📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📢نامه فیلیپ راث درباره احمقی با دایره لغات ٧٧واژه‌ای

وزبان مورداستفاده دونالد ترامپ تقریبا اورا تبدیل به نخستین رئیس‌جمهور امریکا کرده است که با زبان وادبیاتش سرگرمی و وحشتی عمومی می‌آفریند. درعین‌حال عده‌ای درحال بررسی قدرت زیبایی‌شناسی در زبان او هستند، نحویون ولغت‌شناسان اورا پدیده‌ای غریب درادبیات انگلیسی ارزیابی کرده‌اند …ادبیات دونالدترامپ از همان اول کار نظربسیاری را جلب کرد. فیلیپ راث در نامه‌ای مفصل در «نیویورکر» نوشت باورش نمی‌شود احمقی که دایره لغاتش ۷۷کلمه است زمام امور را به‌دست بگیرد، راث در نامه‌اش به دیوید رمنیک، سردبیر «نیویورکر»، نوشته بود: «نادان وکلاهبرداری که چیزی از فلسفه وتاریخ وهنر نمی‌داند، با دایره لغاتی هفتادوهفت‌کلمه‌ای که شرمم می‌شود اسمش را انگلیسی حرف زدن بگذارم.». اما او با همان غرور واعتمادبه‌نفس معمولش در یکی از سخنرانی‌هایش گفت: «من کلمات را می‌شناسم…من از بهترین کلمه‌ها استفاده می‌کنم.» شاید برای یک‌بار حق با او باشد. او از ترس مترجمان و روزنامه‌نگارانی که حرف‌هایش را مکتوب می‌کنند لغات خودش را محدود کرده است و ازآنها درست مثل چکشی پلاستیکی استفاده می‌کند، حتی برای خودش افعالی دارد که تابه‌حال کسی ازآن ...
  • گزارش تخلف

داستانک. پیدا کرده دو تا برگ

آمده خانه، برگ‌ها به دست، رو به پدر و مادر که: من درختم …و پدر و مادر که: پس برو تو حیاط، ریشه ندی تو اتاق، فرشه می‌شه خراب …و مرد که: یه چیزی گفتم من. درخت که نیستم من. و انداخت زمین برگ هاش را …اما پدر و مادر: نگا، پائیز شده‌ها … 📒از کتاب «همان چیزی که اتفاق می‌افتد و آنچه آدمی می‌تواند ببیند»؛ راسل ادسون؛ پژمان طهرانیان؛ مان کتاب. ...
  • گزارش تخلف

📢نویسنده کتاب «آناناس»:. آزاردهنده‌ترین چیز، بی عدالتی است!

حسینی ایرانی: ◀در دوره دبیرستان بود که رمانی تاریخی و چندصدصفحه‌ای درباره شاپور دوم ساسانی نوشتم: پادشاهی که از پیش از تولدش به سلطنت انتخاب شد و درگیر نبردهای پرماجرایی به ویژه با رومیها شد؛ اما نوشتن جدی برای من تقریبا از بیست سالگی و با نوشتن داستان کوتاه رقم خورد. آن زمان در کتابفروشی دانشور مشهد کار می‌کردم. آقای دانشور می‌دانست که من چیزهایی نوشته‌ام و اصرار داشت که آن را بخواند. درست یادم نیست اما شاید احساس کردم رمان تاریخی چیز جدی ای نیست و رویم نشد چنین چیزی را به دست آن پیرمرد کتابفروش کتابخوان و مهربان بدهم. این شد که خودم را وادار کردم به نوشتن داستانی کوتاه که ایده‌اش را از صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی ٩٨ گرفته بودم. آن زمان دیگر داستان خواندنم جدی‌تر شده بود و سعی می‌کردم آثار نویسندگان مهم را بخوانم …◀در مقاطع گوناگون از نویسنده‌های مختلفی اثر گرفته‌ام، مثلا زمانی متاثر از بهرام صادقی و مقطعی تحت تاثیر سلینجر و بعد هم پیرو نگاه داستانی کورتاثار بوده‌ام. اما کسی که می‌نویسد از جایی به بعد دیگر باید راه خودش را پیدا کند و من هم امیدوارم این اتفاق در قلمم افتاده باشد … ...
  • گزارش تخلف

