📢بیشتر نویسنده‌های ما توان ژانرنویسی ندارند

📢بیشتر نویسنده‌هاي ما توان ژانرنویسی ندارند
@matikandastan

محمدحسن شهسواری: ◀نوع دوم سخن گفتن در ژانر، چيزي است كه در بحث‌نظريه‌هاي خاص امر روايت متداول است كه بيشتر رمان و سينما را دربرمي‌گيرد. و اصلا شايد بهتر باشد در اين زمينه به جاي ژانر از كلمه دسته‌بندي (category) استفاده كنيم. منظور همين كلماتي است كه بسيار شنيده‌ايد؛ رمانس، ترسناك، جنايي، تريلر، علمي تخيلي و... كه اتفاقا برآمده از مناسبات بازار هستند.

◀پس از آنكه سواد عمومي در غرب رشد پيدا كرد و رمان‌خواني رواج يافت، به‌گونه‌اي كه نوشتن، انتشار و فروش آن به شغل تبديل شد، از يك سو ناشران و از سوي ديگر كتابفروشان كشورهاي اروپايي و آمريكايي براي سهولت كار مخاطبان خود، قفسه‌بندي فروشگاه‌هاي خود را براساس مفاهيم ژانري تقسيم كردند. چون هر مخاطب به كالايي خاص علاقه داشت. يكي رمان عاشقانه دوست داشت، ديگري ترسناك و... منظور از ژانر در مكالمات روزمره همين معناي دوم است و طبعا ژانرنويس كسي است كه بر مبناي قواعد هر ژانر، رمان يا داستان كوتاه مي‌‌نويسد. بنابراين نمي‌تواند تجربي بنويسد و بايد به مخاطب فكر كند.

◀هر ژانري اقتضائات خودش را دارد. رمانس در ايران بسيار پرطرفدار است. هم نويسندگان به‌خوبي آن را مي‌نويسند، هم خوانندگان آن را مي‌خوانند. ژانري مثل علمي- تخيلي، در جامعه ضدعقلي مانند ايران، بعيد است پي‌ريزي شود. گرچه چند سالي است جوانان حركت‌هايي را شروع كرده‌اند كه اميدوارم موفق شوند. زيرژانر آخرالزماني(Apocalyptic)، با توجه به انديشه مهدويت به گمانم اگر خوب نوشته شود طرفداران خودش را خواهد يافت. فانتزي هم به گمانم در ايران اگر خوب نوشته شود حتما مورد اقبال قرار خواهد گرفت. به‌خصوص اگر با تاريخ باستاني ما پيوند بخورد.

◀اما دليل اصلي نپرداختن به ژانر در ادبيات ما، به گمان من اين است كه ژانرنويسي فني‌ترين و عالي‌ترين نوع به‌كاربردن فنون نويسندگي است. دليل اصلي ننوشتن در ژانر در ايران، نبود اين توانايي ميان بيشتر نويسندگان ماست؛ از معروف‌ترين‌ها تا تازه‌كارها. از قدما تا معاصرين. (منبع: روزنامه همشهری)
@matikandastan