📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢دربارۀ «گاگول» و پیشینۀ آن. اقتصادینیا: «مصطفی پسرعموی دختردایی خالۀ مادرم میشد
📢دربارۀ «گاگول» و پیشینۀ آن
@matikandastan
سایه اقتصادینیا: «مصطفی پسرعموی دختردایی خالۀ مادرم میشد. جوانی به سن بیستوپنج یا بیستوشش. لاتولوت و آسمانجل و بیدستوپا و پخمه و گاگول و تا بخواهی بدریخت و بدقواره. هروقت میخواست حرفی بزند، رنگ میگذاشت و رنگ برمیداشت و مثل این كه دستههاون برنجی در گلویش گیر كرده باشد دهنش باز میماند و به خرخر میافتاد. الحمدالله سالی یك مرتبه بیشتر از زیارت جمالش مسرور و مشعوف نمیشدم.»
«گاگول»، به معنای احمق و گیج و ابله، که جمالزاده آن را در اوایل قرن حاضر در داستان «کباب غاز» به کار برده، چنان در زبان امروز جوانان پربسامد شده که بسیاری ممکن است آن را ساختهای جدید پنداشته باشند، به این گمان که تازه در زبان عامیانه پیدا شده؛ اما «گاگول» جدید نیست و دستکم از دورۀ قاجار به بعد در زبان عامیانه به کار میرفته و در تعدادی از فرهنگها نیز ثبت شده؛ هرچند البته رواج آن با بسامد بالا جدید است. در واقع، درست این است که بگوییم جوانان امروز این واژه را، که در زبان موجود اما کمکاربرد بوده، با ذوق خود برگزینش کرده و بسامد کاربرد آن را بالا بردهاند. تعریف «برگزینش»، که بهمثابه یکی از شیوههای واژهگزینی در جزوۀ اصول و ضوابط واژهگزینی مصوب فرهنگستان آمده، نیز همین است: «انتخاب یک واژه یا عبارت از میان واژهها و عبارتهای موجود در زبان». و حالا که ذوق جوانان سالهای اخیر «گاگول» را پسندیده و آن را برگزینش کرده، دنبال کردن ردّپای آن بانمکتر است! قدیمیترین فرهنگی که «گاگول» را به همین معنی در آن جستم، فرهنگ واژههای عامیانه (در دورۀ قاجار) است. این رساله «تقریباً جزو نخستین آثار مدونی است که در حوزۀ واژههای عامیانه، یا دقیقتر، تعبیرهای عموماً کنائی و طنزآمیز عامیانه، ﺗﺄلیف شده است. این واژهنامه را ﻣﺆلف در سال ۱۳۰۷ ق، یعنی در سالهای پایانی پادشاهی ناصرالدین شاه، فراهم آورده است. او، در مقدمه، خود را رضا حکیم خراسانیالاصل معرفی میکند. نام و احوال او و حتی اشارهای به او در منابع دورۀ قاجار دیده نشده است.» رسالۀ مذکور را محقق ارجمند، سیدعلی آلداود، تصحیح و، بهصورت ضمیمۀ مجلۀ نامۀ فرهنگستان (شمارۀ ۱۹، خرداد ۱۳۸۴)، چاپ کرده است. در این فرهنگ ذیل «گاگول» آمده:
«گاگول: با کاف فارسی، اشخاص جسیم بلغمیمزاج را گویند که، در عمرهای دراز معاشرت با مردمان خوب و تربیتهای دوری، به حال رضاع باقی باشد و جز طرز و روشهای خود را درعالم عیب و دیوانگی شمارد.»
فرهنگ دیگری که تقریباً همزمان با همین فرهنگ ﺗﺄلیف شده مرآتالبلهاء نام دارد. نام ﻣﺆلف آن «دقیقاً معلوم نیست. کسانی، از جمله روانشاد استاد مجتبی مینوی، آن را از شریعتمدار تبریزی و کسانی دیگر از میرزاحبیبالله لشکرنویس دانستهاند. عدهای نیز این کتاب مشهور را با عناوین گوناگون به نام خود چاپ کردهاند... این واژهنامه که نخست در سال ۱۳۰۸ ق و سپس در سال ۱۳۲۱ ق به چاپ سنگی رسید، در میان ادبا و فضلای معاصر شناختهشده نبود تا آنکه بخشهایی از آن بهتفاریق، در ستون «از هر خرمنی خوشهای» در مجلۀ یغما به چاپ رسید و توجه محمدعلی جمالزاده، نویسندۀ مشهور، به آن جلب شد. جمالزاده، در این زمان، خود به گردآوری لغات و مصطلحات عامه اشتغال داشت و در مقدمۀ کتاب خود از مرآتالبلهاء و اهمیت آن یاد کرد.» گاگول در مرآتالبلهاء نیامده، اما جمالزاده آن را در فرهنگ خود (فرهنگ لغات عامیانه، بهکوشش محمدجعفر محجوب، سخن، تهران، ۱۳۸۲) آورده و چنین تعریف کرده است: گیج و ابله و پلید و گول، خرفت و بیهوش و کودن و احمق.
گاگول در لغتنامۀ دهخدا، فرهنگ عامیانه (یوسف رحمتی، چاپ فردوسی، تهران،۱۳۳۰)، فرهنگ عوام (امیرقلی امینی، بهکوشش غلامحسین صدریافشار و مهرداد کاظمزاده، مازیار، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۹)، لغات مصطلحۀ عوام (به تصحیح احمد مجاهد، انتشارات ما، تهران، ۱۳۷۱) و فرهنگ فارسی عامیانه (ابوالحسن نجفی، انتشارات نیلوفر، ۱۳۷۸) نیامده است، اما در فرهنگ فارسی معین به معنای احمق و گیج؛ در فرهنگ لغات زبان مخفی (مهدی سمائی، نشر مرکز، ۱۳۸۲) به معنی شخص غیرعادی و غیرمتعارف و عوضی؛ در فرهنگ اصطلاحات عامیانۀ جوانان (مهشید مشیری، انتشارات آگاهان ایده، ۱۳۸۱) به معنای بدسرووضع گداگشنه؛ و در فرهنگ بزرگ سخن انوری به معنای گیج، ابله، خرفت، کودن آمده است و شاهدمثال آن همین سطر از داستان «کباب غاز» است.
@matikandastan