ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۲۲:۲۸ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ جایزه ادبی «چهل» امیدهای داستاننویسی معاصر (۳۵تا۴۰ساله) را معرفی کرد: پیمان اسماعیلی، حامد اسماعیلیون، حامد حبیبی، محمد طلوعی، م ماتیکانداستان ۱۷:۵۴ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ ستارگان" مجموعه داستان کمیابی است به کوشش مصطفا فعلهگری و محمد خلیلی که سال ۷۱ چاپ شد و دربردارنده به گزینی از داستانهای کوتاه نو این مجموعه بایگانی درخوری برای داستان نویسان است؛ به ویژه که برخی داستانهای این کتاب را به سختی میتوان در کتابفروشیها و یا فضای مجازی پیدا کرد 👇👇👇 ماتیکانداستان ۱۷:۱۷ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ زبان فارسی مهم است.. دکتر حسن انوری (عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی): 📜من خدمتگزار زبان فارسی هستم، اگرچه زبان مادریام آذری است. از زمانی که مادرم شعری از حافظ را به من تفهیم کرد، شیفته زبان فارسی شدم. در دانشکده ادبیات تبریز در حضور استادانی چون ماهیار نوابی، دکتر رجائی بخارایی، دکتر منوچهر مرتضوی، استاد ادیب طوسی و استاد ترجانی زاده و در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در حضور استاد بدیعالزمان فروزانفر، استاد جلالالدین همائی، دکتر ناتل خانلری و دکتر محمد معین و دیگر استادان کم و بیش و به قدر استطاعت با رموز زبان فارسی آشنا شدم.. 📚در طی بیش از سی سال خدمت در موسسه لغتنامه دهخدا تاریخ زبان فارسی را مرور کردم. وقتی قرار شد در مدت معینی، این فرهنگ را به فرجام برسانم شب و روز خود را در اختیار فرهنگ سخن قرار دادم …✒اگر بپرسید چرا زبان فارسی برای من آذربایجانی مهم است، به شما میگویم که زبان فارسی مهم و شایسته دوست داشتن است. روزی زبان بینالمللی بوده و از هندوستان تا آسیای صغیر و بالکان را زیر سیطره داشته است …✒دیگر آنکه به این زبان آثاری پدید آمده که از شاهکارهای ادبیات جهانی است. چند زبان در دنیا میشناسید که در آنها اثری چون شاهنامه، دیوان حافظ و دیوان ش ... ماتیکانداستان ۱۶:۳۴ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ ۱۵۸سال پس از انتشار کتاب «سلامت مردانه» درباره ظاهر انسان و به قلم «موسی ولسور» معلوم شد صاحب آن نام مستعار «والت ویتمن» شاعرنامدا ماتیکانداستان ۱۶:۲۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ به گفته مدیرنشرنیماژ دلیل لغوبرنامه رونمایی «زمان زوال» نوشته شهره احدیت درحضورنیروی انتظامی این بوده که برای رونمایی هم بایدمجوز ماتیکانداستان ۱۶:۰۵ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ «لم یزرع» در فرهنگسرای انقلاب 📚 آخرین اثر محمدرضا بایرامی دوشنبه ۱۳اردیبهشت ساعت ۴:۳۰ عصر در پانزدهمین نشست باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار میشود …🎥در این نشست، کمال تبریزی (نویسنده و کارگردان سینما)، محمدعلی باشه آهنگر (نویسنده و کارگردان سینما)، احمدرضا درویش (نویسنده و کارگردان سینما)، رضا امیرخانی (نویسنده و کارشناس)، احمد دهقان (نویسنده و کارشناس)، قاسمعلی فراست (نویسنده و کارشناس)، شهریار عباسی (نویسنده و کارشناس)، حسین فتاحی (نویسنده و کارشناس)، صادق کرمیار (نویسنده و کارشناس) و محمدرضا بایرامی (نویسنده رمان)، حضور مییابند …📃 «لم یزرع» به گفته نویسنده آن، سیری است در وحشت؛ یعنی مهمترین ویژگی دوران دیکتاتوری صدام حسین در عراق. خشونتی که نه تنها عشق که حتی عاطفه خانوادگی را هم میکشد، در کنار تعصبات کور فرقهای و ترس از واکنش تندروهای دائمی …فرهنگسرای انقلاب اسلامی در بزرگراه شهید نواب صفوی، تقاطع پل کمیل، ابتدای کمیل شرقی واقع شده است. (منبع: ایسنا). ... ماتیکانداستان ۱۶:۰۴ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ 📢رونمایی «لم یزرع» آخرین اثر محمدرضا بایرامی در فرهنگسرای انقلاب، دوشنبه 13اردیبهشت ساعت 4:30 عصر 📢رونمایی «لم یزرع» آخرین اثر محمدرضا بایرامی در فرهنگسرای انقلاب، دوشنبه ۱۳اردیبهشت ساعت ۴:۳۰ عصر matikandastan@ 👇👇👇 ماتیکانداستان ۱۴:۵۳ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ ابولفضل جلیلی: من در زندگی همه نوع کاری کردم، فقط نتوانستم آواز را دنبال کنم، چون مادرم در آن دوران مخالفت میکرد و میگفت در قیام برای همین دنبال خواندن قرآن با صوت رفتم. با توجه به اینکه از ۱۴ سالگی کار کردم و پدرم هم در دادگستری کار میکرد باعث شد خیلی از زندگی افراد مطلع شوم و این مساله باعث باورپذیری آثارم شد. یادم میآید در فرانسه آمدند دنبالم تا مرا به جشنوارهای ببرند. در بین راه ماشین خراب شد و من تعمیرش کردم. جالب اینکه راننده به مسؤولش زنگ زد و گفت مطمئنی که این شخص همان فیلمساز است؟! (منبع: وطن امروز). ... ماتیکانداستان ۱۴:۵۱ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ ابوالفضل جلیلی: دلیل باورپذیری آثارم این است که از چهارده سالگی کار کردم و از زندگی افراد مطلع شدم و نیز …👇👇👇 ماتیکانداستان ۱۴:۱۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ /داستان کوتاه.. شغال حسن پشت میز ننشسته بود که گفت: «مردم از گشنگی خدا.» حیدر قهوهچی گفت: «چیزی از ظهر نرفته.» حسن گفت: «انگار یه هیولا تو شکممه، هر چی میدم پایین اون میخوره!» قهوهچی گفت: «خسته نمیشی اینقد میخوری؟» خندید و گفت: «فکم درد میگیره اما سیر نمیشم.» فری کج که یک پایش لنگ میزد با قفس قناریاش داخل شد، قفس را گذاشت روی میز و گفت: «بیخود که بهش نمیگن حسن گشنه!» حسن خوشش نیامد، گفت: «حیف که خدا تو رو زده وگرنه میزدم از جات بلند نشی!» فری کج گفت: «کمجنبه» احمد شکارچی آمد. لندرورش دم در بود. تا نشست گفت: «فری کج چرا دمقی؟» قهوهچی دلیلش را گفت. احمد شکارچی بالابود فری کج درآمد و گفت: «یه شغال تو منطقه ما بود که سیرمونی نداشت.» فری کج سگرمههایش باز شد و زیرچشمی حسن گشنه را پایید و گفت: «شغال؟» احمد شکارچی گفت: «آره هر شب میزد به مرغدونی اهالی و مرغ و خروسا رو میبرد لاکردار». قهوهچی آبگوشت را گذاشت جلو حسن گشنه و گفت: «بپا نسوزی، داغه!» حسن گشنه با دو تکه نان سنگک لبههای دیزی را گرفت و آن را خم کرد توی کاسه رویی و گفت: «خداییش مرغ و خروس اهلی یه طعم دیگه داره.» نان را ترید کرد توی کاسه ... ماتیکانداستان ۱۰:۴۳ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ عاقبت بگومگو، دومین مجموعه داستان محمدباقر کلاهی اهری، شاعر نامدار مشهدی را نشر آرادمان در ۱۲۳صفحه منتشرکرد ماتیکانداستان ۰۲:۴۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ محمدرضا اصلانی: تمام