📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📢آن‌ها عطش شهرت دارند

رضایی: برخی داستان‌نویس‌ها به دلیل محدودبودن خوانش‌ها و تجربه‌های زیستی‌شان که در حد و حدود همان آپارتمان چهل پنجاه متری است، به دنبال ایجاد موج هستند. این دسته از نویسنده‌ها تریبون، مجلات رنگارنگ و خوش‌جلد و ناشر هم دارند و فکر می‌کنند با داشتن مجلات متعدد بدون دانش کافی حتی در زمینه داستان، نقش پدرخواندگی را در توهم خودشان بازی می‌کنند. اینها به جوان‌ها پیشنهاد می‌دهند فضای داستان‌ها را بیاورید در تهران و انگار که انسان‌ها در جای دیگر گرد و خاک نمی‌خورند و دغدغه‌ای ندارند و از این دست خزعبلات. ضمنا هم عطش شهرت وجود دارد و خیلی چیز‌های دیگر. وگرنه شعر یا داستان، آپارتمانی بودن یا بومی‌ بودن را بر نمی‌تابد و نویسنده تنها باید بتواند با موفقیت از پس کار بربیاید. (روزنامه قدس، از گفتگوی خدیجه زمانیان با رضایی). ...
  • گزارش تخلف

📒ماشین کلیمانجارو؛. ✒برگزیده داستانهای ری برادبری. ✏پرویز دوایی

داگلاس برادبری نویسنده سرشناس آمریکایی (زاده ۱٩٢۰) در هفت سالگی با گوش سپردن به داستانی از ادگار الن پو که خویشاوندی نزدیک برایش خواند وارد سرزمین خیال و ماجرا شد و در این سرزمین حسابی لنگر انداخت! چیز دیگری که تخیل او را شکل داد سینما بود که از سه سالگی با تماشای فیلم صامت گوژپشت نتردام عاشق آن شد. او نخستین داستانش را در دوازده سالگی بر کاغذ بسته بندی گوشت نوشت. بلوغ او همزمان با عصر فضا و اختراع گونه‌ای موشکهای هدایت شونده بود. نخستین دتستان جدی و ادبی برادبری در بیست و سه سالگی اش نوشته و به نشریه‌ای معتبر فروخته شد تا این نوشته او را از کابوس طولانی غرق شدن دختربچه‌ای که همبازی کودکی اش بود رها سازد. این حادثه و مرگ برادر خردسالش و خاطره تماشای دو فیلم ترسناک در کودکی سبب شد که خوف و کابوس و مرگ جزو ویژگیهای اصلی داستانهایش شوند. شهرت اصلی او از دهه ۴۰ میلادی به عنوان یکی از مهمترین نویسندگان آن دهه آغاز شد و کسب جوایز ادبی مهمی را به دنبال داشت. او تجربه فیلمنامه نویسی هم دارد و شعر و مقاله هم نوشته است. کتاب پیش گفته گزیده‌ای از یکصدداستان برگزیده ری برادبری، سیبهای طلایی خورشید ...
  • گزارش تخلف

عاشقانه‌های تاریخ سینما.. این ده فیلم در خاطر ما باقی ماندند

فیلم‌های ملودرام یا به تعبیر عوام عاشقانه، همواره نقش مؤثری در تاریخ سینمای جهان چه به جهت توجه منتقدان به محتوای اثر و چه به لحاظ استقبال مخاطبان سینما از کلیت آن به عنوان یک اثر سرگرم کننده داشته است. در گزارش پیش رو از ۱۰ فیلم ملودرام که در نظرسنجی‌های سایت‌ها و مجلات سینمایی همواره در رأس آثاری با موضوع مشابه قرار داشته‌اند به آرامی‌ گذر می‌کنیم ….۱. کازابلانکا. سال۱۹۴۲ و با کارگردانی مایکل کورتیز، راوی ماجرای عاشقانه‌ای در گیرودار جنگ دوم جهانی شد. کازابلانکا با هنرنمایی دو هنرپیشه نامدار تاریخ سینما همفری بوگارت و اینگرید برگمن درخشید و در شمار ماندگارترین فیلم‌های کلاسیک سینما جای گرفت. کازابلانکا از آن دسته رمانهای نایاب در تاریخ سینماست که پس از گذشت ۶۶ سال از زمان ساختش هنوز طراوت و شادابی خود را از دست نداده. راز ماندگاری آن را باید در تبدیل شدن شخصیت هایش به اسطوره جست وجو کرد، اسطوره هایی که هر گاه آنها را می‌‌نگری گویی هنوز زنده‌اند. هشت نامزدی اسکار و سه جایزه اصلی بهترین فیلم سال، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه بخشی از سهم کازابلانکاست ….۲. بر باد رفته. ...
  • گزارش تخلف

