📢کتاب موام و وظیفه فراموش شده نویسنده ایرانی

📢کتاب موام و وظیفه فراموش شده نویسنده ایرانی
@matikandastan

کاوه فولادی‌نسب: یک‌بار در گفت‌وگویی -شاید با ایبنا- در پاسخ دوست خبرنگاری گفتم یکی از ایرادها و کمبودهای بزرگ در سپهر ادبیات داستانی ما، این است که نویسنده‌های بزرگ‌‎مان بعضی از وظائف اصلی‌شان را فراموش کرده‌اند، یا اگر فراموش نکرده‌اند، از زیر انجام‌شان -به لطائف‌الحیل- شانه خالی می‌کنند، یا اگر هم شانه خالی نمی‌کنند، ترجیح می‌دهند به‌جای صداقت و صراحت بروند سراغ اسطوره‌سازی و افسانه‌پروری. یکی از این وظائف -تردید ندارم- انتقال تجربه‎های زیسته و روایت روندها و فرایندهای عمر ادبی‌شان است؛ بگیریم خودزندگی‌نامه‌ ادبی یا چیزی در همین حدود. کتاب‌فروشی‌های کشورهای توسعه‌یافته پر است از زندگی‌نامه‌ها و خودزندگی‌نامه‌های نویسنده‌های بزرگ که راه‌ها و بیراهه‌ها و موفقیت‌ها و شکست‌های آن‌ها را روایت، و مثل چراغی راه نویسنده‌های جوان و تازه‌کار را روشن می‌کنند. در کشور ما کمتر خبری از این دست کتاب‌ها هست و آن‌هایی هم که هست، معمولاً آن‌قدر گزینشی و تنزه‌طلبانه است که بیشتر به اسطوره و افسانه شبیه است، تا روایت واقعی زندگی شخصیتی حقیقی، و -گرچه گفتن تلخ است- بیشتر از آن که هدایت‌گر باشد، گمراه‌کننده است. این خلأ بزرگی است که فکر نمی‌کنم به این سادگی‌ها و به این زودی‌ها پر شود. باز جای شکرش باقی است که چندتایی از این‌دست کتاب‌ها را مترجم‌های خوب گزیده‌کار غیربازاری گه‌گاه ترجمه کرده‌اند، و برای خواننده‌ی گزیده‌خوان، این دشت چندان هم بایر و بی‌بار نیست. یکی از این کتاب‌ها -یکی از بهترین‌های‌شان- «حاصل عمر» (عبداله آزادیان،‌ نشر ثالث) نوشته‌ی سامرست موام است. موام کهنسال در «حاصل عمر» برمی‌گردد و به پشت سرش نگاه می‌کند -به یک عمر کار ادبی، از نمایش نامه‌نویسی تا رمان‌نویسی- در برج‌عاج تنزه نمی‌نشیند و زندگی ادبی‌اش را با صداقت و صراحتی مثال‌زدنی مرور و داوری می‌کند. دور از واقع نیست اگر بگویم «حاصل عمر» کلاس درسی است که مکتوب شده و در تاریخ ماندگار. هرکس هنوز این کتاب را نخوانده -نویسنده باشد یا نه، فرقی نمی‌کند- حتماً و بی هیچ تردیدی، چیزی را از دست داده. این کتاب فقط مال نویسنده‌ها یا دوستداران ادبیات و داستان نیست، هرکسی با هر حرفه و تخصصی می‌تواند خودش را در آن پیدا کند. (منبع: هفته نامه کرگدن)
@matikandastan