📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📢نخبگان و عوام: ادای دین به ر. اعتمادی. اقتصادی‌نیا: ◀یک پیت حلبی آورد و گذاشت وسط حیاط

کتاب‌ها را برگ‌‌برگ کرد، ریخت توی پیت و آتش زد. دود از برگ‌های کاهی بالا رفت. دود جلدهای رنگی مقوایی و نوارچسب‌هایی که با آنها برگ‌های جدا شده را چسبانده بودم سیاه‌تر بود. بیشتر کتاب‌ها برگ‌برگ بودند، از بس خوانده بودمشان. از بس می‌خواندمشان. «تویست داغم کن»، «برای که آواز بخوانم؟»، «یک لحظه روی پل» و «کفش‌های غمگین عشق» که جانم بهشان بسته بود در چند دقیقه دود پراکنده شدند. از ترس رفته بودم بالا، و از ایوان طبقۀ دوم عملیات پارتیزانی‌اش را برای نابودی ابتذال نگاه می‌کردم. آتش که نشست، آمد بالا. «نانا» را از کتابخانه برداشت و مثل برگ برنده داد دستم: حالا اجازه داری این را بخوانی. ...
  • گزارش تخلف

📢آیا کسی درگذشت این مرد بزرگ را تسلیت گفت؟

ابوالحسن مختاباد: در یکی دو روزی که از درگذشت استاد غلامحسین صدری افشار، فرهنگ نگار برجسته زبان فارسی می‌گذرد، روزنامه‌ها را تورقی می‌کردم و تاسف خوردم که تقریبا عمده روزنامه‌ها، درگذشت این فرهنگی مرد بزرگ، که یکی از قله‌های فرهنگ این سرزمین بود را در حد حتی یک خبر کوتاه پوشش ندادند. حتی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی نیز هیچ تسلیتی و ابراز تاسفی از این فقدان ابراز نکرد و در خروجی سایت آن هم خبر درگذشت درج نشده بود، از رسانه‌های تصویری و تلویزیون خبری ندارم که آیا در این باره چیزی گفتند و نمایش دادند یا نه؟ واقعا با سردبیر و روزنامه‌نگاری که نداند غلامحسین صدری ‌افشار کیست و چه کرد و مرگ او چه خسران بزرگی برای فرهنگ این سرزمین و به خصوص زبان فارسی است؟ چه باید کرد؟ (منبع: ایبنا). ...
  • گزارش تخلف

📌داستانک... منلیک شاه حبشه بود. منلیک با ابهت بود و ضمنا منلیک نوگرا بود

شنید در نیویورک محکومان را با روشی مدرن اعدام می‌کنند. دستور داد از این محصول تازه -صندلی الکتریکی- با صرف هزینه‌ای هنگفت چند تا خریدند. محموله که رسید، منلیک چیزی به یادش آمد. منلیک صرفه‌جو بود و یکی از صندلی‌های الکتریکی را تبدیل کرد به تخت شاهی حبشه؛ آخر در کشور او، پدیده‌ای به اسم برق وجود نداشت.. منبع: 📒آناناس. داستان‌های خیلی کوتاه. ✒وحید حسینی ایرانی. 📎نشر نون. ...
  • گزارش تخلف

﷯ 📢مترجم ادبی؛ از بنفشه گمنام تا صنعوی نامدار/بخش دوم📕

حسینی ایرانی: ◀درباره تاریخ که گمان می‌رود پس از ادبیات، جدی‌ترین حوزه موردعلاقه‌اش باشد، کتاب‌های «تاریخ رهایی فرانسه» (روبر آرون)، «عباس‌میرزا» (امینه پاکروان)، «یونانیان و بربرها» (امیرمهدی بدیع) از آثار قابل‌ذکری هستند که تاکنون از او به بازار کتاب آمده است. مجموعه مفصل پانزده‌جلدی «یونانیان و بربرها» که با همکاری مرتضی ثاقب‌فر به پارسی برگردانده، اثری مثال‌زدنی و ماندگار از دانشمندی ایرانی‌اصل است که می‌کوشد به دروغ‌پردازی‌ها و غرض‌ورزی‌ها و تبلیغات ضدایرانی تاریخ‌نگاران غربی، به‌ویژه هرودوت، پاسخ علمی و مس تند بدهد. صنعوی دلبسته شهر و کشورش است و برگرداندن کتاب پیش‌گفته، یکی از مصداق‌های این دلبستگی است. ﷯. ◀صنعوی به خاطر معرفی برخی نویسندگان و شاعران به کتابخوان‌های ایرانی، حق بسیاری به گردن فرهنگ ما دارد. یانیس ریتسوس، شاعر مبارز چپ‌گرای یونانی که گویا نخستین‌بار با کتاب «با آهنگ باران» به ایرانی‌ها معرفی شد، یکی از آن‌هاست. این اثر را انتشارات نیل در سال ١٣۵٠ روانه پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها کرد […]. «ژوزه مائورو ده واسکونسلوس»، نویسنده برزیلی از دیگر اهالی قلم است که صنعوی او را ب ...
  • گزارش تخلف

