ماتیکان‌داستان

تندیس درخور درنگی در ژاپن، مرد تنومند موبایل به دستی را با دختربچه‌ای کتابخوان مقایسه می‌کند …. 👇👇👇

درباره رمان «کوه». 📒مسیر راوی از بی حسی تا دیالوگ‌های نغز

گیوا: رمان «کوه» به زعم من، دو بخش متفاوت دارد. در بخش اول، یعنی پنجاه صفحهء نخست کار، راوی بسیار خونسرد، اتفاقاتی نه چندان مهم را روایت می‌کند. گویی ناظر بی تفاوتی در حال تماشای پدیده‌های کم اثر است، و همین امر چرایی داستان را زیر سوال می‌برد. حتی آدم‌های دیگر قصه هم وقتی از فیلتر ذهن راوی می‌گذرند، آدم‌های کم جانی به نظر می‌رسند. اما بخش دوم رمان، ناگهان چیز دیگری می‌شود! در این بخش، مسئله‌ای قابل تامل داریم. اینجاست که مکاشفهء راوی و درگیری ذهنی او با پدیده‌ها، قصه‌ای خواندنی را به مخاطب ارائه می‌دهد. از این پس دیالوگ‌ها و حتی موقعیت هایی پرمغز داریم که ذهنمان را درگیر می‌کند. حالا انگار راوی از آن بی حسی صفحات ابتدایی کتاب فاصله می‌گیرد و هر تلنگری در بیرون، او را به سمت دیالوگی نغز، واکنشی به جا و مکاشفه‌ای تامل برانگیز سوق می‌دهد. ...

دلم می‌خواهد این چوپانی که دارد با گله‌اش از روی یونجه‌ها و پنیرک‌ها عبور می‌کند، سرش را بلند کند و بگوید: «چه کوه سربه فلک کشیده‌

فقط آوازی را می‌خواند که سوز پاییز را به جانم می‌ریزد

✒ماتیکان داستان.. نشست رونمایی و نقد رمان «پاییز از پاهایم بالا می‌رود» نوشته لیلا صبوحی خامنه

📎چهارشنبه ٢٧ امرداد ۱٣٩۵. 📌حوزه هنری مشهد

✒ماتیکان داستان.. 📎چهارشنبه ٢٧ امرداد ۱٣٩۵

📌حوزه هنری مشهد

✒ماتیکان داستان.. 📎چهارشنبه ٢٧ امرداد ۱٣٩۵

📌حوزه هنری مشهد

✒ماتیکان داستان.. 📎چهارشنبه ٢٧ امرداد ۱٣٩۵

📌حوزه هنری مشهد

✒ماتیکان داستان.. 📎چهارشنبه ٢٧ امرداد ۱٣٩۵

📌حوزه هنری مشهد

✒ماتیکان داستان.. 📎چهارشنبه ٢٧ امرداد ۱٣٩۵

📌حوزه هنری مشهد

✒ماتیکان داستان.. 📎چهارشنبه ٢٧ امرداد ۱٣٩۵

📌حوزه هنری مشهد

✒ماتیکان داستان.. نشست رونمایی و نقد رمان «پاییز از پاهایم بالا می‌رود» نوشته لیلا صبوحی خامنه

📎چهارشنبه ٢٧ امرداد ۱٣٩۵. 📌حوزه هنری مشهد

در رمان «خانه و جهان» اثر تاگور (انتشارات توس) سنت‌های گذشته و آداب تجددخواهانه باهم تماس پیدا می‌کنند

سینماگر معروف هندی ساتیاجیت‌رای در یکی از آخرین فیلمهایش به نام «خانه و جهان» از آن الهام گرفته است.

خواندن و نقد داستان‌های حضار و بیشتر از آن در نشست هفتگی «ماتیکان داستان». —-

نشرچشمه به زودی رمان «جلبک» نوشته‌ی کتایون سنگستانی را در مجموعه‌ی «کتاب‌های قفسه‌ی آبی» (رمان‌های ایرانی) خود منتشر می‌کند …

📢کسی با خواندن داستان فانتزی خودکشی نمی‌کند.. / ایران دررابطه با این ژانرادبی بسیار کوتاهی کرده است

(ایلنا).

