📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


🖋 «ویراستاران» با همکاری «دانشگاه خلیج فارس» برگزار می‌کند:.. ✅ دورهٔ ویرایش و درست‌نویسی

❇️ مدرسان: دکتر سیدفرشید سادات‌شریفی (محقق دورهٔ پسادکتری ادبیات فارسی و پژوهشگر مهمان در دانشگاه «مک‌گیل» کانادا) و سیدحمید حیدری‌ثانی (سرویراستار مؤسسهٔ ویراستاران در مشهد) …🕕 زمان دوره تغییر کرد و مهلت ثبت‌نام تمدید شد …🎯 شروع دوره از: شنبه٬ سوم بهمن۹۴ …✔️ سایر اطلاعات در پوستر زیر ⬇️ ...
  • گزارش تخلف

سطرهایی از رمان:.. این سگ میخواهد رکسانا را بخورد «.. یادم می‌آید که یادم نمی‌آید مادر چه شکلی بود

چون هرگز او را ندیده بودم. اگر هم دیده بودم، وقتی بود که مادر به مرخصی آمده بود و من فقط سه سال داشتم و چیزی یادم نمی‌آید. اما نمی‌دانم چرا هر بار وقتی به ذهنم فشار می‌آورم تا تصویر مادر را به یاد بیاورم، تصویر راحله می‌آید جلوی چشمم. امشب هم همینطور بود. وقتی رفته بود حمام تا لکه‌های روی تاپش را بشوید سر زده رفتم سراغش و در حمام را جوری باز کردم که نفهمد دارم نگاهش می‌کنم. وحشت کردم و برگشتم. یک آن به گمانم مادرم آمد و ترس برم داشت و دیگر نتوانستم نگاهش کنم. بعد به گمانم متوجه‌ام شد که ترسید. مثل هر زنی وقتی دیوانه‌ای میبیند می‌ترسد، راحله ترسید و بی اختیار کف هر دو دستش را گرفت جلوی شرمگاهش و گفت:.» چه کار می‌کنی دیوانه؟ ...
  • گزارش تخلف

محمدعلی آتش سودا:. معرفی فیلم اتاق، Room. محصول کانادا و ایرلند، ۲۰۱۵

کارگردان: لنی آبراهامسون. نویسنده: اما داناهیو. بازیگران: بری لارسن، جیکوب ترمبلی، شان بریجز، جوآن آلن. خلاصه‌ی فیلم: جوی دختری است جوان که توسط مردی به نام نیک (شان بریجز) دزدیده و در اتاقی حبس می‌شود و بارها از سوی نیک مورد تعرض قرار می‌گیرد. پس از دو سال جوی پسری به دنیا می‌آورد و نام او را جک (جیکوب ترمبلی) می‌گذارد. پس از آن که جک به پنج سالگی می‌رسد برای نجات از اتاق و با راهنمایی مادرش خود را به مردن می‌زند. نیک او را لای یک قالی می‌گذارد و بیرون می‌برد و جک موفق به فرار می‌شود. پلیس جوی را نیز نجات می‌دهد. ماجرای بخش دوم فیلم در مورد چگونگی کنار آمدن جوی و جک با زندگی جدید و مشکلات روحی و روانی باز مانده از دوران حبس و نیز روند ارتباط آن‌ دو با آدم‌های پیرامون آن‌هاست. ...
  • گزارش تخلف

خاص نگردد.. [۱۰/۲۷، ‏ ۱۲:۲۹] آتش سودا

محمدعلی: «اتاق» می‌تواند عبارت از هر چیزی اعم از فرقه‌گرایی یا باوری معمولی یا یک دلبستگی ساده باشد که ذهن آدم را کوچک و دایره‌ی نگاه وی را محدود می‌کند و توان درک زندگی و زیبایی‌های آن و تعامل با دیگر آدم‌ها و جامعه را از او می‌گیرد، چنان که برای مدتی از جوی و جک گرفت. به همین ترتیب نیازی نیست رهایی از اتاق را لزوما به حیات آن جهانی تعبیر کنیم. بلکه می‌توان این رهایی را بازشناخت هستی و زیبایی‌هایی ساده‌ی آن بدانیم؛ یعنی درک دوباره‌ی آسمان و درخت و زمین و حتی پدیده‌هایی معمولی مثل خانه‌ها و ماشین‌هایی که به دلیل مکرر شدن حضورشان در زندگی روزمره، در حال عادی از دیدن آن‌ها غافل می‌مانیم. داستان محبوسان اتاق اما با آزادی آن دو از اتاق پایان نمی‌یابد. فیلم‌نامه در بخش دوم و هنگامی که جک و جوی پا به دنیای واقعی می‌گذارند نیز همین جزئی‌نگری و دقت نظر بخش اول را داراست. پس از آزادی، جوی و جک درگیر مشکلات تطبیق با جهان جدید می‌شوند و البته آن که در این راه کم می‌آورد جوی است که دست به خودکشی می‌زند و مثل بار اول که جک او را از اتاق نجات داد، این بار هم جک او را از اتاقی دیگر (حمام) که در آن خو ...
  • گزارش تخلف