روایتهای شاعران ما، از عطار تا سهروردی و به نحوی نظامی ومولوی وحافظ تحتتأثیر قرآن است (شرق) ماتیکانداستان ۰۰:۰۰ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ اختصاصی ماتیکان داستان. به نام وقتشه خفهشی!. نگاهی به جدیدترین اثر مصطفی مستور قاسم فتحی: کلمهای است که شک ندارم مستور عاشقانه آن را دوست دارد و اصلا میتوان گفت که یکی از کلید واژههای تمام کارهای کوتاه و بلند او همین کلمه است؛ «خفهشو». اولین باری که مستور را دیدم به نویسندهای برخوردم که نه دوست دارد زیاد حرف بزند و نه حتی زیاد دور و اطرافش را نگاه کند. نویسندهای که در نظر اول و شاید به سیاق خیلی از نویسندگان دیگر حال و حوصله کافی برای حرف زدن ندارند؛ چون اگر حرف بزنند دیگر نمیتوانند بنویسند. اما از آن طرف رمانهایشان قطور است و چندجلدی و اتفاقا میتوانند تا صبح درباره یکی از شخصیتهای کتابشان توضیح دهند! کتابهای مستور لااقل از همین زوایه به شدت به خودش شباهت دارند. هیچ یک از رمانها و مجموعه داستانهای کوتاهش از صد و خردهای صفحه فراتر نرفته است. این خفه شدن و خفه توصیف کردن و زجری که مستور میخواهد در دل معنای کلماتش به مخاطب انتقال دهد به نظرم جای تامل و تدقق دارد. مچالگی کلماتی که انگار با هر بار خواندن باز هم وا نمیروند. چقدر میتوان مطولنویسی را به نویسندگان جنوبی و اختصاصا نویسندگان مکتب جنوب و آن جغرافیای ملتهب الصاق کرد شاید خیلی قابل اعتنا و با ... ماتیکانداستان ۲۲:۲۱ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ داستانک/ matikandastan میان دو کاسۀ شیر لمیده و چشمهاش را بسته بود جریموشه تازه پوست از سر تام گربه کنده بود که ایرج را دید؛ گربهسانی دهها برابر تام. دل جریموشه خواست که شیر توی کاسههای ایرج را بخورد و اگر دست داد، آزاری هم به او برساند؛ گربهآزاری برای جری شیرینترین تفریح بود. موش دست انداخت و دم مارمولکی را که میگذشت گرفت. به او دستور داد که یا آن کاسۀ «اینوری» را برایش بیاورد یا گربه را گاز بگیرد!. مارمولک ترسان و لرزان خودش را به کاسۀ شیر رساند. نگاهی به هیبت ایرج انداخت و فهمید جگر ایرجآزاری ندارد. گربهسان لحظهای چشم باز کرد، اما بیاعتنا به جانور خزنده، خمیازهای کشید و پلکهاش روی هم افتاد. مارمولک آهسته از کاسه رفت بالا تا مقدار محتوای آن را ارزیابی کند. همینکه سطح سفیدرنگ مایع را دید، سرش گیج رفت و افتاد توی آن. ... ماتیکانداستان ۲۲:۱۶ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ روز ملی خلیج پارس گرامی است؛ ایدون باد📖 داستانک «ایرج» از مجموعه داستان در دست چاپ «آناناس» پیشکش خوانندگان کانال ماتیکان داستان👇 ماتیکانداستان ۰۲:۰۷ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ داستانک/ matikandastan کافهباغ مرد از زن پرسید: «اگه عقد دائمت کنم، باهام میمونی؟» زن شانه بالا انداخت. نگاهی کرد به دختری که روی تخت دست راستی قلیان میکشید و زیر چشمی آنها را میپایید: «فرقی نمیکنه. اگه هنوز عاشقت بودم به عنوان کلفت خونهت هم که شده باهات میموندم، اما من عاشق کس دیگهای شدم؛ شرطمون که یادته؟!». مرد پرسید: «مطمئنی؟». زن منومنی کرد و گفت: «خب آخه … شرط گذاشتیم دیگه. نمیتونی دبه کنی! تازه فردا همهچی رسما تموم میشه!». مرد بازدمی کشدار بیرون داد و برخاست. گفت: «آره، هر کی عاشق شد، اون یکی دست از سرش برداره!». ... ماتیکانداستان ۰۱:۵۰ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ ۲۲ اردیبهشت؛ آغاز نشستهای «بهانه روایت» (داستان خوانی همگانی) در اصفهان ماتیکانداستان ۰۱:۴۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ کشتی توفان زده؛ اثر داستانی دیگری از فرهادکشوری است که دو ماجرا را در دو زمان روایت میکند؛ مشکلات اقتصادی امروز وبیرحمی میرمهنا در ماتیکانداستان ۰۱:۴۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ درباره «کشتی توفانزده» اثر فرهاد کشوری توفان غلامرضا منجزی: ◀راوی بهموازات خط اصلی و زمینهای رمان که دربرگیرنده مشکلات مشترک اقتصادی و مطالبه حقوق معوقه شخصیتها و نیز روابط اخلاقی و مناسبات آنها با هم است، با تکیه بر ذهنیت و تخیلاتی که حاصل مطالعه مستندات تاریخی است، خط دومی را به روایت موجود اضافه میکند؛ روایتی از تاریخ خارگ و شخصیت میرمهنا که مقارن با سلسله زندیه در جزیره خارگ امارتی خونین و عصیانزده را تأسیس میکند، و با قساوت و بیرحمی خاصی یاران و حتی خانواده خود را به قتل میرساند و پس از تحمیل دورانی سخت بر زندگی مردم جزیره، شکستخورده فرار میکند و درنهایت کشته میشود.. ◀در توازی دو روایت، من تاریخی در کنار من مدرن قرار گرفته است. اگر میرمهنا بهشکلی واقعی و دلخراش خنجر میگذارد و گوش نگهبان خسته و بهخوابرفتهاش را میبرد، همان واقعه در حالتی استعاری (و با عنوان گوشبری) بهشکلی مدرن با چپاول چندین ماه حقوق کارکنان پروژه توسط «مهندس» انجام میشود. بهاینترتیب رمان در تنگاتنگ رسالت داستانپردازی و هنری خود که بهخوبی از پس آن برآمده است، مسئولیتی اجتماعی را به دوش میکشد …◀ در «کشتی توفانزده» زنان زیادی حضور ندار ... ماتیکانداستان ۰۱:۴۰ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ ⬅️ فریدریش شیللر شاعری اندیشهورز. ✅ باحضور: علی عبداللهی/ شنبه ۱۱ اردیبهشت، ساعت ۱۴ در کنار گوته، یکی از ستارگان درخشان ادب کلاسیک آلمانی زبان است و همواره نامش کنار گوته قرار میگیرد. از شیللر آثار چندانی به فارسی ترجمه نشده است و مخاطب فارسی زبان با او کمتر آشنایی دارد. شیللر شاعر، نمایشنامهنویس، منتقد و اندیشهورز بود. او در سال ۱۷۵۹ زاده شد و در ۱۸۰۵ درگذشت. وی علاوه بر گوته با گوتفرید هردر و کریستوف مارتین ویلاند همعصر و همنشین بود. نشست ویژهی شهر کتاب در سومین روز از برنامهی «یک هفته با ادبیات آلمانی زبان» در روز شنبه یازدهم اردیبهشت ساعت ۱۴ به بررسی اشعار و آثار شیللر اختصاص دارد که با نمایش فیلم مستندی دربارهی زندگی شیللر آغاز میشود و پس از نمایش فیلم، علی عبداللهی دربارهی زندگی و آثار شیللر سخن میگوید. علاقهمندان میتوانند برای حضور در این نشست به مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچهی سوم مراجعه کنند …▶️ ... ‹ 201 202 203 204 205 206 207 ›
ماتیکانداستان ۲۲:۲۸ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ جایزه ادبی «چهل» امیدهای داستاننویسی معاصر (۳۵تا۴۰ساله) را معرفی کرد: پیمان اسماعیلی، حامد اسماعیلیون، حامد حبیبی، محمد طلوعی، م
