متن ذیل منتخبی است از کتاب اورحان پاموک (برنده جایزه ادبی نوبل) در باره عملکرد ذهن ما به هنگام خواندن رمان:.۱

متن ذیل منتخبی است از کتاب اورحان پاموک (برنده جایزه ادبی نوبل) در باره عملکرد ذهن ما به هنگام خواندن رمان:
1. چشم انداز کلی را تماشا و قصه را دنبال می کنیم.
2. کلمات را در ذهن‌مان به تصاویر بدل می‌سازیم.
3. با بخش دیگر ذهنمان در مورد این که روایت نویسنده چه مقدار حاوی تجربه زیستی و چه مقدار مربوط به قوه تخیل اوست کنجکاوی می کنیم.
4. در بخش دیگر ذهنمان فکر می کنیم: آیا واقعیت چنین است؟ آیا آنچه رمان می گوید، می بیند و تصویر می کند با واقعیتی که از زندگی خود می شناسیم، تناسب دارد؟
5. به واسطه این خوش بینی، نحوه واژه گزینی، صحت و درستی تشبیهات، قوه تخیل و روایت، گردآمدن تناوبی جمله‌ها، شعر پنهان و آشکار نثر، و موسیقی آن را هم بررسی می‌کنیم و هم از آن لذت می‌بریم.
6. هم در خصوص انتخاب‌ها و رفتارهای شخصیت‌ها حکم اخلاقی صادر می کنیم، هم نویسنده را به دلیل داوری‌های اخلاقی‌اش در خصوص شخصیت‌های خود مورد قضاوت قرار می‌دهیم.
7. هنگامی که ذهن ما در حال اجرای همزمان تمام این کارهاست، ما هم از طرفی، به دلیل دست یافتن به آگاهی، عمق و فراست به خودمان تبریک می‌گوییم. به ویژه در رمان‌هایی با اعتبار والای ادبی.
8. از طرفی حافظه مان نیز بی وقفه و به شدت در حال فعالیت است. برای این که بتوانیم در دنیایی که نویسنده به ما نشان داده است یک معنی و ذوق خواندن پیدا کنیم، لازم است مرکز پنهان رمان را جستجو کنیم و برای این کار باید هر گوشه ای از رمان را... به حافظه مان بسپاریم.
9. مرکز پنهان رمان را جستجو می‌کنیم...[ زیرا]آنچه رمان را از سایر روایت‌های ادبی متمایز می‌کند، مرکزهای پنهان آنها است.
اما هیچ فکر کرده‌اید: مرکز رمان از چه چیز ساخته شده است و چه لوازمی دارد؟
برای یافتن جواب این سوال میتوانید کتاب «رمان نویس ساده‌نگر و رمان نویس اندیشمند، ترجمه علیرضا سیف الدینی را بخوانید.
زهره عارفی@dastanirani