زیر نور ماه بیست و چهارم. گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمه‌ای که آب خورد

زیر نور ماهِ بیست و چهارم
گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمه‌ای که آب خورد. خود را در آب می‌دید و می‌‌رمید. او می‌پنداشت که از دیگری می‌رمد.نمی‌دانست که از خود می‌‌‌رمد.
همه اخلاق بد از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر ‌چون در توست، نمی‌رنجی؛ چون آن را در دیگری می‌بینی، می‌رمی و می‌رنجی.
فیه مافیه ، مولانا
https://telegram.me/radionaranj