📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


ویراستار بزرگ‌ترین نویسنده‌های جهان که بود؟ رمان‌های اورهان پاموک را چه‌کسی نخستین‌بار می‌خواند؟

در بخش تن متن سی‌ویکمین شماره‌ی ماهنامه‌ی شبکه آفتاب ببینید و بخوانید …
  • گزارش تخلف

📚سهم ادبیات از فهم جهان. درباره «ادبیات در مخاطره» اثر تودوروف

داراب: «اگر امروز از خود بپرسم چرا ادبیات را دوست می‌دارم، اولین چیزی که به ذهنم می‌رسد این است: ادبیات یاری‌ام می‌کند تا زندگی کنم. دیگر آنقدرها هم مثل دوران نوجوانی از ادبیات انتظار ندارم مرا از آسیب‌های مواجهه با آدم‌های واقعی دور نگه دارد.» این سطرهای هولناک، نوشته تزوتان تودوروف (۱۹۳۲) است در یکی از بحث‌برانگیزترین آثارش به عنوان «la litterature en peril». کتابی که در سال ۱۳۹۴ به کوشش محمد مهدی شجاعی به فارسی درآمد و به همت «نشر ماهی» ارائه شد. کتاب کم حجم این منتقد ادبی ساختارگرا، تئوریسین فرهنگی و نظریه‌پرداز ادبی؛ نخستین بار در سال ۲۰۰۷ در فرانسه منتشر شد و به دلیل نقد صریح و بی‌پرده تمامیت نظام آموزش ادبیات فرانسه، واکنش‌های مختلفی را به دنبال داشت. اما لایه‌های پنهان دارنده اثر این کارشناس ارشد فقه‌اللغه (دانشگاه صوفیه۱۹۶۳) و دکتر نظریه‌ادبی و زیباشناسی (دانشگاه پاریس۱۹۶۶) مصائب گسترده‌تری را به غیر از نقد یک نظام آموزشی در بر می‌گیرد. مصائب اساسی‌ای که او از آن به عنوان خطری برای ادبیات به مفهوم جهانی‌اش یاد می‌کند. تودوروف اگر چه در دیگر اثار خود همچون: «اختلال جهان جدید ۲۰ ...
  • گزارش تخلف

مجله داستان همشهری فراخوان داد:. ✒وضعیت قرمز. مهلت ارسال مطلب تا ۵ شهریور

آژیر قرمز برای همه‌ی آن‌هایی که دوران جنگ تحمیلی را تجربه کرده‌اند صدایی آشناست. صدایی که یادآور دویدن‌ها و پنهان شدن‌ها و پناهگاه‌هاست. در حد فاصل صدای آژیر و اعلام وضعیت قرمز تا رسیدن به وضعیت امن و سفید، اتفاق‌های کوچک و بزرگ زیادی برای ساکنان خانه‌های شهرهای مختلف ایران افتاده. موضوع یک تجربه این‌بار درباره‌ی موقعیت‌ها و اتفاق‌هایی است که آدم‌های دوران جنگ از حد فاصل وضعیت قرمز و سفید به خاطر دارند. برایمان از تصویرهایی که به یاد دارید بنویسید. منتظر یادداشت‌هایتان هستیم. آثارتان را به تلگرام داستان و یا این ایمیل ارسال کنید:. mostanad ...
  • گزارش تخلف

📢ضعف‌های ساعدی، رفیعی، رحمانیان و … وقتی درباره دوره قاجار می‌نویسند!

دولت‌آبادی: ◀طبق تصویری که حکومت پهلوی ساخته، پادشاهان قاجار را آدم‌های عقب‌افتاده، منفور و نفهمی جلوه می‌دهند که فقط زنباره بودند. در نتیجه هرچه نمایشنامه نوشته می‌شود از این دوره‌ها تمسخر قاجار است و حالت رمانتیک به مشروطه دارد … ◀غلامحسین ساعدی، حسین کیانی، علی رفیعی، محمد رحمانیان و … چهره‌های شاخصی بوده‌اند که درباره دوره قاجار و به ویژه مشروطه نوشته‌اند اما با مشکلات جدی روبرو بوده‌اند؛ کسی مثل ساعدی، پنج نمایشنامه مشروطیت‌اش یکی از ضعیف‌ترین کارهایش است چون پروپاگانداست و البته جزو کارهای اولیه‌اش هم بوده است …◀باید از بسیاری از نمایشنامه‌نویسانی که درباره مشروطه می‌نویسند پرسید «درباره مشروطه چه می‌خواهید بگویید؟ چه بینش و تحلیلی دارید؟». ◀معمولا جزئی‌ترین بخش‌های تاریخ و کارهایی ابتدایی و ساختگی را می‌گیرند و ملت به آن می‌خندد. اما در نمایشنامه‌های خارجی وقتی معمولا کسی سراغ برهه‌ای از تاریخ می‌رود و آن را برش می‌زند؛ آن برهه جدی است و روش تحلیل دارد. یعنی نمایشنامه‌نویس به اندازه جامعه‌شناس می‌داند چه اتفاقی افتاده و می‌داند چه می‌خواهد بگوید …◀نمایشی که اکنون درباره دکتر مصد ...
  • گزارش تخلف

