📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


برون داستانی.. برخی از راوی‌ها برون داستانی هستند

به عبارت دیگر افکار و احساسات شخصیت‌ها را نمی‌دانند و تقریبا مثل گزارشگران روزنامه در آنچه می‌بینند یا نقل قول می‌کنند محدودیت هایی دارند، حال آنکه برخی دیگر از راویان فاصله بین خود و شخصیت‌ها را پر می‌کنند. راویان دانای محدود ممکن است همه چیز را فقط درباره یک شخصیت بدانند اما تمام شخصیت‌های دیگر و رویداد‌های داستان را از منظری بیرونی می‌بینند. روایت‌های این دسته از راویان به علت ارائه‌ی جزئیات اضافی و دسترسی بیشتر به احوالات یک شخصیت واحد واجد کانونی شدگی درونی است. به عبارت دیگر راوی در چنین داستانی حکم فیلتر کننده‌ای را دارد که با جانبداری‌های خودش خوانندگان را به همدلی با دیدگاه‌های شخصیت سوق می‌دهد.. 📚 اصول و مبانی تحلیل متون ادبی. ✒️سلینا کوش. ✏️ حسین پاینده. 📎انتشارات مروارید. ...
  • گزارش تخلف

حسین آن مردمان را که با وی بودند -که اهل شیعت وی بودند- گرد کرد و گفت «آنچه بر شما بود کردید و من شما را نه به حرب آوردم و ندانستم

و من از جان خویش نااومید شدم و شما را از بیعت خویش بحل کردم. هرکه خواهد که بازگردد، بازگردید!». ایشان گفتند «یا ابن رسول الله، روز رستاخیر، پیش محمد چه حجت آریم که فرزندان او را به دست دشمن یله کنیم و خود برویم؟ ما همه جانها پیش تو فدا کنیم.». و حسین تعبیه همی کرد سپاه را، میمنه و میسره راست همی کرد. و گرداگرد خیمه‌ی زنان کنده کرد و هیزم اندر نهاد و گفت «چون من به حرب مشغول شوم، شما آتش به این هیزم اندر زنید، تا به زندگانی من کسی آهنگ خیمه‌ی شما نکند!». پس، دیگر روز، آدینه بود، روز عاشورا -دهم، از محرم …📘ترجمه‌ی تفسیر طبری / [قصه‌ها]. ✒جمعی از علمای ماوراءالنهر. مجموعه. ...
  • گزارش تخلف

📢داستانی اجتماعی از نویسنده ناسیونالیست فلسطینی که در جوانی ترور شد

عرش اکمل: «آنچه برایتان مانده است» (ما تبقی لکم) داستان بلندی (نوول) است از غسان کنفانی نویسنده و ژورنالیست برجسته فلسطین و یکی از اعضای رهبری جبهه مردمی آزادی فلسطین. آثار او درونمایه اجتماعی و وجه ناسیونالیستی بارزی دارند و اقتباس هایی سینمایی نیز از آنها شده است. کنفانی در سال ١٩٧٢ و در سی و شش سالگی ترور شد. این داستان روایت خواهر و برادری است که مجبور به اقامت در غزه می‌شوند. آنها به دلیل حملات و اشغال صهیونیست‌ها از مادرشان جدا شده‌اند. داستان روایتی پیچیده دارد با زبانی شاعرانه و مملو از توصیفات و تصاویر. کاراکترهای داستان آن چنان در هم گره می‌خورند که گاه تمایز آنها از هم ساده نیست. همچنین زمان قصه دو بعد دارد که به موازای یکدیگر حرکت می‌کنند. تغییر زمان در داستان نیز در دو صورت نوشتاری نمود می‌یاید. ...
  • گزارش تخلف