ماتیکانداستان ۱۷:۵۴ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ ستارگان" مجموعه داستان کمیابی است به کوشش مصطفا فعلهگری و محمد خلیلی که سال ۷۱ چاپ شد و دربردارنده به گزینی از داستانهای کوتاه نو این مجموعه بایگانی درخوری برای داستان نویسان است؛ به ویژه که برخی داستانهای این کتاب را به سختی میتوان در کتابفروشیها و یا فضای مجازی پیدا کرد 👇👇👇
ماتیکانداستان ۱۷:۱۷ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ زبان فارسی مهم است.. دکتر حسن انوری (عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی): 📜من خدمتگزار زبان فارسی هستم، اگرچه زبان مادریام آذری است. از زمانی که مادرم شعری از حافظ را به من تفهیم کرد، شیفته زبان فارسی شدم. در دانشکده ادبیات تبریز در حضور استادانی چون ماهیار نوابی، دکتر رجائی بخارایی، دکتر منوچهر مرتضوی، استاد ادیب طوسی و استاد ترجانی زاده و در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در حضور استاد بدیعالزمان فروزانفر، استاد جلالالدین همائی، دکتر ناتل خانلری و دکتر محمد معین و دیگر استادان کم و بیش و به قدر استطاعت با رموز زبان فارسی آشنا شدم.. 📚در طی بیش از سی سال خدمت در موسسه لغتنامه دهخدا تاریخ زبان فارسی را مرور کردم. وقتی قرار شد در مدت معینی، این فرهنگ را به فرجام برسانم شب و روز خود را در اختیار فرهنگ سخن قرار دادم …✒اگر بپرسید چرا زبان فارسی برای من آذربایجانی مهم است، به شما میگویم که زبان فارسی مهم و شایسته دوست داشتن است. روزی زبان بینالمللی بوده و از هندوستان تا آسیای صغیر و بالکان را زیر سیطره داشته است …✒دیگر آنکه به این زبان آثاری پدید آمده که از شاهکارهای ادبیات جهانی است. چند زبان در دنیا میشناسید که در آنها اثری چون شاهنامه، دیوان حافظ و دیوان ش ...
ماتیکانداستان ۱۶:۳۴ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ ۱۵۸سال پس از انتشار کتاب «سلامت مردانه» درباره ظاهر انسان و به قلم «موسی ولسور» معلوم شد صاحب آن نام مستعار «والت ویتمن» شاعرنامدا
ماتیکانداستان ۱۶:۲۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ به گفته مدیرنشرنیماژ دلیل لغوبرنامه رونمایی «زمان زوال» نوشته شهره احدیت درحضورنیروی انتظامی این بوده که برای رونمایی هم بایدمجوز
ماتیکانداستان ۱۶:۰۵ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ «لم یزرع» در فرهنگسرای انقلاب 📚 آخرین اثر محمدرضا بایرامی دوشنبه ۱۳اردیبهشت ساعت ۴:۳۰ عصر در پانزدهمین نشست باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار میشود …🎥در این نشست، کمال تبریزی (نویسنده و کارگردان سینما)، محمدعلی باشه آهنگر (نویسنده و کارگردان سینما)، احمدرضا درویش (نویسنده و کارگردان سینما)، رضا امیرخانی (نویسنده و کارشناس)، احمد دهقان (نویسنده و کارشناس)، قاسمعلی فراست (نویسنده و کارشناس)، شهریار عباسی (نویسنده و کارشناس)، حسین فتاحی (نویسنده و کارشناس)، صادق کرمیار (نویسنده و کارشناس) و محمدرضا بایرامی (نویسنده رمان)، حضور مییابند …📃 «لم یزرع» به گفته نویسنده آن، سیری است در وحشت؛ یعنی مهمترین ویژگی دوران دیکتاتوری صدام حسین در عراق. خشونتی که نه تنها عشق که حتی عاطفه خانوادگی را هم میکشد، در کنار تعصبات کور فرقهای و ترس از واکنش تندروهای دائمی …فرهنگسرای انقلاب اسلامی در بزرگراه شهید نواب صفوی، تقاطع پل کمیل، ابتدای کمیل شرقی واقع شده است. (منبع: ایسنا). ...