📢مستور، جناب خان، عادل، کلاه قرمزی و چند استثنای طبیعی دیگر!

مستور: جامعه غیرطبیعی به دلیل ساختارهای غیرطبیعی اش آدمها را دفورمه و نابهنجار می‌کند. برای نمونه به فیلمها و سریالهای تلویزیون نگاه کنید. این فیلمها حتی بازتاب همین جامعه غیرطبیعی نیستند. درواقع این برنامه‌ها با دو درجه غیرطبیعی اند. مجری‌ها همه عصا قورت داده و جعلی حرف می‌زنند. حتی در برنامه‌های طنزش انگار عده‌ای مشتی آدم کوکی نشسته است. این برنامه‌ها در سیکلی معیوب باز هم جامعه را غیرطبیعی‌تر می‌کنند. البته استثنایی هست. مثل برنامه نود و مجری آن که جزو معدود برنامه‌های طبیعی تلویزیون است. ...
  • گزارش تخلف

📖کفه سنگین احساس. و آن احساسی بودن تمام داستان هاست

احساس در تمام داستان‌ها موج می‌زند. احساسی که می‌خواهد جای عقل را بگیرد. و نویسنده کفه‌ی داستانش به سمت احساس سنگین‌تر است. زن‌ها در این مجموعه همه زنان پیشرو درجامعه هستند. زنان کتک خور وگوشه گیر در این مجموعه نمی‌بینیم …مرد دراین مجموعه دربیستر مواقع چشم به دست بخشش زن دارد. مردی وابسته ودرگیر. در بیشتر داستان‌های این مجموعه این زن است که رها می‌کند ومی رود. حالا یا می‌برد یا می‌میرد …زبان داستان‌ها زبان یکدست ویکنواختی است. نویسنده تقریبا به قلمی واحد رسیده. ...
  • گزارش تخلف

📢فلوبر و دردسرهای وحشتناک ساده نوشتن

فلوبر در نامه‌ای به لوئیز کوله درباره‌ی مادام بواری نوشت: «دیشب رمانم را شروع کردم. از همین حالا می‌توانم پیش‌بینی کنم که این سبک مرا به چه دردسرهای وحشتناکی می‌اندازد. ساده نوشتن اصلا کار آسانی نیست.». روی میزش خم می‌شد و می‌کوشید در نثر طرحی نو درافکند، سبکی عاری از هرگونه پیرایه‌های اضافی و فوران احساسات و آراسته به رئالیسمی بی‌رحم که در قالب واژگانی دقیق و درست رخ می‌نمود این جان کندن واژه به واژه و جمله به جمله به حق رنجی تاب‌سوز بود …گاه فکر می‌کنم چرا بازوانم از فرط خستگی از بدنم جدا نمی‌شوند و چرا مغزم نمی‌گدازد. زندگی زاهدانه‌ای دارم عاری از هرگونه لذت مادی و تنها چیزی که سرپا نگاهم می‌دارد شوریدگی مدامی است که گاه به گریه‌ام می‌اندازد. اشک‌هایی از سر ناتوانی که هرگز تسلی نمی‌یابد. به کارم عشق می‌ورزم، عشقی دیوانه‌وار و گمراه بسان عشق زاهد به خرقه‌ی پشم شتری که تنش‌اش را می‌خاراند. گاه که ذهنم تهی است، وقتی کلمات محو می‌شوند، وقتی درمی‌یابم که پس از سیاه کردن این همه کاغذ حتی یک جمله هم ننوشته‌ام در مبل خود فرو می‌افتم و منگ و مات در باتلاق ناامیدی گرفتار می‌آیم. از خویش متنفر ...
  • گزارش تخلف