داری و بهترین طراحی لباس شد ….۷. داستان عشق

به خاطر اقتباس‌های متعددی که بعدها از این فیلم شد امروز داستان آن نخ نما به نظر می‌رسد اما در زمان خود غوغایی به پا کرد. این اثر جزو آن دسته آثاری است که از کتابش بهتر شد. موسیقی فوق العاده فرانسیس لای بعدها از خود فیلم هم مشهورتر شد، که تنها اسکار فیلم به او تعلق گرفت. «داستان عشق» که سال ۱۹۷۰ توسط آرتور هیلر کارگردانی شد، از آن دسته ملودرام‌های تراژیک است که تمام سعی اش جاری ساختن اشک بیننده است و البته که در این کار موفق است. کارگردانی هوشمندانه و دقیق آرتور هیلر، داستان اریک سیگل را روح تازه‌ای بخشید و توجه او به جزییات و هدایت خوب بازیگران، اثر قابل قبولی را مقابل دیدگان مخاطب قرار داد. «داستان عشق» با هنرنمایی رایان اونیل و الی مک گراو نامزد هفت جایزه اسکار شد ….۸. دختر خداحافظی. «دختر خداحافظی» یک کمدی رمانتیک گرم و کم نظیر با فیلمنامه فوق العاده نیل سایمون است که به نوعی اوج گفت وگونویسی و کشمکش شخصیت‌ها در آن اتفاق می‌افتد. فیلم یک ملودرام موقعیت است و داستان انسان هایی که شرایط اجباری موجب بازگشت آنها به زندگی می‌شود. ...
  • گزارش تخلف

درنگی کوتاه بر سانسور در گذشته ورقه‌های سانسور دستور می‌دادند: «برای احتراز از تحریک انحرافات، در باره‌ی آن‌ها سکوت کنید»

فرهنگ سانسور امروز می‌گوید: «برای احتراز از صبحت در باره‌ی انحرافات، از سایر امور به تفصیل صحبت کنید.» همیشه به خود گفته‌ام که اگر فردا روزنامه‌ها تصمیم بگیرند موضوعی درباره‌ی من مطرح کنند که برایم بسیار گران تمام شود، اولین کاری که می‌کنم بمب‌گذاری در ستاد اداره‌ی پلیس و یا راه‌آهن است، زیرا فردا تمام روزنامه‌ها خبر بمب‌گذاری را با آب‌وتاب شرح می‌دهند و خبر خطای کوچک من در ستون‌های صفحات داخلی گم خواهد شد. معلوم نیست چند بمب واقعی برای مخفی کردن داستان‌های مهم و صفحه‌اولی کار گذاشته شده باشند. بمب، مثالی بسیار رساست زیرا که سر وصدایش دیگر صداها را ساکت می‌کند …. بخشی از یکی از سخنرانی‌های «امبرتو اکو» با عنوان «سانسور و سکوت» ...
  • گزارش تخلف

📚ماجراهای خنده دار از دهه ۶۰ و ٧۰

سعیدحسینی: «آب نبات پسته‌ای» و «آب نبات هل دار» هر دو سوغات بجنورد هستند و اتفاقات این کتاب‌ها هم در این شهر اتفاق می‌افتد. ماجراها هم از نگاه پسربچه‌ای بسیار شیطان و البته زبان دراز به نام محسن روایت می‌شود که این دو ویژگی در کنار شکمو بودن او خیلی جاها کار دستش می‌دهد و به شدت موقعیت‌های خنده داری را رقم می‌زند. موقعیت‌های خنده داری که برای مخاطب هم ملموس است و هم باورپذیر و چون ماجراها در بستر اتفاقات تاریخی در دهه‌های معاصر کشورمان روی می‌دهد، اتفاقا بسیار خاطره انگیز هستند. «آب نبات پسته‌ای» در ابتدای دهه ۷۰ رخ می‌دهد و «آب نبات هل دار» در بستر وقایع دهه ۶۰ با همه ویژگی‌هایی که در این دوران وجود داشت، روایت می‌شود. اینکه مردم چه می‌پوشیدند، چه می‌خوردند، چه گوش می‌دادند و چه اتفاقات تلخ و شیرینی در آن روزها برایشان رخ داد، همه با قلمی جذاب و در کنار شیطنت‌های راوی داستان برای مخاطب گفته شده و همین باعث شده که شما حس زندگی را کاملا در این کتاب لمس کنید و همراه با ماجراهای آن بخندید و در عین حال خاطره‌هایتان زنده شود …نویسنده این سطور اعتقاد دارد اگر بخواهیم «آب نبات پسته‌ای» و «آب ...
  • گزارش تخلف