مرگ مصطفی اسلامیه فقدانی بزرگ است. محمدرضا خاکی: من دوست خیلی خوبی را از دست داده‌ام

مرگ مصطفی اسلامیه فقدانی بزرگ است
محمدرضا خاکی: من دوست خیلی خوبی را از دست داده‌ام. هرگز انتظار مرگ مصطفی را نداشتم. او یک نویسنده خوب، مترجم خوب و دوست خوب بود اما خیلی زود رفت. او این اواخر روی رمانی کار می‌کرد که شرحی بود درباره سیر موسیقی ایرانی. اسلامیه در چارچوب روایت این رمان می‌خواست شرحی از موسیقی ایران به دست دهد، از اینکه چگونه این موسیقی در طول زمان به سینما و لاله‌زار رسید. من حالا نمی‌دانم که این رمان به کجا رسیده بود و آیا تمام شده بود یا نه. او بخش‌هایی از رمانش را برای من خوانده بود. اسلامیه کم آدمی نبود. مترجم و نویسنده‌ای قابل بود که از سال‌هایی که خیلی جوان بود شروع به کار کرده بود. اسلامیه قابلیت‌های مختلفی در ادبیات و هنر داشت. در تئاتر، سینما و ادبیات کار کرده بود، هم ترجمه می‌کرد و هم رمان و داستان می‌نوشت. او جزء یکی از کوشندگان جدی ادبیات معاصر ایران بود و البته یکی از بهترین مترجمان این سال‌های ایران. مصطفی همیشه چند کار مختلف در دست داشت. این اواخر یکی، دو نمایش‌نامه نوشته بود که متن نمایش‌ها را برای من خوانده بود؛ همچنین یکی، دو رمان نیز نوشته بود. اما این روزهای آخر، با شوق خیلی زیادی درباره رمانی که در آن به موسیقی می‌پرداخت صحبت می‌کرد. او عمیقا مشغول تحقیق درباره چهره‌های مختلف موسیقی ایران و اشعار موسیقی و ترانه‌ها و تصنیف‌ها بود. او می‌گفت تمام اینها در داستانش منعکس شده‌اند. می‌گفت چیزی می‌نویسم که بخش زیادی از آن از حافظه تاریخی می‌آید. رمانش هنوز تمام نشده بود اما نزدیک به دو هفته پیش که تلفنی با هم حرف می‌زدیم با علاقه و انگیزه‌ای زیاد از آن حرف می‌زد. اسلامیه جزء اولین دوستان من بود که نمایش‌نامه‌هایی را که ترجمه می‌کردم می‌خواند. حالا جای او خالی است. اسلامیه کارهایی برای تئاتر ترجمه کرده بود که در زمان خودش تازگی زیادی داشت. او پر از ایده بود. مصطفی اسلامیه دیگر نیست؛ اما آثارش حضور دارد و فقط غم رفتن‌اش به دل آدم می‌ماند. نبود او، فقدان بزرگی است و من به خانواده و تمام دوستان او تسلیت می‌گویم. امیدوارم بتوانیم غم نبودن او را تحمل کنیم.

کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan