📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


آخرین کتابی را که خوانده‌ام کتاب نگارش فیلمنامه داستانی /چارلی موریتز/ ترجمه محمد گذر آبادی است

که در واقع کتاب مدونی است در رابطه با نگارش فیلم نامه داستانی که مباحث خوبی در رابطه با چگونگی شکل گیری داستان /پیرنگ /پیرنگ‌های فرعی در داستان/ایجاد تعلیق /قهرمان/زمان در داستان (فلاش بک و فلاش فوروارد) /چگونگی ایجاد ایده در داستان و پروراندن آن/نوشتن صحنه به صحنه و چگونگی تبدیل صحنه‌ها به سکانس /کنش در داستان/شخصیت پردازی شخصیت‌ها ی داستان/لحن، سرعت و عمل حرف زدن و دیالوگ ها/پایان بندی و استعاره و …. کتاب مذکور در ۱۹۲ صفحه و نه فصل تهیه شده است. البته لازم به ذکر است که همراه با این کتاب فیلم نامه گاو غلام حسین ساعدی را خوانده‌ام که قبل از این کتاب تمام کردم. و فیلم نامه گاو راجع به زندگی مردی روستایی است به نام مش حسن که گاوش را از دست می‌دهد و اهالی ده و همسرش در صدد بر می‌آیند به طریقی به مش حسن که به روستای میشو رفته است و از جریان خبر ندارد موقع برگشت، خبر مرگ گاوش را با گقتن اینکه فرارکرده است، به او باز گویند که با واکنش نفی مش حسن مواجه می‌شوند که در ابتدا انکار کرده و باور نمی‌کند و بعدا خود را جانشین گاوی که از دست داده، می کند و مابقی ماجرا که فیلم نامه‌اش از داستان کوتاه ...
  • گزارش تخلف

منتقدان ادبی و کسانی که می‌خواهند داستان‌ها و رمان‌ها را از نقطه نظر نشانه شناسی تحلیل کنند قطعا باید سازو کارها و نظریه این علم ر

کتاب «مبانی نشانه شناسی» نوشته دانیل چندلر با ترجمه مهدی پارسا یکی از معدود منابعی است که از نشانه شناسی به فارسی ترجمه شده است. کتاب مذکور دارای هفت فصل است که درپیش گفتارو فصل اول به تعریف نشانه و سنت‌ها و روش‌های نشانه شناسی، ارتباط آن با زبان شناسی و مفاهیم لانگ و پرول و این که چرا باید نشانه شناسی بخوانیم پرداخته است. همچنین به تعریف الگوهای سوسوری و پیرسی اشاره نموده. در فصل دوم مفاهیم نامگذاری اشیا و دال‌های تهی رابیان کرده. در فصل‌های سوم و چهارم تحلیل ساختارها، روابط مفهومی، مکانی و تعریف‌های بدیع از استعار و مجاز ودلالت‌های ضمنی اشاره نموده است،. و در ادامه و فصول پنجم و ششم وهفتم مفاهیم رمزگان و انواع آن، برهم کنش‌های متنی و نشانه شناسی، محدودیت‌ها و قابلیت‌های آن را بیان نموده است. شایان ذکر است با توجه به سنگینی مطالب و واژگان تخصصی به نظر می‌رسد مترجم به خوبی توانسته از عهد کار بربیاد و ترجمه‌ای سلیس و روان عرصه کند. ...
  • گزارش تخلف

🔴 دوستان گرامی؛ از این هفته چهارشنبه‌ها برنامه معرفی کتاب خواهیم داشت؛ منتظر شرکت اعضای فرهیخته‌ی گروه هستیم

معرفی آخرین کتاب مرتبط با ادبیات داستانی را که خوانده‌اند. با تشکر:. ادمین و مدیر گروه ماتیکان داستان /وحید حسینی ایرانی✔️. کانال انجمن ماتیکان داستان.
  • گزارش تخلف

📚 تازه‌های پرفروش: پین بال، ۱۹۷۳. ✍ هاروکی موراکامی.. ▶️ shahreketab

«پین بال، ۱۹۷۳» اثر نویسنده معروف ژاپنی هاروکی موارکامی آخرین رمان منتشر شده از این نویسنده در نشر چشمه است که در پاییز امسال منتشر شد و اکنون به چاپ دوم رسیده است …آغاز این رمان چنین است: «آن قدر لذت می‌بردم از شنیدن قصه‌هایی درباره جاهای خیلی دور که دیگر بفهمی نفهمی شده بود مرضی …آن زمان‌ها، که الان شیرین ده سالی ازش گذشته، می‌رفتم این ور و آن ور و از آدم‌ها می‌خواستم برایم تعریف کنند کجا دنیا آمده‌اند و بزرگ شده‌اند. حتما آن روزها حسابی شنونده خوب کم بوده، چون سراغ هر کی می‌رفتم، خیلی مشتاق و پر شور برایم حرف می‌زد. دور و بر که پیچید دارم چه کار می‌کنم، دیگر حتا کم کم آدم‌هایی می‌آمدند پیشم که توی عمرم چشمم هم به شان نیفتاده بود، فقط برای اینکه قصه‌ها‌ی‌شان را برایم تعریف کنند …درباره هر چیزی و همه چیز حرف می‌زدند و حرف می‌زدند، انگار دارند توی چاهی خشک سنگ‌شان را می‌اندازند، بعد هم خوشحال و راضی می‌گذاشتند می‌رفتند.». ⭕️ ...
  • گزارش تخلف

کتاب :باکره و کولی. وقتی همسر کشیش با مرد جوان و بی پول فرار کرد ,افتضاحی برپا شد

دو دختر کوچکش فقط هفت و نه سال داشتند. کشیش چهار چشمی مراقب بود مبادا دخترانش مانند مادرشان گمراه نشوند. ایوت دختر کوچک کشیش , به خواهرش لوسیل گفت :دلم میخواهد دیوانه وار عاشق شوم. قلب ایوت در سینه جهید. مردی که گاری می‌راند کولی بود,یکی از ان چشم و ابرو مشکی‌ها بلند فامت و خوش سیما. همچنانکه سوار گاری بود ,گردن چرخاند تا کسانی که در ماشین نشسته بودند ,از زیر کلاهش ببیند. حالتش بی قید بود ,نگاهش جسور و بی اعتنا. یک لحظه نگاه کولی و ایوت در هم گره خورد. دختر جوانواز درون داغ شد و گر گرفت. ...
  • گزارش تخلف

دوستان عزیز انجمن اهل قلم جهرم با همکاری نشریه بعد پنجم طنز قراره پنج شنبه ۸ بهمن ماه ساعت ۵ در محل کارگاه داستان باران «اولین کار

دوستانی که مایل به حضور در این کارگاه هستند جهت نام نویسی و آگاهی از شرایط حضور در این کارگاه با خانم مصطفوی به شماره ۰۹۳۶۴۹۹۵۰۷۶ تماس بگیرند.
  • گزارش تخلف

صادق یدکی مقدم (داستان نویس و مترجم): درباره مطلبی که درباره نمایشگاه «شهر آفتاب» که در کانال انجمن ماتیکان درج گردیده چند نکته را

_بنده در مقام حمایت از اقدام شهرداری و وزارت ارشاد نیستم فقط نظرات شخصی ام را درباره نمایشگاه کتاب می‌گویم،. -اولا که نمایشگاه شهر آفتاب در محل فرودگاه امام نیست و همجوار مرقد امام واقع شده که آن فضا هم دارای پارکینگ به اندازه کافی است. - از لحاظ بعد مسافت هم چندان نا معقول نیست چون مترو و وسایل شخصی نسبت به محل فعلی یعنی مصلی تهران در دسترس است. - از لحاظ ترافیکی نیز نسبت به محل فعلی که داخل شهر است وقت کمتری توسط اهالی فرهنگ صرف می‌شود. - فازهای مختلف شهرآفتاب با مشاوره شرکت‌های آلمانی مطابق آخرین استاندارهای اروپایی تهیه شده است،. - یکی از مسایلی که بنده نوعی کمتر به رفتن نمایشگاه در محل فعلی (مصلی تهران) رغبت نشان می‌دهم فضای نامناسب، عدم وجود تهویه مناسب، سردرگمی وغیر استاندارد بودن فضا است. - نمایشگاه کتاب بعنوان مکانی فرهنگی باید محلی جهت لذت بردن و بازدید در شان اهالی فرهنگ باشد، حالا که شهرداری تهران همت کرده و چنین فضایی را مهیا نموده امید است اهالی فرهنگ و وزارت ارشاد نیزاستقبال کنند تا نمایشگاهی در خور قشر کتاب خوان و کتاب دوست جامعه ایجاد شود ...
  • گزارش تخلف