تصورم این است که به طور کلی ما ایرانی‌ها و باز بویژه هنرمندان ایرانی چندان روحیه کار جمعی نداریم؛ دو نفرمان بشود سه نفر انشعاب می‌

مسؤولان هم که بودن صنفی که بخواهد پیگیر حق هنرمند باشد، زمانی برایشان اهمیت دارد که در رزومه جناب مسؤول تأثیر مثبت بگذارد یا دست‌کم ضرری برای موقعیت شغلی‌اش نداشته باشد. *به‌تازگی بحث‌هایی درباره راه‌اندازی «خانه داستان» مطرح شده است، گمان می‌کنی این طرح می‌تواند موفق باشد و به جریان داستان‌نویسی کمک کند؟. بودن پاتوقی برای داستان‌نویسان اگر مسؤولان لایقی اداره‌اش کنند و بودجه و برنامه ریزی مناسب برای برگزاری نشست داستان‌خوانی و برپایی اردوها و جشنواره‌های نتیجه بخش و … داشته باشد، خیلی هم خوب است. روی این ویژگی لیاقت تأکید دارم تا مبادا کار بیفتد دست کسانی که تنها ویژگی‌شان تعامل با مسؤولان است. *امروز پس از ۱۰ جلسه‌گردانی، از این تجربه راضی هستی و گمان می‌کنی جلسه شما توانسته جریان‌ساز باشد؟. در این دوازده سال داستان‌نویس‌های زیادی در این جلسات حضور یافته و دانششان را با همدیگر به اشتراک گذاشته‌اند یا به دانسته‌ها و تجربه‌شان افزوده‌اند. خیلی‌ها کتاب چاپ کرده‌اند و برخی با ناشران مطرح همکاری کرده‌اند. جلساتی هم از دل همین انجمن سر برآورده که خود، دیگرانی را پرورش داده‌اند. مگر از جلسه ...
  • گزارش تخلف

وحید حسینی ایرانی- داستان نویس- در گفت‌وگو با «قدس»:. دو نفرمان بشود سه نفر، انشعاب می‌کنیم!

وحید حسینی ایرانی، متولد سال ۱۳۵۸ در مشهد است. از داستان‌نویسان فعال شهر مشهد که با نشریات گوناگونی از جمله؛ همشهری داستان، تجربه، نوشتا، خوانش، گلستانه و … همکاری داشته است. حسینی، سردبیری نشریاتی چون ماهنامه هنر و دال را هم برعهده داشته است. داستان نویسی، روزنامه نگاری و گردانندگی نشست‌های ادبی انجمن ماتیکان داستان در مشهد از جمله کارهایی است که حسینی در این روزها انجام می‌دهد. فرصتی پیش آمد تا با حسینی درباره وضعیت داستان‌نویسی، نشر و فعالیت صنفی هنرمندان گپ بزنیم. *وحید حسینی در سال‌های گذشته در محافل شعری هم حضور داشت، اما این روزها در این جلسات دیده نمی‌شود، چرا؟. به هر حال من داستان‌نویس هستم و قرار نیست وقتم را در انواع نشست‌های فرهنگی سپری کنم و معمولا، [به جز موارد ویژه] تنها در نشست‌های ماتیکان داستان شرکت می‌کنم. هزاران کتاب نخوانده و فیلم ندیده و کار نکرده دیگر وجود دارد که انتظار مرا می‌کشند! ضمن اینکه من باید به امور متعارف زندگی خانوادگی‌ام هم بپردازم. ...
  • گزارش تخلف

حرمت قصه نویسی و بهرام صادقی.. مرا هل می‌دهد این طرف و آن طرف …»

