آرکی تایپ ها- ١. 🍃 …. ناخود آگاه جمعی collected unconscious و آرکی تایپ‌ها archetypes-

آرکی تایپ ها- ١
🍃



ناخود آگاه جمعی collected unconscious و آرکی تایپ ها archetypes-
هر دوی این اصطلاحات را کارل گوستاو یونگ روانپزشک سوئیسی وضع کرد. منظور از ناخودآگاه جمعی قسمتی از ذهن انسان است که به عقیدۀ یونگ در همۀ انسان ها مشترک است و محل غرایز و آرکی تایپ هاست. می دانیم که غریزه ها را انسان از کسی یاد نمی گیرد بلکه خودش آنها را می داند، آرکی تایپ ها هم همین طورند. یعنی آنها را هم بدون این که از کسی یاد گرفته باشد می داند. به عبارت دیگر هم آرکی تایپ ها موروثی هستند هم غرایز، و در همۀ انسان ها وجود دارند.
غرایز را می دانیم چه هستند. «رفتارها»یی که هر انسانی آن ها را بلد است، بدون آن که از کسی یاد گرفته باشد. یعنی غرایز رفتارهای اولیه یا ابتدایی انسان هستند.
آرکی تایپ ها هم به «تفکر» اولیه یا ابتدایی انسان مربوط می شوند. انسان یک تفکر عالی دارد که مخصوص قسمت خودآگاه ذهن اوست. اما یک تفکر ابتدایی هم دارد که به طور ناخودآگاه صورت می گیرد. مثلاً آن تفکری که در خواب ها یا در ذهن کودک می گذرد. یا همین طور تفکر انسان های اولیه و وحشی.
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مطالعات مهمی دربارۀ قبایل بدوی موجود در دنیا صورت گرفت. قبایلی که هنوز هیچ تماسی با دنیای خارج از قبیلۀ خود پیدا نکرده بودند. یکی از این مطالعات را یک دانشمند انگلیسی به نام سِر جیمز فریزر انجام داد و گزارش آن را به صورت کتاب بسیار مهم و حجیمی به نام شاخۀ زرین یا The Golden Baugh منتشر کرد. یکی دیگر از این تحقیقات و مطالعات را کلود لِوی-استروس، دانشمند مردم شناس فرانسوی، انجام داد، که نویسندۀ کتاب هایی مثل غمگینیِ گرمسیری Tristes Tropiques و فکر خام The Savage Mind است. نتایج این تحقیقات نشان می داد با آن که قبایل بدوی هر کدام فقط دنیای خودشان را می شناختند، و افراد هر کدام آنها جز افراد قبیلۀ خودشان هیچ انسان دیگری را ندیده بودند، عقاید و خرافه ها و طرز فکر همۀ آنها، در هر جای دنیا که بودند، مشترکات عجیبی با هم داشت، و نحوۀ فکر کردنشان طوری بود که همیشه یک چیزهایی در آنها تکرار می شد.
مطالعات فروید دربارۀ خواب ها هم، که در همان زمان ها صورت می گرفت، چنین چیزی را نشان داد. می دانیم که وقتی خواب هستیم بخش خودآگاه ذهنمان غیر فعال می شود و آن تصویرهایی که گاهی در خواب هایمان می بینیم آنها در ناخودآگاهمان می گذرد. فروید با بررسی خواب های خودش و صدها خوابی که بیمارانش برایش تعریف کردند توانست مکانیزم و قوانین آنها را بفهمد. فروید گفت خواب ها زبان ناخودآگاه ما هستند. و آن تصویرهایی که هنگام خواب می بینیم آنها همان فکرهایی هستند که در ناخودآگاهمان می گذرد. او قوانین و مکانیزم های این فکر کردن را هم به صورت نظریه ای بیان کرد و اسمش را عمل رویا سازی یا Dream Work گذاشت. آن چنان که فروید می گفت خواب های همۀ انسان ها هم، مثل تفکرات انسان های بدوی، مشترکاتی با هم داشتند. هم از نظر این که همۀ آنها طبق الگوهای مشخص شکل می گرفتند و هم از نظر این که بعضی تصویرها بود که خیلی در آنها تکرار می شدند.
یونگ از روی آن مطالعات مردم شناسی و همین طور از روی تحقیقات فروید بود که تئوری ناخودآگاه جمعی و آرکی تایپ هایش را به جود آورد. او همچنان که گفتم آرکی تایپ ها را الگوهای تفکر ابتدایی می داند، تفکری که هم اجداد اولیۀ ما آن را داشته اند و هم همۀ ما آن را داریم، و به طور ناخودآگاه از ما سر می زند. برای همین است که در اسطوره ها و آفرینش های هنری و ادبی هم دیده می شود. به خاطر این که الهام و شهود که ماهیت ناخودآگاه دارند در این نوع آفرینش ها نقش دارد، و از این طریق است که آرکی تایپ ها هم در این نوع فعالیت ها وارد عمل می شوند.
تعداد آرکی تایپ ها خیلی زیاد است. اما بعضی از آنها مهم تر است. مثلاً یکی از آنها نحوۀ فکر کردن ما دربارۀ معشوقه است. وقتی عاشق می شویم فکر می کنیم معشوقه مان در تمام دنیا تک است، و هیچ کسی در دنیا نیست که بتواند جای او را برای ما بگیرد. یا مثلاً تصویر اولیه ای که هر زن از جنس مرد در ذهن خودش دارد. تصویری که زن از مرد در ذهن خودش دارد تصویری از یک نوع دانایی و نظریات خود به خود یا فی االبداهه است و آن را آنیموس می گویند، و زن این نوع دانایی را در مرد می جوید. یا همین طور آن تصویر اولیه ای که هر مرد از جنس زن در ذهن خودش دارد و آن را آنیما می گویند. تصویری که یک چیز رازآلود و مسحور کننده است، و مرد این رازآلودگی و زیبایی را در زن می جوید. آنیموس در همۀ زن ها یک جور است و آنیما هم در همۀ مردها یک جور است.







عباس پژمان

٣٠ آذر ١٣٩۴
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