ماتیکانداستان ۱۶:۰۴ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ 📢رونمایی «لم یزرع» آخرین اثر محمدرضا بایرامی در فرهنگسرای انقلاب، دوشنبه 13اردیبهشت ساعت 4:30 عصر 📢رونمایی «لم یزرع» آخرین اثر محمدرضا بایرامی در فرهنگسرای انقلاب، دوشنبه ۱۳اردیبهشت ساعت ۴:۳۰ عصر matikandastan@ 👇👇👇
ماتیکانداستان ۱۴:۵۳ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ ابولفضل جلیلی: من در زندگی همه نوع کاری کردم، فقط نتوانستم آواز را دنبال کنم، چون مادرم در آن دوران مخالفت میکرد و میگفت در قیام برای همین دنبال خواندن قرآن با صوت رفتم. با توجه به اینکه از ۱۴ سالگی کار کردم و پدرم هم در دادگستری کار میکرد باعث شد خیلی از زندگی افراد مطلع شوم و این مساله باعث باورپذیری آثارم شد. یادم میآید در فرانسه آمدند دنبالم تا مرا به جشنوارهای ببرند. در بین راه ماشین خراب شد و من تعمیرش کردم. جالب اینکه راننده به مسؤولش زنگ زد و گفت مطمئنی که این شخص همان فیلمساز است؟! (منبع: وطن امروز). ...
ماتیکانداستان ۱۴:۵۱ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ ابوالفضل جلیلی: دلیل باورپذیری آثارم این است که از چهارده سالگی کار کردم و از زندگی افراد مطلع شدم و نیز …👇👇👇
ماتیکانداستان ۱۴:۱۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ /داستان کوتاه.. شغال حسن پشت میز ننشسته بود که گفت: «مردم از گشنگی خدا.» حیدر قهوهچی گفت: «چیزی از ظهر نرفته.» حسن گفت: «انگار یه هیولا تو شکممه، هر چی میدم پایین اون میخوره!» قهوهچی گفت: «خسته نمیشی اینقد میخوری؟» خندید و گفت: «فکم درد میگیره اما سیر نمیشم.» فری کج که یک پایش لنگ میزد با قفس قناریاش داخل شد، قفس را گذاشت روی میز و گفت: «بیخود که بهش نمیگن حسن گشنه!» حسن خوشش نیامد، گفت: «حیف که خدا تو رو زده وگرنه میزدم از جات بلند نشی!» فری کج گفت: «کمجنبه» احمد شکارچی آمد. لندرورش دم در بود. تا نشست گفت: «فری کج چرا دمقی؟» قهوهچی دلیلش را گفت. احمد شکارچی بالابود فری کج درآمد و گفت: «یه شغال تو منطقه ما بود که سیرمونی نداشت.» فری کج سگرمههایش باز شد و زیرچشمی حسن گشنه را پایید و گفت: «شغال؟» احمد شکارچی گفت: «آره هر شب میزد به مرغدونی اهالی و مرغ و خروسا رو میبرد لاکردار». قهوهچی آبگوشت را گذاشت جلو حسن گشنه و گفت: «بپا نسوزی، داغه!» حسن گشنه با دو تکه نان سنگک لبههای دیزی را گرفت و آن را خم کرد توی کاسه رویی و گفت: «خداییش مرغ و خروس اهلی یه طعم دیگه داره.» نان را ترید کرد توی کاسه ...
