📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


درباره حواشی چاپ سوم کتابی از نشر چشمه. 📢آیا ناشر تقلب کرده است؟

به تازگی چاپ سوم کتاب «هیاهوی زمان»، نوشته‌ی «جولین بارنز» با ترجمه‌ی پیمان خاکسار از سوی نشر چشمه منتشر شده است. انتشار این کتاب با برچسب «چاپ سوم»، حواشی‌ زیادی را به همراه داشته است. از آنجا که کتاب روز پنجشنبه وارد کتابفروشی‌ها شده، در شبکه‌های اجتماعی اعتراض‌هایی مبنی بر اینکه چطور کتاب در عرض دو روز تعطیل یعنی پنجشنبه و جمعه تمام شده و دوباره در روز شنبه به چاپ سوم رسیده است؟ این اعتراضات ادامه یافت و گفته شد نشر چشمه راه تقلب در پیش گرفته و در این موضوع متقلب است. اما گویا این حواشی بدون آگاهی از قوانین و تنها بر اثر برخی جریان‌سازی‌ها یا شیطنت‌ها صورت گرفته است و نشر چشمه مرتکب تخلف یا تقلبی نشده است. احمد کمالی نژاد (معاون توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) در رابطه با این مسئله بیان کرد: ناشران ممکن است در برخی موارد که از میزان استقبال کتاب مطمئن هستند به فاصله یک یا دو روز برای دریافت مجوز نوبت چاپ بعدی و اعلام وصول اقدام کنند. پیشتر نیز احتمالا کار چاپ را انجام داده‌اند چون معمولا مجوزهایی که صادر می‌شود، دائمی هستند و می‌توان از آنها استفاده کرد. (منبع: ای ...
  • گزارش تخلف

📢توزیع کننده چهار برابر نویسنده دستمزد می‌گیرد

میرکیانی: ناشران به دلیل نبود قانون کپی رایت و هزینه پایین آثار ترجمه شده به انتشار این آثار اقبال نشان می‌دهند. ضمن این که اکثر این آثار را مترجمان غیر حرفه‌ای ترجمه می‌کنند که با گرفتن مبلغ ناچیزی کتاب را ترجمه می‌کنند و در اختیار ناشر می‌گذارند. ناشر هم آن را به نویسنده کودک و نوجوان می‌دهد و کتاب بعد بازنویسی و ویرایش با کم‌ترین هزینه منتشر می‌شود. اما مساله مهم این است که نویسنده‌های کودک و نوجوانی که توان تولید آثار خوب دارد باید مورد حمایت جدی قرار بگیرد. یکی از مشکلات ما این است که غالب ناشران در پرداخت حق التالیف نویسنده مشکل دارند این مساله حتی در مورد کتاب هایی که خوب فروش رفته هم صدق می‌کند. ناشر گاهی نویسنده را سرمایه نمی‌داند بلکه او را طرف دیگر معامله می‌بیند و نسبت به او نگاه سوداگرانه‌ای دارد. پرداخت حق التالیف‌ها معمولا با تاخیر انجام می‌شود یعنی اول هزینه‌های چاپ و انتشار و توزیع را می‌دهند بعد به حق التالیف نویسنده می‌رسند که سطح آن‌ها هم خیلی پایین است. در بعضی موارد هزینه حق التالیف کتاب ده درصد است و هزینه توزیع کتاب چهل درصد است یعنی توزیع کننده چهار برابر نویسن ...
  • گزارش تخلف

داستانک. پیدا کرده دو تا برگ

آمده خانه، برگ‌ها به دست، رو به پدر و مادر که: من درختم …و پدر و مادر که: پس برو تو حیاط، ریشه ندی تو اتاق، فرشه می‌شه خراب …و مرد که: یه چیزی گفتم من. درخت که نیستم من. و انداخت زمین برگ هاش را …اما پدر و مادر: نگا، پائیز شده‌ها … 📒از کتاب «همان چیزی که اتفاق می‌افتد و آنچه آدمی می‌تواند ببیند»؛ راسل ادسون؛ پژمان طهرانیان؛ مان کتاب. ...
  • گزارش تخلف

که حتی خط بیرونی محوی هم دیده نمی‌شود. زیر بار نرفت البته. گفتم این سردرد ١٠ روزه را چه کنیم؟

گفت می‌گویم متخصص داخلی بیاید و من ماندم و دربه‌در به جست‌وجوی متخصص داخلی. نیافتمش تا وقت خروج از بیمارستان که التماس‌کنان او را به سروقت بیمارم بردم. از نوع معاینه‌اش و آن گردن خشک فهمیدم شکش به مننژیت است. گفت باید مایع نخاع را آزمایش کنند و مرا از اتاق بیرون کردند. بعد هم گفت که اصلا بدون آزمایش هم می‌تواند از کدری مایع نخاع بفهمد که مننژیت است و باید تا صبح در همان حالت که بود بماند. یک‌نفره از عهده برنمی‌آمدم. دیروقت شب زنگ زدم به آن دو دوست. آمدند. ایستاده کنار تختش دست و پایش را بی‌حرکت نگاه داشتیم. ...
  • گزارش تخلف

