/معرفی کتاب.. ما دروغگو بودیم. نوشته امیلی لاکهارت

@matikandastan /معرفی کتاب

ما دروغگو بودیم
نوشته امیلی لاکهارت
برگردانِ پارسیِ مهرآیین اخوت

"پدرم آخرین چمدانش را روی صندلی عقب مرسدس گذاشت واستارت زد.
بعد یک تپانچه در آورد و توی سینه ام شلیک کرد. من در باغچه ایستاده بودم و افتادم.
سوراخ گلوله باز باز شد و قلبم از قفسه سینه در آمد و وسط گلها افتاد.خون شتک زد از زخم بازم، بعد از چشمهایم، از گوش هایم، دهنم."

از زبان مترجم:
ما دروغگو بودیم رمانی پیچیده و مدرن با فضایی تعلیقی وپایان بندی بی نهایت غافل گیرانه است که بعید است به این آسانی فراموشش کنید. کتاب را بخوانید واگر کسی پرسید پایان قصه چه میشود، مثل همه شخصیت های داستان دروغ بگویید...

@matikandastan
انجمن ماتیکان داستان