📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


«طعم خون» نوشته مریم احدزاده در ۱۱۶ صفحه شامل ۲۲ داستان کوتاه در نمایشگاه کتاب سالن ۲ راهروی ۴ عرفه ۸ عرضه شده است

بیشتر داستانهای این مجموعه برنده جوایزی ازجمله مقام نخست جایزه ادبی بامداد در اهواز - مقام دوم در جایزه ادبی راه روشن در مشهد - مقام سوم در جایزه شعر وادب شمسه - مقام چهارم در جایزه ادبی مهر در شهر درود - برگزیده چندین دوره جایزه ادبی طهران - برگزیده جایزه ادبی سمنان و … شده است. داستان‌های مجموعه دارای فضا و موضوعات اجتماعی و مدرن و وحشت و … است. نویسنده کتاب روز جمعه از ساعت ۱۱٫۳۰ دقیقه تا ۱۴ در محل غرفه هزاره سوم اندیشه در نمایشگاه حضور خواهد داشت … ...
  • گزارش تخلف

پاریسی ما» به نمایشگاه کتاب تهران رسید... (تقریبا رو به روی انتشارات نسل نواندیش)

📜 … مراد گفت: «توفان شن شروع شده. بیا یه چیزی بهت نشون بدم که تا حالا ندیدی.». لی لی از اتاق که بیرون آمد، به زور در را باز کردند و از پلکان گرد منتهی به پشت بام بالا رفتند، باد به لی لی هجوم آورد، او را خم کرد و حرف هایی را که با فریاد به هم می‌گفتند دزدید و با خود برد. شن انگار میخواست پوست شان را بکند، نرم اما پرشتاب و کوبنده به بدن آنها می‌خورد و در حرکاتش شبیه به آب شده بود. پیش از رفتن شان به بالای پشت بام، مراد با پارچه‌های بزرگی کاملا سر و گردن شان را. پوشاند و فقط شیار باریکی برای چشم شان باز گذاشت؛ این پارچه صدای شان را خفه کرده بود. همان جا، بالای پشت بام که از نوک درخت‌ها هم بلندتر بود، مراد نورافکنی قوی روشن کرد و آن را پایین گذاشت، بعد لی لی را به سمت جلو برد و فریاد زد: «ببین!». لی لی ابتدا چیزی ندید، فقط دانه‌های شن مثل موج از جلوی نور رد می‌شدند؛ شبیه دانه‌های برف که در نور چراغ‌های جلوی ماشینی که در کولاک حرکت می‌کند، دیده می‌شوند. بعد، مقابل او، سایه‌اش با بیست متر بلندی، روی گردوخاک و شنی افتاد که با ارتفاع کمی به شکلی افقی و نزدیک به زمین در هوا می‌چرخید و جلو می‌ر ...
  • گزارش تخلف

مجتبا نیک سرشت: ◀سرانجام مجوز «هنگام سقوط عطر بزنید» صادر شد

این کتاب دربردارنده داستانی بلند است در ۱۱۰ صفحه که انتشارات مهرآفرید آن را به بازار نشر روانه خواهد کرد. کتاب درباره جنینی است که شروع به سخن گفتن می‌کند و از مادرش می‌خواهد که او را به دنیا نیاورد. کتاب روایتی پست مدرن در نقد دنیای فن آوری زده امروز است!. 📜از متن کتاب:. ◀فنجان چای توی سینی روی میز عسلی، بعد از دو صفحه، هنوز داغ است. در همین خط صدای خروپف شوهرت از زیرتخت به گوش می‌رسد. ناراحت نشو! نه اینکه او را آدم حساب نکنم. اما هنوز نمی‌توانم باورکنم که شوهرت قرار است پدر من باشد. ...
  • گزارش تخلف

حرف آخر امیرو

رفویی: انتشار «ساز دهنی» امیر نادری به شکل و شمایل کتاب، گذشته از آن‌که خاطره جمعی چند نسل از ایرانیان را برمی‌انگیزد و یادآور تجربه بصری متفاوتی است که رگه‌هایی از آن بعدتر، واحدی به‌اسم سینمای ایران را به جهان می‌شناساند، از جنبه‌ای دیگر می‌توان آن را به‌منزله سندی از تاریخ تحولات ادبیات معاصر ایران نیز در نظر گرفت. کتاب، پنج قصه از امیر نادری و افزوده‌هایی شامل نامه، گفتگو، کارنامه هنری مولف و نیز مطلبی از احمدرضا احمدی را در برمی‌گیرد. از بین قصه‌ها، دوتای آنها در قالب فیلم پیش‌تر عرضه شده‌اند: «ساز دهنی» و «انتظار». آن‌طور که از فحوای «افزوده» ها و یادداشت‌ها برمی‌آید، ارائه این کتاب تا حد زیادی مرهون کوشش احمدرضا احمدی و ابتکار عمل ناشر آن (آوانوشت) است. اغلب قصه‌های امیر نادری وجه خود-زندگینامه‌ای دارند و به صورت اول‌شخص روایت شده‌اند. در بدو امر، ساختار داستانی آنها بس ساده و عادی به نظر می‌رسد. راوی این قصه‌ها کسی است که بی‌مقدمه و با زبانی نزدیک به زبان محاوره‌ای از مصائب دوران کودکی‌اش ماجراهایی را بازگو می‌کند. از نامه‌ای که پرویز دوایی خطاب به احمدرضا احمدی نوشته است، درمی ...
  • گزارش تخلف

نگاری.. مگر شما زردنویس تشریف دارید آقای نویسنده؟!

در خبر بحث‌برانگیز انتشار چند کتاب از داستان‌نویسی ایرانی، او برنده جایزه پائولو کوئلیو معرفی شده است! فارغ از اینکه آثار ایشان چه سطح و محتوا و کیفیتی دارد -شاید واقعن داستان‌نویس توانمندی باشند- پرسش این است که چرا خبرگزاری مربوط یا خود نویسنده روی چنین ویژگی‌ای تاکید کرده است؟! این اقدام به این می‌ماند که فیلمسازی در تبلیغ فیلم تازه‌اش برگزیده شدن خود را در «جایزه سیاه تمشک زرین» یادآور شود!. آیا واقعن برگزیده شدن در جایزه‌ای به نام پائولو کوئلیو -نویسنده بی‌مایه‌ای که نه چیزی از تکنیک می‌داند و نه آثارش محتوای ژرفی دارند- افتخار دارد؟! آیا نویسنده محترم ایرانی ما می‌خواهد مخاطبان حکایتهای آبکی و مثلن عرفانی نویسنده برزیلی را جذب کند؟ ایشان اگر واقعن خود را نویسنده‌ای جدی می‌داند، چه خوب است که برچسب بردن جایزه کوئلیو را، برچسب تداعی‌کننده زردنویسی را از خود بزداید (می‌کوشیم مثبت‌اندیش باشیم و آن جایزه تان را هم فارغ از سطح کتابی که به خاطرش برگزیده شده‌اید ارزیابی کنیم) … ...
  • گزارش تخلف