📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


نگاهی به رمان لی لا لی لا. 🔔عشق و یک دروغ

اسکندری: لی لا لی لا، نوشته‌ی «مارتین زوتر» نویسنده‌ی سوئیسی با ترجمه‌ی «مهشید میرمعزی» به تازگی در نشر آموت منتشر و روانه‌ی بازار کتاب شده است. حکایت لی لا لی لا، تقلب و دوگانگی است. داوید کرن، گارسون جوانی است که عاشق ماری شده است. دختر توجه‌ای به او ندارد. برای جلب نظر او، نسخه‌ی ماشین نوشت داستانی به نام زوفی، زوفی را که خیلی اتفاقی یافته است به ماری می‌دهد. ولی می‌گوید که خود آن را نوشته است. تقلب و دروغ، پایه‌ی اصلی ماجرای رمان است. درامی عاشقانه که زوج جوان نامش را لی لا لی لا می‌گذارند، موجب شهرت، محبوبیت و ثروتمند شدن داوید می‌شود. دلهره‌ی برملا شدن راز و از دست دادن احتمالی ماری تا صفحات پایانی کتاب، داوید و خواننده را دنبال می‌کند. ...
  • گزارش تخلف

📢پرکشش یا تراژیک؟

نگاهی به رمان «هیچ‌وقت، هیچ جا» نوشته صادق عادلیان؛ نشر روزگار؛.۱٣٧ صفحه؛ چاپ نخست بهار ۱٣٩۵. منتظرظهور: هیچ‌وقت هیچ جا روایت آوارگی است در روزهای جنگ، بمباران و مرگ، در جنگ ایران و عراق. روایت خانواده‌هایی است که از سر اجبار، بی‌پناه، بی‌پول، بی‌مهر، دور ازمرد خانواده، در شهری و خانه‌ای مهمان می‌شوند. مهربانی میزبان، نه وظیفه که لطف است؛ حتی اگر پدر در جنگ و جبهه باشد؛ به مدرسه راه بدهند یا ندهند، حمام راه بدهند یا ندهند، کوچه و خیابان، سر سفره‌ها بپذیرند یا نه، به‌موقع هنگام بیماری به دادشان برسند یا نرسند و آن‌قدر لفتش بدهند که بمیرد، کیسه‌ای آرد با پول خودشان برایشان بخرند یا نخرند …. داستان هیچ‌وقت هیچ کجا در نکوهش جنگ است و ساده و بی‌ادعا و بی‌ شعارزدگی نشان می‌دهد چگونه جنگ، موجب فقر و فلاکت و دربه‌دری و ویرانی می‌شود. «نهار نانو خیار، شام نانو دوغ، امروز ظهر نانو پیاز، الآن نانو شیر، تا فردا نانو چی داشته باشیم!؟ …ص٧۰». راوی داستان، پسر نوجوانی است به نام نیما که با مادر و خواهر کوچکش راهی شهر سمنگان نزد عموهای خود می‌شود. استفاده از راوی نوجوان بی‌هیچ تخطی در نوع بیان احساسات، ...
  • گزارش تخلف

خیس عرق شده‌ام. تشنه‌ام. از روی صندلی بلند می‌شوم و طرف یخچال اتوبوس می‌روم

آبی در کار نیست. تهش را در آورده‌اند. بر می‌گردم و سر جایم می‌نشینم. همه‌ی بچه‌‌ها خوابید‌‌ه‌اند و آن بیرون هنوز هوا تاریک است. اتوبوس با سرعتی یکنواخت از کنار ستون‌‌هایی بزرگ و عظیم که دو فرشته بال‌دار کنارشان ایستاد‌‌ه‌اند رد می‌شود. گویی از دروازه‌ی برزخ عبور می‌کنیم. آن بیرون فقط شبح تاریکی از درختان پیداست. ظلمات است. ظلمات محض. ...
  • گزارش تخلف

«یک شب روشن» یکی دو سال پیش از یک جمع دوستانه‌ی کوچک شروع شد؛ گروهی کوچک و بی ادعا که می‌خواست برای بخشی از کودکان این شهر شبی روش

