ی که داریم نویسنده‌ وآفرینشگریم. خیمه‌ ما کاغذ و‌کتاب است

ی که داریم نویسنده‌ وآفرینشگریم. خیمه‌ ما کاغذ و‌کتاب است. تخیل ادبی رمان را می‌سازد واقتباس قدسی، تخیل مقدس می‌خواهد. ما کاشفان کلمه و‌تخیل باید بدانیم مستندات، مشاهدات، لوکیشن‌ها، اتمسفر و‌روایات شفاهی دستمایه هستند، نه اصل. نویسنده باید بداند و بتواند فضای غنی مستندات را تبدیل به اثر ادبی داستان کند. داستان‌نویسی نه تنها ریشه تئاتر، سینما، ادبیات و فرهنگ، که ریشه‌ خود تجربه زندگی است. نویسنده و خواننده داستان با خودِ اساطیری‌اش وحقایقی که در آنجا بازنمایی می‌شوند، تماس برقرار می‌کند. اگر تماس ما با اسطوره‌هایمان قطع شود، این خطر هست که تماسمان با خودمان قطع شود. جامعه معاصر جامعه‌ای تجزیه شده وتکه‌تکه است واغلب ما را از هسته مرکزی یا روحمان جدا می کند. به رغم همه پیشرفتی که داشته‌ایم، چیزی را از دست داده‌ایم که در فرهنگ های کهن گرامی بود، یعنی اتصال با روح. هر کتاب باید یک پیشنهاد به جامعه ادبی بدهد. یعنی جایی تازه را کشف کند. فضایی تازه. نشانی و‌آدرس را نویسنده می‌سازد و‌می‌دهد و‌نه اقتباس. مستندات شاهدان ادبیات هستند اما شما بواسطه حضور دریک رویداد نویسنده نمی‌شوید، بلکه فقط راوی آن خواهید بود و‌یا قهرمانِ مشاهده و‌حضور. اما نویسنده از‌مشاهده و‌حضور شما در یک بزنگاه داستانی با زاویه دید و‌طرح و‌پلات دوباره، رویدادی خلق می‌کند. نوشتن آیا همان عکسبرداری است یا تبدیل به نقاشی؟! نقش‌آفرینی قهرمان در یک رمان اتوبیای یک جهان آفریده شده توسط نویسنده است با قراردادی وپیش فرض به خواننده که، تو داری رمان می‌خوانی. نویسنده کاشف رویدادهاست! (منبع: قدس آنلاین)

https://telegram.me/matikandastan
انجمن ماتیکان داستان