📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📒مگره و شبح. ✒ژرژ سیمنون. ✏دکتر عباس آگاهی
📒مگره و شبح
✒ژرژ سیمنون
✏دکتر عباس آگاهی
📎انتشارات جهان کتاب
@matikandastan
سربازرس مِگره پس از بیست ساعت بازجویی بیوقفه از چند سارق جوان به خانه باز گشت. هنوز گذشت زمان و فرارسیدن روز را احساس نکرده بود که با صدای زنگ در بیدار شد. لاپوانت که پس از کشیک شبانه هنوز صورتش را اصلاح نکرده بود، خبر ناگوار را داد: بازرس لُنیون (ملقب به «بازرس بدعُنُق»)، از بخش هجدهم پاریس، به ضرب گلولة افرادی ناشناس بهشدّت مجروح شده است. مِگرِه در آغاز تحقیقاتش در مییابد که در شبهای گذشته، لُنیون به دیدار دختر جوانی در دویست متری خانة خودش میرفته است. اما دختر، بیخبر محل سکونتش را ترک گفته بود. جستوجوها سرانجام به خانة مجلل یک مجموعهدار هلندی ختم میشود؛ مردی ثروتمند و کارشناس نقاشیهای مدرن با همسری زیبا و بسیار جوانتر از خود که ناگهان در نظر مِگرِه آشنا میرسد...
مِگره در بازدید گوشه و کنار خانه، اتاقی در بسته را کشف میکند؛ اتاقی با دیوارهایی پوشیده از نقاشیهای هرزهنگارانه و جنونآمیز... که در ضمن خبر از اقامت درازمدّت یک نقاش چیرهدست و نابغه میداد... (در دستِ انتشار)
@matikandastan