📢این همه حوادث مهم، و دریغ از حتی یک نویسنده؟

امرایی: «من در افریقا بودم و این چیزهایی است که دیدم؛ از انقلابی به کودتایی، و از جنگی به جنگ دیگر رفتم. عملا شاهد حادث شدن تاریخ، تاریخ واقعی، تاریخ معاصر، تاریخ ما بودم. در ضمن در شگفت بودم که هرگز یک نویسنده ندیدم، هرگز به شاعری، به فیلسوفی، حتی به جامعه‌شناسی برنخوردم. اینها کجا بودند؟ این‌همه حوادث مهم، و دریغ از حتی یک نویسنده؟». ◀او شاهد عینی ۲۷ انقلاب بود، قرار بود در لحظه خبرها را برای خبرگزاری‌ در لهستان مخابره کند، اما دفترچه‌ی دیگری هم داشت، دفترچه‌ای که برای ثبت لحظه‌هایی خارج از چارچوب خبر سراغش می‌رفت و حاصل همین دفترچه بود که او را به شهرتی ستودنی رساند، شهرتی که در کتاب‌هایی همچون «امپراطور»، «شاهنشاه» و «یک ‌روز دیگر از زندگی» متجلی شد …◀کمتر از یک دهه از مرگ ریشارد کاپوشچینسکی کبیر می‌گذرد و چندی است که اتهام‌هایی از گوشه‌وکنار علیه سبک و سیاق او مطرح می‌شود، اینکه کجای گزارش‌های او واقعی است و کجای آنها وابسته به تخیل و ادبیات […] اما انگار کاپوشچینسکی می‌دانست قرار است روزی در مبحث روزنامه‌نگاری نوین، که مدام بحث منبع مطرح می‌شود، در مظان چنین اتهامی قرار بگیرد و ب ...
  • گزارش تخلف

📢در واکنش به خزعبلات سالومه، مجری من‌وتو

کار دنیا، دست‌کم برای من، نوشتن درباره بدیهیات است؛ به‌خصوص برای کسی که افق دیدش از نوک دماغ مبارکش فراتر نمی‌رود. مثلا این‌که داستان‌نویس باشی وبخواهی به کله سانسورچی کتابت فروکنی که شخصیت قاتل کثافت‌کار داستانت وقتی می‌خواهد فحش بدهد، نمی‌گوید «مرتیکه‌ی عوضی»، بلکه در بهداشتی‌ترین حالت می‌گوید «مرتیکه‌ی مادرق. ه»!. تکلیفت با سانسورچی وظیفه‌خوار حکومت روشن است؛ زورش زیاد است و دستت زیر تیغ تیز او. عاقبت زبان به کام می‌گیری و زیرلب فحشی نثار آباء و اجدادش می‌کنی و گردن می‌گذاری به فرمانش. یا کتابت را می‌زنی زیربغل و می‌روی تا به نوشتن داستانی فکر کنی که قاتل کثافت‌کارش اصلا بلدنباشد فحش مادرق. ه بدهد. اما این سانسورچی اگر پشت میزرسمی سانسور ننشسته باشد وسلبریتی باشد با انبوهی فالوئر از ملت همیشه‌درصحنه (از اعتراض مدنی و خیابانی بگیر تا پای تفریح جمعی اعدام)، چه می‌توانی کرد؟. چه توضیحی می‌توانی به چنین سلبریتی پرسروصدایی بدهی که برشی کوتاه از داستان تقدیرشده «سگ نجس است» جایزه بهرام صادقی را، پس ازانتشار در توئیتر یک حامی حقوق حیوانات، دراینستاگرامش برای همان همیشه‌درصحنگان جوگیر منتشر ...
  • گزارش تخلف

ساعدی قصد خروج از ایران را دارد، در زمانی که سعید سلطانپور را گرفته بودند، یکی از دوستان تلفن کرد که سعید را اعدام کردند

