📢پوشکین و الناس علی دین ملوکهم

📢پوشکین و الناس علی دین ملوکهم
@matikandastan

سید جواد میری: مطالعات ادیان و فلسفه و ادبیات تطبیقی از حوزه‌های بسیار مهم در فهم پدیده‌ای به نام انسان است و من همیشه درگیر این پدیده بوده‌ام و به قول مارکس، هر آنچه ربطی به انسان داشته باشد برای من بیگانه نیست و باید مورد بحث و فحص قرار گیرد. الکساندر پوشکین از اندیشمندان بزرگ حوزه‌ی اندیشه است که ایده‌هایش کم‌تر مورد بحث فلاسفه‌ی ایران بوده است؛ زیرا در ایران فلسفه‌ی مدرن با فرم مدرنی هم وارد ایران شد و آن سبک اروپایی آن بود. از این رو، بزرگان اندیشه‌ی روس چون اندیشه‌های خویش را در قالب ادبیات طرح می‌کردند و کسانی که این اندیشه‌ها را در عرصه‌ی عمومی ایران مطرح کردند خود فیلسوف نبودند، پیوند لازم برقرار نشد و جز علامه جعفری هیچ فیلسوف معاصر ایرانی‌ای نتوانست با فلسفه‌ی روسی ارتباط برقرار کند. به زبان دیگر، ما نیازمند یک بازخوانی نوین از ادبیات کلاسیک روسی هستیم تا بتوانیم در افقی فلسفی با مفاهیم بنیادین فلسفه‌ی روسی در بستر ادبی آن روبه‌رو شویم.

اما در این‌جا من می‌خواهم به یک نکته‌ی کوچک اشاره کنم و بحث‌های مطول در این باب را به مجالی دیگر واگذار کنم و آن نکته‌ی باریک دیدگاه پوشکین به مسئله‌ی دین مردم و رابطه‌ی آن با روحانیت در بستر روسیه است.

در داستان‌های کوتاه، پوشکین ضرب‌المثلی روسی می‌آورد که در آن به دین مردم اشاره شده: مردم بر دین کشیشان هستند و از این رو اهل فریبکاری‌اند، ولی تزار پدرمان است و از فریب به‌دور است.

وقتی این داستان را می‌خواندم، به این فکر می‌کردم که جالب است که در فرهنگ ایرانی و حتی ادبیات اسلامی می‌گویند: «الناس علی دین ملوکهم»؛ مردم بر دین پادشاهانشان هستند و غالباً ملوک اهل خدعه و سیاست بودند و در این‌جا تفاوتی عظیم هست بین دیدگاه پوشکین به رابطه‌ی دین و مردم و کلیسا و تزار از یک سو و رابطه‌ی دین و مردم و ملوک و علما در سنت ایرانی و ذهن اسلامی. البته، این پرسش در ذهن شکل می‌گیرد که آیا این دوگانه‌ی تزار و کشیش یا ربط فریب و دین مردم با کشیش و مبرابودن تزار ارتباطی با قدرت دارد یا نه. به زبان دیگر، الناس علی دین ملوکهم، که در ذهن روسی تبدیل به الناس علی دین الکهنه شده است، می‌تواند ربطی به نقش اصلاح‌گرایانه‌ی تزار (تزار با قدرت کلیسا می‌جنگید) در تاریخ مدرن روسیه داشته باشد که به نحوی مورد تأیید پوشکین نیز بوده است؟ آن‌گاه، در بستر ایران وقتی می‌گفتیم دین مردم از نظر ماهیت شباهت زیادی با منش پادشاهان داشت، آیا این تشابه فقط با مفهوم ملوک است یا قدرت به معنای وسیع کلمه؟ پوشکین مرا به فکر واداشته است و برای من بسیار جالب است که بدانم چگونه دیانت مردم ربط وثیقی با چینش قدرت دارد و این ربط در منظر مقارنه‌ای چگونه قابل مفهوم‌سازی است. (منبع: الف یا)
@matikandastan