📢پنج کتاب معروف برای عاشقان رمان و فلسفه‌

یا غلط، رمان را بیشتر به عنوان گونه‌ی سرگرم‌کننده ادبی می‌شناسند و فلسفه را میدان مردان پیل‌افکن دنیای تفکر و اندیشه. رمان‌های فلسفی اما نقش پلی را ایفا می‌کنند که این دو دنیای جذاب را به هم متصل می‌کنند …در گزارش پیش‌رو به پنج اثر برجسته ادبی که در فضای میانی دو حوزه رمان و فلسفه شناور هستند، می‌پردازیم:.۱- «چنین گفت زرتشت» نوشته‌ «فردریش نیچه». «اسپینوزا» قصد داشت زبان فلسفه را به لاتین خالص و بی‌آلایش بیان کند، اما نیچه با به کارگیری عناصر پویا تمام ابزار زبانی معمولی و ادبی را به دست گرفت. «چنین گفت زرتشت» علی‌رغم قالب ادبی و شاعرانه‌اش، اثری کاملا فلسفی است … «کارل جسپرز» در جمله‌ی متناقض و گیج‌کننده آثار نیچه را این‌گونه توصیف کرده است: اگر می‌خواهید نیچه را خوب بفهمید، باید آنچه که در اولین خوانش با گمراهی دستگیرتان شده را برعکس کنید!. جمله معروف دیگری هم هست که می‌گوید: یا نیچه را یک‌بار بخوان یا اصلا نخوان …٢- «صمیمیت» نوشته‌ی «ژان پل سارتر». موضوع این کتاب چیست؟ گفته‌ها و رویدادهای معمولی زندگی «لولو» ‌، «ریرت» ‌، «هنری» و «پیر». هیچ خبری از زرتشت پیامبر نیست! در اذهان این چه ...
  • گزارش تخلف

📢تو دیگه کی هستی؟. نوروزی: رمان را همزمان با این آهنگ راننده باز کردم: «بابا تو دیگه کی هستی؟

/ دست شیطون رو بستی!» رمانی حجیم در ٨٣۰ صفحه که لای آن را باز نکرده بودم. ماجرا از این قرار بود که هفته گذشته نویسنده‌ای تماس گرفته و خواسته بود درباره رمانش صحبت کنم. دورادور می‌شناختمش و پذیرفته بودم. اما آن هفته مادرم به جهت نقاشی ساختمان‌شان با مابقی اعضا به خانه ما آمدند و کلا وقت نشد کتاب را بخرم. برای همین مطالعه و آمادگی برای سخنرانی را به صبح پنج شنبه موکول کردم. ضمن اینکه از نویسنده شنیده بودم رمانش ٨۰ صفحه بیشتر نیست و خب طبیعتا می‌توانستم آن را دو سه ساعته تمام کنم. شب چهارشنبه هم با یکی از دوستانم تماس گرفتم تا رمان را برایم بفرستد بلکه بخشی از وقت را بابت رفت و آمد و خرید کتاب صرف نکنم. اما طرف فراموش کرد و تا لنگ ظهر خوابید؛ با موبایل خاموش! به این ترتیب رمانی ٨٣۰ صفحه‌ای که گمان می‌کردم ٨۰ است، یک ساعت قبل از سخنرانی دستم رسید و من وقتی مشمای ارسالی را باز کردم، نزدیک بود سکته کنم. ...
  • گزارش تخلف

📹گلی ترقی: از شکم مادرم قصه گو متولد شدم

📃در زادروز بانوی نامدار داستان نویسی ایران، ویدئویی کوتاه از او را ببینید. بازفرستی (فوروارد) این ویدئو ماتیکان را به دیگران معرفی کنید
  • گزارش تخلف

