به مناسبت سالروز درگذشت بزرگمرد استعمارستیز و استبدادستیز تاریخ ایران، شادروان دکتر محمد مصدق، انجمن ماتیکان داستان مطالعه رمان خو

به مناسبت سالروز درگذشت بزرگمرد استعمارستیز و استبدادستیز تاریخ ایران، شادروان دکتر محمد مصدق، انجمن ماتیکان داستان مطالعه رمان خواندنی "دکتر نون..." را پیشنهاد می کند. برای آشنایی بیشتر مطلب زیر را بخوانید: 👇👇👇👇👇👇👇 نگاهی به رمان

"دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد"

پرتو مهدی فر

داستان روایت شخصیت خیالی است به نام دکتر " محسن نون " حامی و امینِ دکتر مصدق ومعاون اودر کابینه ، شخصیتی سرشناس ، مبارز و بسیار محبوب که در طی وقایع پس از کودتای ۲۸ مرداد و باز گشت دیکتاتوری دستگیر میشود و به مدت سه ماه سخت ترین شکنجه های روحی و جسمی را تاب می آورد اما در آخرین روز حبس باشنیدن صداهای شکنجه همسرش که قراراست موردتعرض قرار بگیرد ، مقاومتش در هم می شکند و تن به مصاحبه ای بر علیه دکتر مصدق داده ، او را عنصری خائن معرفی میکند . پس از آزادی سنگینیِ بار ندامت و عذاب وجدان بتدریج موجب زوال روح و عقل او میشود و....

دکتر نون .... رمانی است مدرن وسیاسی که به لحاظ نوع استفاده از عناصر زمان و روایت ، نیز واکاوی شخصیتِ روشنفکری ملی گرا در یک بازه زمانی ، ویژگیهای خاص خودش را دارد .
تغییر زاویه دید به کررات و با مهارت انجام گرفته . گاهی راوی دانای کل هست اما در بیشتر قسمتها قهرمان قصه درمقام راوی قرار میگیرد که بیانی دوگانه دارد . زمانی در حدو اندازه های یک راوی اول شخص معمول مانند غریبه ای خود را از بیرون میبیند و گاه یک نگرش درونی که تبدیل میشود به تک گوییهای مجنون وارِ ذهنی که نشان از فرو پاشی روحی و روانی است . انسانی که از شدت آسیب ناشی از خیانتِ حرفه ای و بی اعتمادی و بی اعتنایی ِ مردم همچون مجرمی خودش را محاکمه و شایسته اشدِّ مجازات میداند .
سیلان ذهنی مردی الکلی و رو به اضمحلال مارا با روی دیگر سکه تحولات و بحرانهای سیاسی آشنا میکند که قطعا نسبت به اثرات اجتماعی این دوران های گذار مورد غفلت واقع شده . اینکه قهرمانان بزرگ در پشت چالشها ، حرفها و عملکردها ، توافق ها و مخالفت هایشان با چه مسایلی دست به گریبانند و چطور با بی رحمی مورد قضاوت قرار میگیرند . همانگونه که دکتر نون با آن همه افتخار مانند انگلی از جامعه طرد شد.

" گفت : همه مارو طرد کردن . هیچکس نمیخواد اون مصاحبه رو فراموش کنه . بین فامیل شکاف افتاده . نصفشون طرف مصدقو گزفته ، نصفشون طرف علی ( امینی ) رو . ما چوب دوسر طلا شدیم . نه این وریها قبولمان دارن ، نه اون وری ها ." ص۶۳

زمان روایت خطی نیست ، در هم شکسته و پیچیده ، درست مثل روایتش که مرزهای توهم و واقعیت را در هم آمیخته . اما در این میان مخاطب آنچه را که باید، در میابید و سر رشته وقایع را از دست نمی دهید .
فضای وقایع هم اغلب تاریک و وهم آلودو خلوت انتخاب شده . نمادی از فشار حاکم و تنها ماندن و به حاشیه رانده شدن قهرمانان سابق .

خلاصه در این رمان کوچک و کم حجم همه چیز را در کنار هم خواهید داشت. شاهد تبحری قابل توجه در چینش عناصر در هم ریخته و در عین حال واجد نظم .