📢مترجم ادبی؛ از بنفشه گمنام تا صنعوی نامدار/بخش نخست📘

حسینی ایرانی: ◀پیش از انقلاب، گاهی ترجمه داستان یا شعری از «فرهاد مهریار» در مجله «تماشا» چاپ می‌شد اما بعید است امروز کسی چیزی درباره این مترجم بداند. پیش‌تر از آن هم، حوالی کودتای ٢٨ مرداد، در صفحات ادبی مطبوعات مترجمانی به نام «بنفشه» و «نیلوفر» با ترجمه چند شعر خارجی ظهور کردند که دیگر هرگز خبری از آن‌ها نشد. واقعیت این بود که آن دو در واقع یک نفر بودند، دانش‌آموزی دبیرستانی که عشقش به ادبیات و آموخته‌هایش از درس زبان فرانسوی را با انتشار ترجمه‌های ادبی بروز داده بود اما شاید حجب و حیای ذاتی‌اش او را از معرفی خود باز می‌داشت. این دانش‌آموز بعدها با نام «قاسم صنعوی» و گاهی نیز به اسم مستعار «فرهاد‌مهریار» چامه‌ها و داستان‌ها از ادبیات جهان به پارسی برگرداند. ﷯. ◀چهارم آذر‌۱۳۱۶، در اوج قدرت پهلوی اول […] یکی از اهالی محله عیدگاه، یک نظامی کتابخوان، صاحب فرزندی می‌شود که بعدها گوی سبقت را در مطالعه از او می‌رباید […] تصاویر کتاب‌های مصور پدر، قاسم خردسال را هرچه‌بیشتر جذب می‌کند و شاید همین سبب می‌شود بعدها به ترجمه کتاب برای بزرگ‌سالان بسنده نکند و کارهایی برای کودکان و نوجوانان نیز ...
  • گزارش تخلف

/داستانک. جان به در بردن

مرد هشتادساله، درمورد روز تولدش و اینکه حافظه‌ی خوبش را تحسین می‌کردند، گفت: «خوب، بله. اما همیشه احساس می‌کنم یک چیزی را فراموش کرده‌ام.». در بیست و دو سالگی تصمیم گرفته بود خودش را بکشد …از مجموعه داستان «آمریکا وجود ندارد»؛ پتر بیکسل؛ بهزاد کشمیری پور؛ نشر مرکز. ...
  • گزارش تخلف

📢داستان‌هایی پر از حسرت‌های لاکچری!. کجا رفته‌اند؟

سایه اقتصادی‌نیا: در داستان‌های آغازگران داستان‌نویسی در ایران و رهروان راستین این فرم ادبی در دهه‌های گذشته، بهرۀ زبان از عناصر فرهنگ عامیانه کم نبوده است. کنایات و ضرب‌المثل‌ها از جملۀ این عناصرند. نویسندگان، از جمالزاده گرفته تا چوبک و آل احمد، و از هدایت گرفته تا گلشیری، بر حسب مقتضیات موضوع و به تناسب جایگاه اجتماعی شخصیت‌ها از این عناصر بهرۀ تام گرفته‌ و با استفاده از این گنج نوشته‌هایشان را جواهرنشان کرده‌اند. پیش‌تر هم که بیاییم، منیرو روانی‌پور، امیرحسین چهلتن و چند تن دیگر، به ضرورت، در به‌کارگیری کنایات، مثل‌ها و اصطلاحات زبان عامیانه در بافت زبان داستان آزادانه و طبیعی عمل کرده‌اند و هرجا زبان شخصیت داستان اقتضا می‌کرده، کلام را با آوردن مثلی سائر یا کنایه‌ای معروف آراسته‌اند. دیگر بگذریم که در متون ادبی کلاسیک، «تمثیل» خود یکی از آرایه‌های ادبی بود و کاربرد آن نشان تبحر و صنعت‌ورزی نویسنده. اما به نظر می‌رسد هرچه در سیر بررسی داستان فارسی پیش‌تر می‌آییم و به زمان حال نزدیک می‌شویم، بهرۀ داستان‌ها از عناصر زبان عامیانه، به‌ویژه ضرب‌المثل‌ها، کمتر شده است. در داستان‌های متاخ ...
  • گزارش تخلف

