Telegram. me/anjomane_dastani_rahtaab

Telegram.me/anjomane_dastani_rahtaab
وضع داستان كوتاه ايران، در مقايسه با وضع رمان ايراني، نسبتا خوب است و البته براي بهتر شدن آن، داستان‌نويسان ما بايد آگاهي خود از نظريه‌هاي جديد در حوزه ادبيات داستاني را بيشتر كنند. داستان‌نويس كسي است كه در بسياري از زمينه‌هاي عمومي مطالعه مي‌كند، از تاريخ علم بگيريد تا مكتب‌هاي ادبي، متون روانشناسي درباره تيپ‌شناسي شخصيت و مقالات نوشته‌شده از منظر مطالعات فرهنگي درباره فضاي مجازي. داستان بازنمايي گفتمان‌ها و الزامات آن گفتمان‌هاست. پس هرچه قدر داستان‌نويس وقوف بيشتري به چندوچون گفتمان‌هاي زمانه خود داشته باشد، به همان ميزان در جايگاه مناسب‌تري براي كاويدن جنبه‌هاي ناپيداي فرهنگ قرار دارد. به نظر من كار ديگري كه هر داستان‌نويسي بايد به‌طور مستمر انجام دهد خواندن آثار نوشته‌شده در ادبيات ساير ملل است. بارها به داستان‌نويساني برخورده‌ام كه نمونه كارهاي‌شان را براي خواندن و اظهارنظر به من مي‌دهند و هنگامي كه آنها را به آثار فلان نويسنده مشهور ابتداي قرن بيستم ارجاع مي‌دهم و مي‌خواهم كه به نحوه شخصيت‌پردازي يا فضاسازي در آثار او توجه كنند، از ايشان مي‌شنوم كه وقت اين كار را ندارند! اين جدا مايه حيرت است كه چطور كسي مي‌خواهد داستان درخور توجه بنويسد بي‌آنكه با پيشينه ادبيات داستاني در جهان آشنا باشد.

مصاحبه روزنامه اعتماد با حسین پاینده