رضا رویگری بازیگر و خواننده کشورمان به دلیل عارضه ناشی از سکته مغزی در سی سی یو بیمارستان شهدای تجریش بستری شد

(کانال روزنامه ایران).

در ستایش نجابت. جلسه‌ی خوبی هم شد

به گواه خیلی از دوستان شب خوش و خاطره انگیزی بود اما این‌ها همه به همت دوستان نازنینی بانجام شد که بودن شان همیشه غنیمتی بزرگ است؛ از جمله‌ی این غنیمت‌ها یکی هم دوستی نازنین و نجیب است به اسم «حسین عباس زاده» که بدون ادعا یک تنه در حوزه‌ی هنری مشهد چراغ داستان این شهر را روشن نگه داشته و البته که ان چنان که باید و شایسته هست دیده نشده. عباس زاده دوستی باسواد، نویسنده‌ای خوش ذوق و البته کارشناس ادبی نجیب است که در هیاهوی مراسم‌ها سعی می‌کند کمتر به چشم بیاید و کار خودش را بکند. این وظیفه امثال ماست که قدرش را بدانیم که این همه روشنایی داستان در حوزه هنری مدیون او و مدیریت سازمانی حوزه و مجموعه باصفایشان است که در وانفسای روزگار نه چندان خوب ادبیات از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. ...

📢پلی میان جین آستین و چارلز دیکنز

یزدانی خرم: جورج الیوت خواندن برای من همیشه مغتنم بوده …این زن نویسنده‌ی انگلیسی میانه‌ی قرن نوزدهم جهانی صامت، طبقه بندی شده و دور از شهر دارد اما استاد ساختن شخصیت هایی ست که «مساله» دارند …سایلاس مارنر یکی از کم حجم‌ترین رمان‌های اوست که سال‌ها قبل نیز به فارسی درآمده بود و حالا رضا رضایی در پروژه‌ی ترجمه‌ی آثار این داستان نویس به عنوان دومین کتاب درآورده …رمان داستان مردی رانده شده است از فرقه‌ای اخوت مانند …او در عزلت در روستایی پارچه می‌بافد تا یک شب سرد و بارانی که ثروت اش را به یغما می‌برند و کمی بعد سر کله‌ی دختری کوچک در خانه‌ی او پیدا می‌شود …رمان مثل اکثر کلاسیک‌های انگلیسی ویکتوریایی پایانی اخلاقی دارد و شر نابود می‌شود اما الیوت استاد نمایش سیر زمان بر انسان و مکان است …مثل تکه‌ای از رمان که قهرمان بعد سال‌ها به لندن می‌رود و می‌بیند همه چیز عوض شده …سایلاس مارنر خواننده‌ی با حوصله‌تری می‌طلبد …خواننده‌ای که ارزش جهان الیوت را کشف کند و بداند چه قدر ارزش‌های آن جهان مستحکم بوده‌اند. خواندن این رمان و اصولن آثار الیوت ذهنی می‌طلبد که برای این جهان و باورهایی اخلاقی اش اهمی ...

… این زن نویسنده‌ی انگلیسی میانه‌ی قرن نوزدهم جهانی صامت، طبقه بندی شده و دور از شهر دارد اما استاد ساختن شخصیت هایی ست که «مساله»

ما همه‌شان همین روحیه را دارند. برای همین اسمشان را گذاشته‌اند خوش‌بدبین

این کلمه از ترکیب دو کلمه‌ی بدبین و خوش‌بین درست شده …. مثلا خود من، هیچ وقت فرق خوش‌بینی و بدبینی را نفهمیدم و همیشه با خودم مشکل دارم که بالاخره بدبینم یا خوش‌بین؟ صبح که از خواب پا می‌شوم می‌گویم خدا را شکر که وسط خواب قبض روح نشدم؛ ولی اگر در طول روز بلایی سرم آمد، می‌گویم خدا را شکر که بدتر نشد! بالاخره کدامم؟ بدبین یا خوش‌بین؟ …. 📒وقایع غریب غیب‌شدن سعید ابونحس خوش‌بدبین. ✒امیل حبیبی. ✏احسان موسوی خلخالی. ...