📢پروست شناسی ایرانی در سطح جهانی

یزدانی خرم: و «فانوس جادویی زمان» … کتابی که به بیش از پنج‌دهه پروست‌خوانی شایگان بازمیگردد. به اندازه‌ی خودم کتاب‌های نسبتن زیادی درباره‌ی مارسل پروست خوانده‌ام. در ترجمه‌های فارسی که چیزی از قلم نینداخته‌ام و می‌توانم به جرات بگویم این کتاب یکی ازبهترین‌هاست درسطحی بین‌المللی. شایگان در مقدمه‌ی درخشان‌اش به درستی توضیح می‌دهد که چرا خواندن این رمان پیچیده زنده‌گی مخاطب‌اش را به قبل و بعد خود تقسیم می‌کند واین ادعایی‌ست کاملن صادق چه پروست بسیاری ازبنیان‌های آشنای فکری ما راکه تربیت خطی دارند متلاشی کرده و معناهایی تازه برای آن‌ها می‌سازد. مثلن مفهوم مکان یا ترسیمی از بازگشت به تاریخ وجود دارد در رمان. همین‌طور است توجه پروست به زیبایی‌شناسی مرگ و البته خاطره. شایگان با گردآوردن بسیاری نظرات از منتقدان لیبرال تا چپ درباره‌ی رمان «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» سعی می‌کند این مفاهیم را از زوایای مختلف بحث کند. از طرفی شایگان تاکید دارد که رمان پروست اثری‌ست فلسفی و توضیح می‌دهد این فلسفی‌بودن به برخورد پروست به مفاهیم بازمی‌گردد از منظر معرفت‌شناسی و البته تاریخی. شایگان کتابی مهم نوشته ...
  • گزارش تخلف

با نام و یاد خوداوند متعال و با سلام و درودی بیپایان

کانالی با نام همراه نابینایان به همت دوستان نابینا در پیامرسان تلگرام ایجاد شده است این کانال در نظر دارد جزوات و مقالات مورد نیاز اقشار نابینا را ضبط و گویاسازی نماید در راستای تحقق این مهم  از دوستان عزیزی که بطور رایگان و داوطلبانه تمایل به شرکت در این کار نیک و خداپسندانه دارند دعوت به همکاری مینماید. کانال همراه نابینایان جهت ویرایش منابع ضبطشده نیازمند افرادی است که در این زمینه مهارت و تخصص لازم را داشته باشند لذا این عزیزان نیز میتوانند اعلام همکاری نمایند (در این زمینه افراد نابینا نیز در صورت دارا بودن تخصص و توانایی لازم میتوانند اعلام همکاری نمایند) علاقه مندان در صورت تمایل به همکاری باید از طریق لینک وارد کانال شده و مشخصات خود را از قبیل نام, نام خانوادگی, میزان تحصیلات, جنسیت و … به مدیریت کانال جناب آقای ابو الفضل ملایجردی به شماره تلفن ۰۹۱۰ ۵۵۹ ۴۴ ۷۸ یا به صفحه‌ی شخصی ایشان به نشانی در پیامرسان تلگرام ارسال نمایند. دوستان نابینا که نیازمند ضبط منابع مورد نیاز خود هستند باید از طرق مذکور در کانال عضو شده و ضبط منابع مورد نظر خود را در صفحه شخصی آقای ملایجردی درخو ...
  • گزارش تخلف

📢دن‌ژوان ادبی و سی‌وسه بار عاشقی!. نصیری‌ها: می‌گویند آنتون چخوف سی و سه بار عاشق شد

بعضی از این عاشقی‌ها کوتاه‌مدت بودند، بعضی بلند، بعضی عمیق و بعضی دیگر سطحی. چخوف زندگی عاشقانه پیچیده و شلوغی داشت و دل‌اش هم هیچ وقت نمی‌خواست سر و سامانی به آن بدهد. همین عکسی هم که برادرش از او گرفته، با این موهای پرپشت شانه‌نخورده پریشان، می‌تواند نشان بدهد که چرا وجودش تا این حد برای زنان خواستنی بود. چخوف مردی بلندقد بود و چهارشانه. همین راحتی خیال در عکس هم از آن چیزهایی بود که به جذابیت‌اش نزد زنان اضافه می‌کرد. آن جور که از ظواهر امر برمی‌آید، تمام زنانی که با چخوف در رابطه بودند، چه بلندمدت و چه کوتاه‌مدت، دوست داشتند با او ازدواج کنند. روابط پیچیده چخوف با زنان از سال هزار و هشتصد و هفتاد و سه شروع شد، وقتی چخوف نوجوان برای اولین بار پا به فاحشه‌خانه‌ای در شهر زادگاهش گذاشت و تا بیست و پنج سال بعد ادامه پیدا کرد، یعنی وقتی که با اولگا کنیپر بازیگر آشنا شد. چخوف دیگر آن زمان بیمار بود و در نهایت هم سه سال بعد با کنیپر ازدواج کرد. اما پیش از کنیپر، نام سی و دو زن دیگر در کارنامه عاطفی‌اش وجود دارد که رابطه‌اش با آن‌ها حتی تا مرز شیفتگی‌های افسارگسیخته هم پیش رفت. ...
  • گزارش تخلف