دوست دارم …
ستاره ـ چرا فیلمو نمی بینی؟
نوید با لحن آرام جواب می دهد.
نوید ـ دوست دارم...
ستاره ـ چی؟
نوید ـ دوست دارم...
ستاره لبخند می زند. نوید ـ دیونتم... می میرم برات...
ستاره ـ منم
نوید ـ تیکه تیکه می شم برات
ستاره ـ خدا نکنه...
نوید ـ جان ... فدا فدا
ستاره نگاه از نوید گرفته و به پرده سینما نگاه می کند. نوید همچنان در حال خودش خیره به ستاره است.
نوید ـ جان جانان ... قربون اون فیلم نگاه کردنت بشم من...
ستاره می خندد.
نوید ـ نفس... عاشقتم، عاشقتم...
ستاره به سمت نوید برمی گردد.
ستاره ـ بسه دیگه این جوری من هیچی از فیلم نمی فهمم...
لحظه ای مکث. از چشمان نوید اشک جاری می شود.
ستاره ـ نوید؟
نوید از ستاره رو برمی گرداند.
ستاره ـ نوید؟
پس از مکثی نوید دوباره به سمت ستاره برگشته و با چشمان پر اشک می گوید.
نوید ـ نری آ، می میرم...
(فیلم توقیف شده «عصبانی نیستم!» رضا درميشيان)
@dialog