حمایت هنرمندان مشهدی از این طرح روشنایی قصه را بیشتر کرد و حالا در آستانه‌ی سومین سال «یک شب روشن» می‌رود که به یک اتفاق بزرگ بدل شود. اهمیت ماجرا بیشتر از آن که معطوف به کمک کودکان بی سرپرست باشد، احساس آرامش همه‌ی ما از همنشینی با فرزندان مهربان شهرمان است، در واقع ما به نوعی داریم به خودمان کمک می‌کنیم تا مهربانی را از یاد نبریم وگرنه هیچ کسی از گرسنگی نمی‌میرد. یک شب روشن، چراغ شب‌های تاریک ما در روزگار نابسامان این روز و شب هاست و بهانه‌ای که عاشقیت از خاطرمان نرود. ...
  • گزارش تخلف

این مطلب داستانی نیست اما قصه‌ی بچه‌های هنرمند مشهد است برای همنشینی با کودکان بی سرپرست در یک ضیافت افطار

هرکسی مایل باشد می‌تواند با تقبل هزینه افطار هر نفر (هر کودک ۲۰هزارتومان) یک شب روشن را همراهی کند. دوستانی که تمایل داشتند خصوصی اعلام نمایند👇
  • گزارش تخلف

📃سایه روی سایه. نگاهی به «پاییز از پاهایم بالا می‌رود»

بابایی فلاح: آدم‌های داستان لیلا صبوحی‌خامنه شبیه هم هستند. بعضی از نظر ظاهر و بعضی از نظر رفتار. گویی وقایع هم درحال تکرارند. سایه‌ها روی هم سایه انداخته و اثر می‌گذارند. همان‌طور که در فرهنگ نگاره‌ای نمادها «جیمز‌هال» آمده است:. «روزگاری به‌طور گسترده چنین تصور می‌رفت که سایه شخص، یک بخش ذاتی و حیاتی وجود اوست و می‌تواند روی کسی که می‌افتد، تاثیر بد یا خوب داشته باشد.». «پاییز از پاهایم بالا می‌رود» نخستین رمان لیلا صبوحی‌خامنه است که خیلی خوب نوشته شده، قصه‌ای جذاب همراه با تعلیق که خواننده را مجذوب خود می‌کند. (منبع: روزنامه شهروند). ...
  • گزارش تخلف

این یعاد بود که می‌دیدم. بیست سال یعاد را یک‌جا می‌دیدم، با چشم‌هایش، صدایش، مویش، و قامتش

چه احساسی دارد ماهی‌ای که یکباره طوفان کنار زده باشد یخ‌هایی را که بیست سال بر آب بالای سرش متراکم شده؟ ای خاک‌های قطب جنوب به اینان بگویید چه احساسی دارید اگر یکباره یخ‌های یک عمر از روی دلتان کنار رود. ای زبانه‌های آتشفشان حال مرا بگویید! ای صخره‌های سرزمینم چشمه‌ها از دل بیرون ریزید. اما، من اشک از چشمم بیرون ریخت …. وقایع غریب غیب شدن سعید ابونحس خوشبدبین | رمان | امیل حبیبی | ترجمه احسان موسوی خلخالی | نشرنون | ...
  • گزارش تخلف

📢انتقاد تند صفاری دوست از اهل قلم

صفاری‌دوست (شاعر پیشکسوت): از جوانی شعر را دنبال کرده‌ام و از نوجوانی با موسیقی آشنایی دارم. رمان هم به اندازه کافی می‌شناسم، اما رمان‌هایی را که نوشته می‌شود نمی‌پسندم چون به درد من نمی‌خورند. وقتی آن‌ها را باز می‌کنی می‌بینی نویسنده گفت‌وگوی روزانه با پرتقال‌فروش و نانوا را در قالب رمان نوشته و منتشر کرده است این رمان‌نویسی نیست؛ خاطره‌نویسی است. من این موضوع را به آقای یونسی هم گفتم. زمانی که کتاب «گورستان غریبان» را منتشر کرد. به او گفتم این خاطره‌نویسی است نه رمان؛ مثل خاطره‌های اسدالله علم و دیگران. اسم آن را هم گذاشته‌اند مدرن که خودشان هم نمی‌دانند یعنی چه. اگر این‌گونه باشد الان حرف‌های من و شما هم که در قالب یک گفت‌وگوست می‌تواند به رمان تبدیل شود. (ایسنا). ...
  • گزارش تخلف

