📢تفاوت استبداد و توتالیتاریسم از نگاه هانا آرنت

📢تفاوت استبداد و توتالیتاریسم از نگاه هانا آرنت
@matikandastan

رامین جهانبگلو: 🔹 آرنت معتقد است ميان استبدادهاي سنتی و توتالیتاریسم تفاوت است و اگرچه امروزه سیاست دولتها در جهت تحمیق انسان‌هاست، ولی با شرایط توتالیتر و نابودی انسان ها تفاوت دارد. البته وی معتقد است هیچگاه آینده بشر اینقدر نامطمئن نبوده و نیروهای سیاسی تا این اندازه از عقل سلیم به دور نبوده اند.

🔹 بايد اذعان كرد هنوز کاملا به وضعیت فیلم فارنهایت ۴۵۱ (Fahrenheit/451. 1966) نرسیده ایم. این فیلم ساخته ي فرانسوا تروفو براساس داستان بلند ۴۵۱ درجه فارنهایت اثر ری بردبری ساخته شده‌است. امروزه مانند آنچه در فيلم روايت مي شود انسان ها مقابل تلویزیون های بزرگ نشسته‌اند، کتاب نمی خوانند، مغزها کوچکتر شده است، و تکنولوژی در راستای احمق کردن انسان ها فعالیت دارد، ولی هنوز تا رسیدن کامل به وضع نشان داده شده در فیلم فاصله داریم. بسياري از آنچه در این فیلم روایت می شود نتایج همان عقلانیت ابزاری است که پیشتر مکتب فرانکفورت و دیگران گفته بودند.

🔴آرنت معتقد است میان نظام های توتالیتر و استبدادی تفاوت است که به برخی از آنها اشاره می کند. استبداد مقوله ي شناخته شده ای در سنت بوده و حتي ارسطو هم از آن سخن گفته و نسبت آن با مقولاتي نظير سلطه، خشونت، زور و... است. در مدرنیته هم نمونه‌های استبداد وجود دارد، توتالیتاریسم از ابتدا با ارائه یک فلسفه تاریخ شروع می‌کند.

🔹۱. امكان و اباحه ي مطلق: مورد اول که به نوعی پاسخ پارادوکس پیشین نیز هست این است که اندیشه پس پشت توتالیتاریسم امکان و اباحه ي همه چیز به واسطه قدرت تام آن است. تا جایی که به انهدام و انحلال تکثر بشری هم می انجامد و البته نمود این قدرت در یک حکومت رعب و وحشت و ترور است. در مقابل در یک حکومت استبدادی خشونت اولا فایده گرایانه است و ثانيا دائمي نيست و تمامیت هم ندارد و دارای حد و مرز است. به بیان دیگر خشونت جوهر مقوم توتاليتاريسم است برای تجدید، ابقا و سلطه بر افراد و لزوماً برای نابودی مخالفان نیست. بلكه در بسیاری موارد موافقان نیز دچار این خشونت شده اند. از این نظر محتاج ایدئولوژی اي است که مکمل عملکرد خشونت آمیز و تداوم آن باشد. از مکانیزم رعب و وحشت مي توان به ترمودینامیک ترور ياد كرد. مقصود از این مکانیزم سلب قابلیت عمل و پیش از آن فکر و رساندن افراد به مرحله انفعال است. به همین خاطر حکومت های توتالیتر در هنگام شکست دست به انهدام و نابودی همه چیز می زنند. كه این در آلمان هیتلری و روسیه استالینی اتفاق افتاد.

🔹۲. مدخليت زمان: تفاوت دیگر میان این دو در باب زمان است. توتالیتاریسم گذشته را توصیف، حال را تعبیر و آینده را پیش بینی می کند، ولی استبداد نه از گذشته تعبيري دارد و نه از آینده پیش‌بینی اي، چون مسئله اش زور است و نه قدرت که نیاز به سامان دارد. از این نظر حکومت های توتالیتر همیشه از پشتوانه ي ایدئولوژیک خوبی بهره مند بودند که این ایدئولوژی ها یا ناظر به نژاد و قومیت بوده (مثل آلمان نازیسم) و يا فلسفه تاریخ (مثل مارکسیسم در شوروی)

🔹۳. تفکیک قاطع خودی و غیرخودی: از دیگر فرق ها تفکیک قاطع خودی و غیرخودی در توتالیتاریسم و نابودی غیرخودی است که چنین تفکیک و تلاشی برای نابودی در استبداد وجود ندارد. و ملاک این خودی و غیرخودی هم ناظر به ایدئولوژی توتالیتاریسم است كه یا ناظر به نژاد است و یا ناظر به فلسفه تاریخ در کمونیسم. ملاک این تفکیک ها هم انتساب سعادت به خودی و نفي آن از غیر خودی است.
در حکومتهای توتالیتر با یک حالت متقابل روبه رویم. از طرفی سوءظن دائمی حکومت نسبت به مردم و از سوی دیگر اعتماد و اعتقاد صد درصدی مردم به حکومت است و چنین حالتی در هر دو سوی آن در حکومت های توتالیتر وجود ندارد. مبنای این سوءظن همان عقلانیت مخوف توتالیتر است.

🔹۴. نقش ارتش: فرق دیگر به نقش محوری ارتش در حکومت استبدادی و عدم چنین محوریتی در حکومت های توتالیتر برمی‌گردد. در حکومت های توتالیتر ارتش در کنار بسیاری مولفه های دیگر نظير نیرو های امنیتی، مردم، اوباش و..... نقش آفرینی دارد. در فیلم زِد (Z) که فیلمی فرانسوی‌زبان ساخته ی کوستا گاوراس، کارگردان یونانی‌الاصل است که داستان فیلم پیرامون نامزد ریاست‌جمهوری است که حزب حاکم سعی در حذف نامزد و بقیه ی اعضا دارد؛ که در سال ۱۹۶۹ بر اساس رمانی به همین نام از واسیلیس واسیلیکوس ساخته شده‌است. در این فیلم نقش ارتش و تفاوت آن در حکومت های توتالیتر و استبدادی به خوبی نشان داده شده است.
@matikandastan