📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢در واکنش به خزعبلات سالومه، مجری منوتو
📢در واکنش به خزعبلات سالومه، مجری منوتو
@matikandastan
سختترین کار دنیا،دستکم برای من،نوشتن درباره بدیهیات است؛بهخصوص برای کسی که افق دیدش از نوک دماغ مبارکش فراتر نمیرود.مثلاً اینکه داستاننویس باشی وبخواهی به کله سانسورچی کتابت فروکنی که شخصیت قاتل کثافتکار داستانت وقتی میخواهد فحش بدهد،نمیگوید«مرتیکهی عوضی»،بلکه در بهداشتیترین حالت میگوید «مرتیکهی مادرق..ه»!
تکلیفت با سانسورچی وظیفهخوار حکومت روشن است؛زورش زیاد است و دستت زیر تیغ تیز او.عاقبت زبان به کام میگیری و زیرلب فحشی نثار آباء و اجدادش میکنی و گردن میگذاری به فرمانش.یا کتابت را میزنی زیربغل و میروی تا به نوشتن داستانی فکر کنی که قاتل کثافتکارش اصلاً بلدنباشد فحش مادرق..ه بدهد.اما این سانسورچی اگر پشت میزرسمی سانسور ننشسته باشد وسلبریتی باشد با انبوهی فالوئر از ملتِ همیشهدرصحنه(از اعتراض مدنی و خیابانی بگیر تا پای تفریح جمعی اعدام)،چه میتوانی کرد؟
چه توضیحی میتوانی به چنین سلبریتی پرسروصدایی بدهی که برشی کوتاه از داستان تقدیرشده «سگ نجس است»جایزه بهرام صادقی را،پس ازانتشار در توئیترِ یک حامی حقوق حیوانات،دراینستاگرامش برای همان همیشهدرصحنگانِ جوگیر منتشرمیکند وبیآنکه خودِ داستان را بخواند،داستاننویس محترم را«دیوانه زنجیری»خطاب میکند و حکم ساطع میفرماید که«تجاوز به دختران معلول»نتیجه این داستان است؟
اصلاًشما بفرمایید که چطور،با چه زبانی،اصلاًچرا باید به یک سلبریتی توضیح داد که فرق داستان وتخیل وادبیات وهنر با غیرآن چیست؟و اصلاً فرق شمایانِ مدعی،که خیل هوادارانِ بیخبرازهمهجا را قلقلک میکنید،با همان سانسورچیان وظیفهخواری که شبانهروز درشبکههای اجتماعی و صفحههایتان برایشان فحش یادگاری مینویسید،چیست؟
شما که از کشته شدن خیالیِ سگ خیالی به دست شخصیت خیالی داستان چنان برآّشفته شدهاید که ملت همیشهدرصحنه را واداشتهاید به ناسزا گفتن به نویسنده جوان ومحترم این داستان،لابد صادق هدایت را اگر میدادند دستتان،خشتکش را برسبیلِ نیمهاش میکشیدید.همان صادق هدایتی که پسرخالهوار ودخترخالهوار نامش را به زبان میآورید و«بوف کور»ش را فقط درخیالات خود خواندهاید،اما نمیدانید که درهمین بوف کور،زن اثیریِ مفلوک را میکشد،قطعه قطعه میکند،در چمدان میگذاردو به گورستان میبرد.یا همو در بخش دوم بوف کور،گزلیکِ استخوانی را درچشم زن لکاته فرو میکند و اورا میکشد.یا اگر زورتان میرسید، دیوار بنیادنوبل را خراب میکردید برسر خود آقای نوبل رحمهالله علیه،که آنطور وقیحانه نوبل ادبی را میدهند به آلبر کامو که درمهمترین رمانش،«بیگانه»،همینطور اللهبختکی وفقط بهخاطر گرمای هوا که خورده پسِ کلهاش،میزند یکی دیگر را میکشد.یا اگر بهرام بیضایی را میدادند دستتان،چشمانش را از کاسه درمیآوردید تا غلط بکند دیگر درفیلمی مثل سگکشی،صحنهای از تجاوز به آن فجیعی را به ما نشان بدهد.اصلاً نظر مبارکتان چیست که ژانرهای جنایی و وحشت را از ادبیات وسینمای نه تنها ایرانِ آریایی اسلامی که تمام دنیا کلاً محو و نابود کنیم؟
چه حرفهای بیهودهای،برای چه لایکطلبان و فالوئرجذبکنندگان سلبریتی بیهودهای!و برای جماعت بیتقصیرِ جوگیری که درپای خزعبل این سلبریتی نه تنها نویسنده محترم و خوشفکر این داستان،اشکان اختیاری،را به فحش کشیدهاند،که برخی خودِ آقای بهرام صادقی هم را نواختهاند که بیجا کرده از دل گورستانی که در آن خوابیده به این داستان جایزه داده! چه توضیحی میتوان داد به کسانی که حتا به اشکان خطیبیِ بازیگر هم فحش دادهاند برای نوشتن چنین داستانی!
خوب میدانم که حرجی بر صدهاوهزارها کیلو(واحدجدید شمارش فالوئر)مخاطب سرگردان درشبکههای اجتماعی نیست.در این دست موارد،هرچه میکشیم ازهمین سلبریتیهای خودکارشناسپندار در همه امور است که شدهاند بلای جان اهل فرهنگ وهنر؛به سان روباتهای طغیانگر درفیلمهای تخیلی که به آدمیان سازنده خود حمله میبرند.سلبریتیهایی که به دست خودما ومردم بر صدر مینشینند و قدرمیبینند وعاقبت بر گرده همین فرهنگ وهنر وهمین مردم سوار میشوند ومردمِ راهگمکرده از اینجا رانده و ازآنجا مانده را،بلانسبت،هِی میکنند!
کتابخوانترین وهنرمندترینشان میرود باافسران سایبری وحاجآقا رسایی کمپین جعلی حمایت از آب راه میاندازد وسطحیترین وکمسوادترینشان هم میشود یکی مثل تتلو یا سالومه سیدنیا،مجری وتهیهکنندهای که حتا زحمت خواندن متن کامل یک داستان کوتاه را هم به خود نمیدهد وهیچ درکی از فرق تخیل ادبی وهنری با دنیای واقعی و مستند ندارد.وافسوس که امروزه ایناناند طلایهدار فرهنگ وهنر درمیان مردم،و الا صادق هدایت وبهرام صادقی وبهرام بیضایی و آلبرکامو کیلویی چند!
امضا:یک عدد دیوانه زنجیری
رضا شکراللهی،دبیر جایزه بهرام صادقی
(منبع: خوابگرد)
@matikandastan