دیشب در جمع هنرمندان، دوستی گله کرد که کانال «مشهدهنر»، ضعیف شده است

گفتم کانال، آیینه هنر مشهد است؛ هنر مستقل و فاخر. وقتی رویدادی نداشته باشیم، آیینه هم چیزی برای بیان ندارد!. می‌توانم روزی ده و بیش ار ده خبری که همه رسانه‌ها منتشر می‌کنند، منتشر کنم اما آیا واقعا خواسته شما این است که «مشهدهنر» بشود چیزی مانند صفحه‌ی هنر روزنامه قدس و خراسان یا بخش فرهنگی-هنری خبرگزاری ایرنا، ایسنا و ایکنا؟. منتظر نظر شما هستم. اگر کانال را قابل توصیه به دیگران می‌دانید دریغ نکنید. همچنین خبر، یادداشت و آثار صوتی-تصویری هنرمندانه خود را برایم فرستاده تا در کانال درج کنم:. ...
  • گزارش تخلف

به روایت دکتر عباس پژمان ….. اولیس؛ جیمز جویس …✏توضیح

اولیس، رمان جیمز جویس، با منولوگ یا تک گویی مشهور مالی بلوم تمام می‌شود، و این سطرها سطرهای پایانی آن منولوگ یا رمان است. مالی بلوم، شخصیت زن آن رمان، در کنار شوهرش لئوپولد بلوم خوابیده است و عشق‌های دوران جوانی اش به یادش می‌آید. در این سطرها او صحنۀ خواستگاری شوهرش بلوم از او و «بله» گفتن خودش به بلوم را به یادش می‌آرد. جیمز جویس خواسته است این فکرهایی را که از سر مالی می‌گذرد درست به همان صورت که فکرها از ذهن می‌گذرند روی کاغذ بیاورد. حتی بدون استفاده از نقطه یا ویرگول یا هر نوع علائم سجاوندی دیگر …یا گل سرخ خواهم زد- قسمتی از ترانه‌ای است که یکدفعه، وسط فکرهای دیگر، به یادش می‌آید: گل سفید به موهام خواهم زد یا گل سرخ خواهم زد …. گل کوهستان من- این را مرد گفته که از ذهن زن می‌گذرد. ٢ تیر ١٣٩۵. ...
  • گزارش تخلف

تقریبا تا دم دمای صبح از صدا نیفتاد، و آنوقت بود که زندانبان صداهای تاپ تاپ و خش خش را از بالای پله‌ها شنید و رفت بالا و دید که نا

می‌گفت از کوکائین بوده، نه از ویسکی؛ چون هیچ سیاهی سعی نمی‌کند خودش را بکشد مگر اینکه حسابی کوکائین زده باشد، چون سیاهی که حسابی کوکائین زده باشد دیگر سیاه نیست … «آن آفتاب لب بام». داستانهای یوکناپاتافا. ویلیام فاکنر. ترجمهٔ علی بهروزی. ماتیکان داستان ...
  • گزارش تخلف

- هنر به هیچ وجه حاصل بازی خر د نیست، هوای خاصی است که ما تنفس می‌کنیم

- وجود هنرمند در اثرش باید چون وجود خداوند در آفرینش، همه جا حس شود اما به چشم نیاید.. - به نظر من والاترین و مشکل‌ترین دستاورد هنر خنداندن، گریاندن، به هوس انداختن و بر سر خشم آوردن دیگران نیست بلکه ارائه همان کاری است که طبیعت انجام می‌دهد، یعنی وجودمان را سرشار از شکفتن می‌کند. در واقع ویژگی اصلی زیباترین آثار هنری همین است. در ظاهر آرام و متین اما غیر قابل ادراک‌اند. از کتاب فن داستان نویسی/ ترجمه‌ی محسن سلیمانی/تهران – امیر کبیر/چاپ پنجم ۱۳۸۶. تهیه و تنظیم: ام البنین ماهر. ماتیکان داستان ...
  • گزارش تخلف