به نام خالق خرد و اندیشه

از سالی که شهر آفتاب به عنوان محل برگزاری نمایشگاه گمانه زنی شد صرفا به استناد دلیل بنیادین دوری مقصد و ایجاد مسافت اضافی، با آن مخالف بودم …با فرض آماده شدن مترو و حتی ارایه خدمات رایگان سفر بازدیدکنندگان و نیز با فرض آماده شدن کامل فضای مطلوب و زیرساخت‌های نمایشگاهی و رفاهی، از شهردار محترم تهران و مسوولین ارشاد و تصمیم گیرندگان سوال می‌کنم: آیا به ارزش وقت ۵ میلیون بازدیدکننده اندیشیده‌اید؟ اگر تفاوت سفر روزانه مردم از نمایشگاهی در مرکز شهر به شهر آفتاب را فقط ۲ ساعت فرض کنیم، آیا به اتلاف ۱۰ میلیون ساعت وقت مردم و علاقمندان کتاب، توجه کرده‌اید؟ برای این زمان چه ارزشی قائل هستید؟ اصولا وقت و زمان ایرانیان یا کمی محدودتر، فرهنگیان، باز هم محدودتر، کتاب دوستان به نظر شما چه قیمتی دارد؟ افزایش مصرف سوخت و آلودگی هوا و مخاطرات و تصادفات رانندگی و هزینه‌های آن را پرسش نمی‌کنم! این که فرودگاه امام خمینی با آن اهمیت بین المللی هنوز فاقد پارکینگ مناسب و کافی برای مراجعان بسیار کمتر خود است را نیز به گوشه‌ی ذهنم می‌سپارم. به ساعت نامناسب شبانه بازگشت زنان و دختران در این شهر پر آسیب نیز اشار ...
  • گزارش تخلف

به‌ای. ال. چگلوف

مسکو، ۳ مه ۱۸۸۸. نامه‌ای داشتم از له‌مان که می‌نویسد: «ما (یعنی همه‌ی شما‌ها نویسندگان پترزبورگی‌) توافق کرده‌ایم پشت جلد کتاب‌هایمان، آثار و کتاب‌های همدیگر را چاپ و تبلیغ‌ کنیم» و دعوت می‌کند به آن‌ها بپیوندم و هم‌زمان هشدار می‌دهد «این دعوت فقط شامل کسانی است که به طور مشخص با ما اعلان هم‌بستگی کنند». برایش نوشتم موافقم و از او پرسیدم: از کجا می‌دانید من با چه کسانی احساس هم‌بستگی می‌کنم یا نمی‌کنم‌؟. شما پترزبورگی‌ها چقدر از فضای خفه‌ی آن‌جا خوشتان می‌آید! از عباراتی مثل اتحاد نویسندگان جوان، هم‌بستگی، منافع مشترک و از این قبیل دچار خفگی نمی‌شوید؟. من منافع مشترک را در بازار بورس، در سیاست یا مذهب می‌فهم اما آن را برای نویسندگان نه لازم می‌دانم و نه ممکن. ما نمی‌توانیم مثل هم احساس و فکر کنیم، هدف‌های ما متفاوت است اگر اصلا هدفی داشته باشیم. ما خیلی کم همدیگر را می‌شناسیم یا اصلا نمی‌شناسیم. در نتیجه زمینه‌ای برای هم‌بستگی وجود ندارد، یا اصلا نیازی به این هم‌بستگی هست؟ ...
  • گزارش تخلف

کاف!) می‌نویسم …تو هم گیر کرده‌ای در همان مهملات ۲۰/۳۰ سال پیش، و ناچارم می‌کنی به گفتن حرفهائی که باید بیست سی سال پیش می‌گفتی یا

سرما و تاریکی آنجا برای ما زیادتر بود از اینجا، و قدرت خریت و نفهمی و آن ادعای مردک کاغذنویس که شکل مار را نشان مردم ده می‌داد و از آنها تصدیق می‌گرفت که مار نه با میم و الف و را، نوشته می‌شود بلکه شکل کج و کوله یک مار، مار است. از مردم برات و گواهی گرفتن ربطی به واقعیت نمی‌گذارد. زمین می‌چرخید اگر چه گالیله را به غلط کردن واداشتند و حکم شرعی صدور فرمودند که زمین نمی‌چرخد. ما حرفهای بزرگ و عمیق را نه بلد بودیم و نه می‌گفتیم اما آنقدر فهم در ما بود که مهملات حاج سید جوادی و مجله مزدور پست پنج ریالی و اباطیل آنها، جانمان را بر لبمان آورد. رفتیم. اینجا هم نفهمی و خریت سیاسی فراوان است اما اگر نقاش‌های پرت دارد دسترسی به بحث‌های درست و فزاینده و ثمرآورنده را می‌شود شنید. سرما و گرما برای دیگران و خستگی درکردن و یک کمی وظیفه انسانیتی را که به خودمان داریم رسیدن، انجام دادن و عضو گروه فاسد فراری هم میهنان سر در هوا نگردیدن. نمی‌بینی در چه دنیائی پر از لجن بودیم؟ این حرفها را که برایت قصار کردم همه حرفها نبود. ...
  • گزارش تخلف