ماتیکانداستان ۱۰:۴۳ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ عاقبت بگومگو، دومین مجموعه داستان محمدباقر کلاهی اهری، شاعر نامدار مشهدی را نشر آرادمان در ۱۲۳صفحه منتشرکرد
ماتیکانداستان ۰۲:۴۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ محمدرضا اصلانی: تمام روایتهای شاعران ما، از عطار تا سهروردی و به نحوی نظامی ومولوی وحافظ تحتتأثیر قرآن است (شرق)
ماتیکانداستان ۰۰:۰۰ ۱۳۹۵/۰۲/۱۱ اختصاصی ماتیکان داستان. به نام وقتشه خفهشی!. نگاهی به جدیدترین اثر مصطفی مستور قاسم فتحی: کلمهای است که شک ندارم مستور عاشقانه آن را دوست دارد و اصلا میتوان گفت که یکی از کلید واژههای تمام کارهای کوتاه و بلند او همین کلمه است؛ «خفهشو». اولین باری که مستور را دیدم به نویسندهای برخوردم که نه دوست دارد زیاد حرف بزند و نه حتی زیاد دور و اطرافش را نگاه کند. نویسندهای که در نظر اول و شاید به سیاق خیلی از نویسندگان دیگر حال و حوصله کافی برای حرف زدن ندارند؛ چون اگر حرف بزنند دیگر نمیتوانند بنویسند. اما از آن طرف رمانهایشان قطور است و چندجلدی و اتفاقا میتوانند تا صبح درباره یکی از شخصیتهای کتابشان توضیح دهند! کتابهای مستور لااقل از همین زوایه به شدت به خودش شباهت دارند. هیچ یک از رمانها و مجموعه داستانهای کوتاهش از صد و خردهای صفحه فراتر نرفته است. این خفه شدن و خفه توصیف کردن و زجری که مستور میخواهد در دل معنای کلماتش به مخاطب انتقال دهد به نظرم جای تامل و تدقق دارد. مچالگی کلماتی که انگار با هر بار خواندن باز هم وا نمیروند. چقدر میتوان مطولنویسی را به نویسندگان جنوبی و اختصاصا نویسندگان مکتب جنوب و آن جغرافیای ملتهب الصاق کرد شاید خیلی قابل اعتنا و با ...
ماتیکانداستان ۲۲:۲۱ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ داستانک/ matikandastan میان دو کاسۀ شیر لمیده و چشمهاش را بسته بود جریموشه تازه پوست از سر تام گربه کنده بود که ایرج را دید؛ گربهسانی دهها برابر تام. دل جریموشه خواست که شیر توی کاسههای ایرج را بخورد و اگر دست داد، آزاری هم به او برساند؛ گربهآزاری برای جری شیرینترین تفریح بود. موش دست انداخت و دم مارمولکی را که میگذشت گرفت. به او دستور داد که یا آن کاسۀ «اینوری» را برایش بیاورد یا گربه را گاز بگیرد!. مارمولک ترسان و لرزان خودش را به کاسۀ شیر رساند. نگاهی به هیبت ایرج انداخت و فهمید جگر ایرجآزاری ندارد. گربهسان لحظهای چشم باز کرد، اما بیاعتنا به جانور خزنده، خمیازهای کشید و پلکهاش روی هم افتاد. مارمولک آهسته از کاسه رفت بالا تا مقدار محتوای آن را ارزیابی کند. همینکه سطح سفیدرنگ مایع را دید، سرش گیج رفت و افتاد توی آن. ...
ماتیکانداستان ۲۲:۱۶ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ روز ملی خلیج پارس گرامی است؛ ایدون باد📖 داستانک «ایرج» از مجموعه داستان در دست چاپ «آناناس» پیشکش خوانندگان کانال ماتیکان داستان👇
ماتیکانداستان ۰۲:۰۷ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ داستانک/ matikandastan کافهباغ مرد از زن پرسید: «اگه عقد دائمت کنم، باهام میمونی؟» زن شانه بالا انداخت. نگاهی کرد به دختری که روی تخت دست راستی قلیان میکشید و زیر چشمی آنها را میپایید: «فرقی نمیکنه. اگه هنوز عاشقت بودم به عنوان کلفت خونهت هم که شده باهات میموندم، اما من عاشق کس دیگهای شدم؛ شرطمون که یادته؟!». مرد پرسید: «مطمئنی؟». زن منومنی کرد و گفت: «خب آخه … شرط گذاشتیم دیگه. نمیتونی دبه کنی! تازه فردا همهچی رسما تموم میشه!». مرد بازدمی کشدار بیرون داد و برخاست. گفت: «آره، هر کی عاشق شد، اون یکی دست از سرش برداره!». ...