و بعد ساعدی پیغام داد که دارد از ایران می‌رود، بهتر است من هم بروم …در زندان اوین که بودم، و نشسته بودم رو به دیوار، و سوال‌ها را هادی خامنه‌ای که بازجوی من بود، می‌نوشت و به من می‌داد تا جواب دهم، یک نفر آمد بالاسرم ایستاد. قد بلندی داشت. به من گفت اسامی همه کتاب هایت را بنویس، حتی کتابی را که هیچ وقت، هیچ جا نمی‌نویسی! بعد به من گفت، می‌دانی من کی ام؟ گفتم، نه! گفت، من اسمم نوید است. من سعید سلطانپور را گرفتم، من آوردم اینجا، من محاکمه‌اش کردم و من خودم کشتمش! و یک کتاب هست که اسمش را هیچ جا نمی‌نویسی. آن را هم بنویس! ...
  • گزارش تخلف

📢ساعدی؛ تنهاترین روشنفکر. کسی ما را نمی‌شناخت

فقط در همان محدوده روشنفکران و کتاب هفته و کتاب ماه، و شعر و مقاله و قصه و ترجمه، هر کسی به فراخور تمایل و استعداد و آشنایی با این و آن، این ور و آن ور چاپ می‌کرد …علاوه بر پاتوق‌های بیرونی، پاتوق‌های دیگری هم داشتیم که یکی مطب ساعدی بود، و پیش از گرفتن مطب، زیرزمینی بالاتر از عباس آباد، در خیابان فرح سابق که بیشتر پاتوق آزاد، سیروس طاهباز و یکی دو دوست دیگر بود و مساله آرش مطرح بود و مساله مجلات دیگر …و آنجا بود که آزاد با صدای غریب گریه آوری که بی شباهت به صدای هوشنگ بادیه نشین در قرائت شعر نبود، شعرهایش را می‌خواند. و یکی دو بار هم شاملو را در آنجا دیدم، هر چند با او در کتاب هفته همکاری کرده بودم. نخستین بار، همو شعرهایم را چاپ کرده بود و ترجمه هایم را از ازرا پاوند و تاگور، و یادداشت هایم را درباره هنر و فرهنگ، بی آنکه بر این یادداشت‌ها نام و عنوانی گذاشته باشم …اما در سال‌های اوایل دهه چهل تا نیمه‌های آن با نادرپور خیلی نزدیک بودم، و به رغم اختلافات فراوانی که با او داشتم، او را آدم بسیار نیک نفسی می‌دانستم. البته روشن بود که نزدیک‌ترین دوست من ساعدی بود. مدام، یا زیر سقف مشترک و ...
  • گزارش تخلف

که همسر صادق خان چطور حجابش را حفظ کرده است.»

◀اگر روزنامه‌نگار می‌شد، روزنامه‌نگار تأثیرگذاری بود اما خودش آرزوی دیگری داشته است: «دوست داشتم «معلم» بشوم. به بچه‌ها راحت‌تر می‌شود چیزهای خوب یاد داد.» پدرش اما تصمیم دیگری برای او دارد: «سوم راهنمایی بودم که پدرم گفت دیگر نخوان. بیا کشاورزی کنیم.» پدرش سه ماه درس خوانده است: «پدرم انسان بسیار فهمیده‌ای است. شوفر ترانزیت بوده۲۷ کشور دنیا رفته است.» پدر سر یک اتفاق قطع نخاع می‌شود …◀می‌گوید: «مادر دوست داشت پزشک بشوم. برگه فوت مادر را یک پزشک به اسم «فرحناز صفایی» امضا کرد. هم اسم بودیم. گفتم مادر دم رفتن آرزویت برآورده شد. من امضا نکردم اما هم اسمم که پزشک است، پای برگه را امضا کرد.». ◀حرف‌هایش پر از «تیتر» است. ...
  • گزارش تخلف

