تولستوی و چخوف.. چخوف برای گندیچ تعریف کرد: «تولستوی به خاطر بیماری نمی‌توانست از بستر بیرون بیاید

تولستوی و چخوف

چخوف برای گندیچ تعریف کرد: «تولستوی به خاطر بیماری نمی‌توانست از بستر بیرون بیاید. درمورد خیلی چیزها حرف زدیم از جمله من و آثارم. درنهایت وقتی می‌خواستم خداحافظی کنم دست مرا گرفت و گفت: «مرا برای وداع ببوس!» وقتی خم شدم تا گونه‌ام را ببوسد در گوشم با صدای پرانرژی مردی کهن‌سال گفت: "می‌دانی از نمایشنامه‌هایت متنفر هستم. شکسپیر نویسنده بدی بود و به نظرم نمایشنامه‌های تو بدتر هستند. همین."»

گندیچ همچنین اشاره می‌کند با این‌که تولستوی علاقه خاصی به چخوف داشت، اما با نمایشنامه‌های او رابطه خوبی نداشت و یک بار به چخوف گفت: «نمایشنامه‌نویس باید دست تماشاچی را بگیرد و او را به مسیری ببرد که خودش می‌خواهد. حالا من با شخصیت‌های تو کجا می‌روم؟ به سمت مبلی در پذیرایی، چون شخصیت‌هایت جای دیگری برای رفتن ندارند.»

طبق گفته گندیچ، دو نویسنده بزرگ روسیه به این حرف می‌خندند، اما چخوف بعدا نزد دوستش اعتراف می‌کند: «وقتی دارم نمایشنامه جدیدی می‌نویسم و می‌خواهم شخصیت را از صحنه بیرون ببرم، حرف‌های لِو نیکولائوویچ (تولستوی) را به یاد می‌آورم و فکر می‌کنم شخصیت کجا می‌رود، هم دلم می‌خواهد بخندم و هم عصبانی می‌شوم.»

https://telegram.me/matikandastan
انجمن ماتیکان داستان