ماتیکانداستان ۰۱:۵۰ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ ۲۲ اردیبهشت؛ آغاز نشستهای «بهانه روایت» (داستان خوانی همگانی) در اصفهان
ماتیکانداستان ۰۱:۴۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ کشتی توفان زده؛ اثر داستانی دیگری از فرهادکشوری است که دو ماجرا را در دو زمان روایت میکند؛ مشکلات اقتصادی امروز وبیرحمی میرمهنا در
ماتیکانداستان ۰۱:۴۲ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ درباره «کشتی توفانزده» اثر فرهاد کشوری توفان غلامرضا منجزی: ◀راوی بهموازات خط اصلی و زمینهای رمان که دربرگیرنده مشکلات مشترک اقتصادی و مطالبه حقوق معوقه شخصیتها و نیز روابط اخلاقی و مناسبات آنها با هم است، با تکیه بر ذهنیت و تخیلاتی که حاصل مطالعه مستندات تاریخی است، خط دومی را به روایت موجود اضافه میکند؛ روایتی از تاریخ خارگ و شخصیت میرمهنا که مقارن با سلسله زندیه در جزیره خارگ امارتی خونین و عصیانزده را تأسیس میکند، و با قساوت و بیرحمی خاصی یاران و حتی خانواده خود را به قتل میرساند و پس از تحمیل دورانی سخت بر زندگی مردم جزیره، شکستخورده فرار میکند و درنهایت کشته میشود.. ◀در توازی دو روایت، من تاریخی در کنار من مدرن قرار گرفته است. اگر میرمهنا بهشکلی واقعی و دلخراش خنجر میگذارد و گوش نگهبان خسته و بهخوابرفتهاش را میبرد، همان واقعه در حالتی استعاری (و با عنوان گوشبری) بهشکلی مدرن با چپاول چندین ماه حقوق کارکنان پروژه توسط «مهندس» انجام میشود. بهاینترتیب رمان در تنگاتنگ رسالت داستانپردازی و هنری خود که بهخوبی از پس آن برآمده است، مسئولیتی اجتماعی را به دوش میکشد …◀ در «کشتی توفانزده» زنان زیادی حضور ندار ...
ماتیکانداستان ۰۱:۴۰ ۱۳۹۵/۰۲/۱۰ ⬅️ فریدریش شیللر شاعری اندیشهورز. ✅ باحضور: علی عبداللهی/ شنبه ۱۱ اردیبهشت، ساعت ۱۴ در کنار گوته، یکی از ستارگان درخشان ادب کلاسیک آلمانی زبان است و همواره نامش کنار گوته قرار میگیرد. از شیللر آثار چندانی به فارسی ترجمه نشده است و مخاطب فارسی زبان با او کمتر آشنایی دارد. شیللر شاعر، نمایشنامهنویس، منتقد و اندیشهورز بود. او در سال ۱۷۵۹ زاده شد و در ۱۸۰۵ درگذشت. وی علاوه بر گوته با گوتفرید هردر و کریستوف مارتین ویلاند همعصر و همنشین بود. نشست ویژهی شهر کتاب در سومین روز از برنامهی «یک هفته با ادبیات آلمانی زبان» در روز شنبه یازدهم اردیبهشت ساعت ۱۴ به بررسی اشعار و آثار شیللر اختصاص دارد که با نمایش فیلم مستندی دربارهی زندگی شیللر آغاز میشود و پس از نمایش فیلم، علی عبداللهی دربارهی زندگی و آثار شیللر سخن میگوید. علاقهمندان میتوانند برای حضور در این نشست به مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچهی سوم مراجعه کنند …▶️ ...