📢این زن روستایی ماست و شیر می‌دهد، کتاب و روزنامه می‌گیرد

📢📢 «ارنست همینگوی» روزنامه‌نگار محبوبم است. زهرا کشوری: 📃پیدا کردن زنی که «همینگوی» محبوب‌ترین روزنامه‌نگارش است، راحت نیست. زنی روستایی که سواد زیادی ندارد اما «چخوف» می‌خواند. صبح‌هایش را با دوشیدن گاوها شروع می‌کند در حالی که به سرنوشت «ربکا» فکر می‌کند. کشاورز نمونه شده است. لای کتاب‌هایش پر از تکه روزنامه‌هایی درباره نویسندگانی است که دوست دارد. زنی دامدار که در چند دقیقه زندگی «بالزاک» را برایت روایت می‌کند، نویسندگان روس را دوست دارد اما برای «فرحناز علی‌مددی» همینگوی چیز دیگری است …◀جایی در ۳۵ کیلومتری «فیروزکوه» زنی روستایی دارد کنار گوسفندهایش «جنگ و صلح» تولستوی را می‌خواند. برای او اما اصل چیز دیگری است. می‌پرسد: «از روزنامه ایران زنگ می‌زنی؟ ...
  • گزارش تخلف

📢خودمان را تحقیر نکنیم. دو دیگر باید پرسید این ویدئو در کدام قسمت تهران (؟) تهیه شده؟

می‌شود به ضرس قاطع گفت، همین فیلم در اطراف دانشگاه تهران ساخته می‌شد، نتیجه‌ی این مصاف ساختگی شاعر و خواننده آن هم خواننده‌ای چون تتلو - در نفس خود قیاسی مع‌الفارق –به نفع شاعر اگر تمام نمی‌شد، دست‌کم برابر بود. سوم قول می‌دهم اگر توی قلب پاریس هم عکس یکی از نویسندگان یا شاعران معروف فرانسه مثلا مالارمه را بگیری یک دستت و عکس یک خواننده‌ی معروف فرانسوی را دست دیگر و از «مردم» بپرسی کدام یک را می‌شناسند، برنده، خواننده خواهد بود. و بعد اصلا «مردم عادی» چرا می‌بایست شاملو را بشناسند؟ آیا شاملو حضور ملموسی در رسانه‌های اعم از مجازی و غیرمجازی دارد یا خضرت تتلو که هر از چند گاهی به بهانه‌ای در نزدیکی‌های «صدر اخبار» قرار می‌گیرد؟. مخلص کلام این‌که مردم عادی همیشه و همه جای دنیا خواننده‌ها و هنرپیشه‌ها را بهتر می‌شناسند تا روشنفکران را. فرهنگ «مردم عادی» سراسر گیتی سطحی‌ست. به اندازه‌ی کافی تحقیر می‌شویم، دیگر خودمان هم خودمان را تحقیر نکنیم. ...
  • گزارش تخلف

🆘بشدت 🆘. همشهریان عزیز تهرانی. سلام

ساکن با گروه خونی و. که تمایل به اهداء دارند، هرچه سریعتر به آیدی‌های زیر اعلام آمادگی بفرمایند🙏. 🆎:. 🅱️: 🔴به دلیل تعدد بیماران معرفی شده از طرف مراکز درمانی و استفاده از تمامی ذخایر اهدا کننده‌های انجمن جهت تامین بیماران عزیز از گروه‌های خونی ذکر شده در حال حاضر به سختی قادر به تامین پلاکت بیماران تازه معرفی شده میباشد لذا از شما عزیزان درخواست یاری و کمک داریم تا بیماران عزیز را با کمک شما حمایت و پشتیبانی کنیم. بیماران چشم انتظار نیازمند در شرایطی قرار گرفته‌اند که چشم براه همت و مهر شما عزیزان هستند …قدردان بررگواریتون هستیم🙏🌹 …. ...
  • گزارش تخلف

📢📢📢کردها ایرانی اند

مرحوم محمد قاضی، مترجم نامدار کرد معتقد بود همه کردهای عراق و سوریه و ترکیه باید با کردهای ایرانی یکی شوند و همگی زیرنظر ایران باشند.
  • گزارش تخلف