اولین قفسه دیواری می‌رسی. اما متاسفانه ایامی که باقیمانده، همین است که هست

@matikandastan
به اولین قفسه دیواری می‌رسی. و اینهم لشکر پیاده نظام کتابهایی که اگر عمرهای فروان دیگری می‌داشتی با کمال میل آن‌ها را می‌خواندی. اما متاسفانه ایامی که باقیمانده، همین است که هست. قشون را می‌شکافی و به سرعت از میان آن‌ها می‌گذری، قشون کتاب‌هایی که دلت می‌خواهد بخوانی، اما باید پیش از آن‌ها کتاب‌های دیگری را بخوانی، یا کتاب‌های گرانی که وقتی دست دوم شد آن را به نصف قیمت می‌خری، یا کتابهایی که بعد‌ها به شکل جیبی منتشر می‌شوند، یا کتاب‌هایی که می‌توانی از کسی قرض کنی، یا کتاب‌هایی که چون همه خوانده‌اند انگار تو هم خوانده‌ای: در حالی که با مهارت از هجوم آن‌ها احتراز می‌کنی، خودت را در برابر برج و بارویی می‌یابی و در مقابله با میل شدید قاپیدن کتاب‌هایی که تو سالیان سال به دنبالشان بودی و پیدایشان نکرده‌ای، کتاب‌هایی که دقیقا حاوی مطالبی است که در حال حاضر تو به آن علاقه‌مندی، کتاب‌هایی که دوست داری همیشه و در هر شرایطی دَم دست داشته باشی، کتاب‌هایی که دوست داری آن‌ها را کنار بگذاری و تابستان بخوانی، کتاب‌هایی که لازم داری در کنار کتابهای دیگرت در قفسه بگذاری، کتاب‌هایی که برایشان نوعی کنجکاوی حریصانه و توجیه نشدنی داری. خُب دست کم توانسته‌ای موجودیت نامحدود قدرتهای مخالف را به مجموعه قابل ملاحظه‌ای تبدیل کنی، هرچند، با این توصیف، مجموعه بزرگیست که هنوز قابل شمارش است و با رقمی محدود. ولی این آسودگی خیال مورد حمله چیزی واقع می‌شود که عبارت است از کتاب هایی که سالیان پیش خوانده‌ای و حالا وقت آن رسیده که دوباره خوانده شوند و کتاب‌هایی که همیشه بنظر آورده‌ای که آن‌ها را خوانده‌ای و امروز باید تصمیم بگیری که حتما آن‌ها را بخوانی.

📚اگر شبی از شب‌های زمستان مُسافری
✒️ایتالو کالوینو
✏️لیلی گلستان
📎انتشارات آگاه
@matikandastan