📢پس از سال‌ها همسر گلشیری نیز پای پزشکان را در مرگ این نویسنده به میان کشید

طاهری: پاییز ٧٨ بود، سرفه می‌کرد. عمه متخصص بیهوشی‌ام از یک پزشک فوق تخصص ریه از آمریکا برایمان وقت گرفت. رفتیم به بیمارستان. جواب آزمایش [با سدیمانتاسیون سه رقمی] و عکس را که دید، گفت عفونت ریه است، همان برونشیت مزمن سیگاری‌ها. یک دوره آنتی‌بیوتیک خوراکی تجویز کرد و گفت سیگار را ترک کن و تا نکردی برنگرد. نگفت آنتی‌بیوتیک‌ها که تمام شد برگرد. با اعتماد مطلق رفتیم دنبال کارمان. و مدام ضعیف‌تر شد. سیگار را کم کرد، اما ترک نکرد. ...
  • گزارش تخلف

📢در ستایش این ابوالهول ناشناخته

شایگان در جلسه اهدای نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه به محمود دولت‌آبادی …داریوش شایگان: دولت‎آبادی بی‎شک یکی از بزرگ‎ترین رمان‎نویسان ایران معاصر است. او برخلاف اونوره دو بالزاک، پنجاه هزار فنجان قهوه ننوشید تا طی بیست سال و به بهای زندگی‎اش بزرگ‎ترین شاهکار ادبی قرن نوزدهم، یعنی کمدی انسانی، را خلق کند …دولت آبادی اما موفق شد در عرض پانزده سال و با گذر از نشیب و فرازهای بسیار، یکی از جذاب‎ترین و بزرگ‎ترین حماسه‎های روستایی ایران مدرن را بیافریند، کلیدر را. دولت آبادی اهل خراسان است، زادگاه پرآوازۀ حکمت و ادب ایران. او، هم بزرگی این سرزمین را در خود متبلور ساخته است، هم زخم‌‎های آن را. در شخصیت استثنایی محمود دولت‎آبادی، علاوه بر استعداد خاص او، مرا مجذوب می‎کند، درستی اخلاقی، صداقت روشنفکری و اصالت تمام‎عیارش در مقابل جهانی است که معرکه‎گیرهای رسانه‎ای، آن را یکسره به‎اشغال خود درآورده‎اند …دولت آبادی مانند هر هنرمند راستینی، حساس است و پراضطراب، مجروح از درد درون، و دلواپس روح آنانی که رؤیاهای پرشهامتشان همواره با واقعیات مبتذل در تعارض‎اند، دنیایی که نسبت به تمنای قلب جویندۀ حقیقت و آ ...
  • گزارش تخلف

📢استاد استخوان خرد کرده صحنه

داراب: بی‌تردید او را با سریال «کلاه پهلوی» در نقش کشیش «موسیو آلفونس» یا سریال «مختارنامه» در نقش «نعمان‌بن بشیر انصاری» یا حتی با سریال «ولایت عشق» در نقش «فضل بن ربیع» نمی‌شناسیم، ما او را از سال‌هایی دور به یاد می‌آوریم، سال‌هایی که اگرچه نسل ما دهه شصتی‌ها نبودیم تا به یاد آوریم، اما به استناد دوربین‌هایی که نگاه سنگین و چهره جدی او را از آن سال‌ها در حافظه دارند؛ می‌شناسیمش و با چشم تحسین نگاهش می‌کنیم. سال‌هایی دور‌تر از سریال «امام علی» که در نقش «ابن جبله» حضور داشت و زمانی که دیالوگ بر زبانش جاری می‌شد، هر شخصی می‌توانست بفهمد که چرا باید او را استاد استخوان‌خردکرده صحنه خطاب کرد. ما و بسیاری چون ما، او را از تله‌تئاتر «خوشا به حال بردباران» می‌شناسیم؛ اثری از «غلامحسین ساعدی» با کارگردانی چشم‌گیری که باید در همین یادداشت، برای اولین بار بگویم که در میانه دهه ۱۳۴۰ با آن، مانیفست «تله‌تئاتر» را صادر کرد؛ اما عده‌ای هم او را با «دیکته و زاویه» یکی دیگر از آثار ساعدی که در سال ۱۳۴۹ با کارگردانی‌ خاصش به صحنه رفت، به یاد می‌آورند و گروهی از اهالی صحنه نیز هستند که تا نام داوود رش ...
  • گزارش تخلف

📢همدردی آلبر کامو با انسانی که خوشبختش نمی‌‌دانست

جهانبگلو: هر چند که بیش از ۵۵ سال از مرگ کامو می‌‌گذرد، او همچنان معاصر ماست. کامو با تاکید بر این نظر که «انسان‌ها می‌‌میرند و خوشبخت نیستند» از طریق نگرشی تراژیک به جهان حس همدردی و همدلی خود را با انسان‌ها بیان می‌‌کند. این تجربه شفقت و این اخلاق همدردی با مبارزه‌ای خستگی‌ ناپذیر برای عدالت در آثار کامو همراه است. عدالت برای آنهایی که تحت سلطه قدرت به سکوتی اجباری دعوت شده‌اند. کامو از خوانندگان خود می‌‌خواهد که در رویارویی با جهانی پوچ و بی‌ معنا به عصیانی متافیزیکی روی بیآورند و با گفتن «نه» به ضرورت و الزام ناشکیبای تاریخ، با کمک هنر کرامت جهانشمول انسان را به او بازگردانند. شاید کمتر نویسنده‌ای در دوران مدرن تا این حد به خستگی‌ روحی‌ بشریت و راه عبور از آن‌ از طریق همبستگی‌ متافیزیکی پی‌ برده است. (منبع: صدانت). ...
  • گزارش تخلف