📢نگاهی گذرا به ترجمه‌های پارسی از کتابهای برنده‌ی امسال نوبل ادبیات

یزدانی خرم: امضای ایشی گورو بر آخرین رمان اش را در دیداری با امیرمهدی حقیقت درک کردم …در یک روز به گمان ام بهاری امسال که امیرمهدی آمده بود چشمه و از دیدارش با ایشی گورو می‌گفت و این نسخه‌ی توشیح شده را پیش روی ام گذارد و از عشق اش به آخرین ترجمه‌اش، «غول مدفون» گفت …کشف ایشی گورو برای من به پانزده شانزده سال پیش برمی گردد و خواندن «وقتی یتیم بودیم». رمانی که برای من حتا از «بازمانده روز» و «غول مدفون» هم عزیزتر است …قبل اش داستان کوتاه حیرت انگیز «شام خانواده گی» را از او خوانده بودم …نقد مفصلی نوشتم همان سال بر «وقتی یتیم بودیم» در همشهری که ترجمه‌ی مژده دقیقی یگانه است از آن. و بعدش حلول هیجان «بازمانده‌ی روز» بود و البته رمان کوچک و مملو از حس «منظره‌ی رنگ پریده‌ی تپه‌ها». «هرگز ترک ام مکن» برای ام رمان چندان محبوبی نشد، هرچند تکان دهنده بود … بر عکس پنج داستان کوتاه «شبانه‌ها» که مدام نگاهی به آن‌ها می‌اندازم … «تسلی ناپذیر» رمانی عجیب، حجیم ولی روح خوار …یک تجربه‌ی عجیب که هنوز درگیرش هستم انگار. رمانی کند ولی مملو از تکنیک. «هنرمندی از جهان شناور» به زعم من ضعیف‌ترین کارش بود و ...
  • گزارش تخلف

معرفی کتاب. غول مدفون. کازوئو ایشی گورو

برگردان پارسی امیرمهدی حقیقت. «غول مدفون» جایگاه منحصربه‌فردتری برای «کازوئو ایشی ‌گورو» (۱۹۵۴) به ارمغان آورد. این رمان که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد روایتی ا‌ست رازآلود درباره‌ی گم‌ شدن و گذشته. مؤلفه‌هایی که همیشه در نوشته‌های این نویسنده حرف نخست را می‌زنند و باعث می‌شوند تا او مدام به این بیندیشد که در آن‌سوی مه چه چیزهایی پنهان شده است… رمان در قرن شش میلادی بریتانیا می‌گذرد. فضایی پرجادو و ناامن… زوجی در جست‌و‌جوی پسر گم‌شده‌شان دل به جاده می‌زنند و هر چه جلوتر می‌روند درمی‌یابند که چگونه در محاصره‌ی شخصیت‌های عجیب قرار گرفته‌اند و چه‌قدر زمان بر آن‌ها سیطره دارد… آن‌ها نگران بیدار شدن غولی هستند که زیر خاک نفس می‌کشد… ایشی ‌گورو در این رمان با احضار باورهای اساطیری یونان قدیم و درهم آمیختن‌شان با تاریخ پرآشوب انگلستان بعد از خروج امپراتوری روم، تصویری نمادین از طبقه‌ی محروم و بی‌چیزی می‌سازد که با مردن خو کرده‌اند. غول مدفون جوری خواننده را با خود همراه می‌کند که در رازگشایی نویسنده از اتفاق‌های محوری، درمی‌یابد سفری همه‌جانبه داشته در زمان و اسطوره و تاریخ. رمانی بزرگ از نویسنده‌ای ...
  • گزارش تخلف

📢آکادمی نوبل جایزه سال٢۰۱٧ خود را در بخش ادبیات به کازوئو ایشیگورو، نویسنده ۶٢ساله انگلیسی ژاپنی تبار، اعطا کرد

از او در ایران رمانهای بازمانده روز، هرگز رهایم مکن، و … منتشرشده است.
  • گزارش تخلف