متنی که در بالای صفحه داستان کوتاه «کلاف سر در گم» آمده است …بهرام صادقی در کلاف سردرگم ذهنیتش به راهی برای رهایی دست می‌یابد. حدود نیم قدن پیش او شعله ور از استعداد درونیش به سمت و سویی رانده می‌شود که چارچوب داستان را در ادبیات مدرن ایرانی می‌شکند و به آن سوی مرز گذر می‌کند بدون انکه بداند آنچه او را می‌راند چیست و به کدام سو رانده می‌شود. در مصاحبه‌اش با «آیندگان نو» که در کتاب «خون آبی بر زمین نمناک» که توسط آقای حسن محمودی در نقد و معرفی بهرام صادقی جمع آوری و تالیف شده، آمده است می‌گوید: هنوز اصول مشخصی برای داستان کوتاه پیدا نشده است و کسی هم ملزم به اطاعت گفته‌ی این و آن نیست. در جای دیگر در همین مصاحبه می‌گوید: من با رمان نو فرانسه تا یکی دو سال پیش آشنایی نداشتم و الان هم هیچ آشنایی مستقیمی ندارم. اصولا داستانهایم را در زمانی نوشته‌ام که هنوز زمزمه‌ی «رمان نو» بلند نشده بود. ومصاحبه‌گر که سوالی را مطرح می‌کند که «شما قرارداد و ضوابط داستانهایتان را هم به سخره می‌گیرید تا جایی که این نیش حتی به خواننده‌ات نیز سرایت می‌کند. در این مرحله که تمام حرمت‌های قصه نویسی نیز شکسته می‌ش ...
  • گزارش تخلف

تنها از سوی دیگری بلکه حتی از سوی خودش نداریم

در «سنگر و قمقمه‌های خالی» بی هویتی، همسانی انسان‌ها، نبود قهرمان را شاهد هستیم. در داستان «با کمال تاسف» پارودی تقابل مرگ و زندگی را داریم و به زیباترین وجه این سرگردانی و شرحه شرحه شدن بین مرگ و زندگی با اعلان‌های یادبود شیئیت پیدا می‌کند. در داستان‌های «هفت گیسوی خونین» و «داستان برای کودکان» همچون بارتلمی از افسانه‌ها و بینامتنیت یاری می‌گیرد و اذان غروب بورخس وار روایت می‌شودو …. در داستان‌های او ضد قهرمان‌ها سرگردان در زمان و فضایی تیره و تار دور خود می‌چرخند و راه به جایی نمی‌برند. گاه در وسواسهایشان غرق می‌شوند و گاه بین مرگ و زندگی رژه می‌روند تا سرانجام ما دریابیم که نویسنده‌ی بزرگی را ناشناس از کف داده‌ایم. آذرخشی که در سخن خود زیست و بی ادعا نوشت و در سکوت گریخت …کانال انجمن ماتیکان داستان. ...
  • گزارش تخلف

خوشی‌ها و روزها

اولین کتاب پروست است و در بیست و پنج سالگی او منتشر شد,اما این مانع ان نبود که یکی از منتقدان او را به خاطر همین کتاب ,از کلاسیک‌های زبان فرانسه بداند. پروست در این کتاب عمده‌ی اثاری را که تا ان زمان نوشته و در نشریات مختلف به چاپ رسانده بود ,از قصه و مقاله و شعر منظوم و منثور ,به طرزی سازمند و به هم پیوسته ,اما نه طبق ملاحظاتی از قبیل تاریخ انتشار یا مضمون ,بلکه در ترتیبی دورانی گرد اورد. خواننده در این کتاب با برخی از ظریف‌ترین نمونه‌های اندیشه و نثر پروست و گه گاه برخی از شیوا‌ترین قطعات ادبیات قرن بیستم فرانسه اشنا می‌شود. اما کسی که شاهکار پروست ,,در جست و جوی زمان از دست رفته ,, را بخواند ,از خواندن این اثر دو چندان لذت خواهد برد,چون منشأ جست و جو و هسته‌های اغازین این منظومه‌ی عظیم را در این کتاب نسبتا کوچک و بسیار فشرده می‌بیند. ...
  • گزارش تخلف

🔴 توضیحات محمد گذر آبادی در رابطه با ساختار فیلم نامه سریال برکینگ بد …با سلام و عرض ارادت خدمت همه دوستان

همونطور که وعده کردم امشب چند کلمه‌ای در باره‌ی سریال برکینگ بد حرف می‌زنیم. چیزی که در وهله‌ی اول در رابطه با این سریال نظر اساتید فیلمنامه و منتقدین رو جلب کرده، منحنی تحول شخصیت هاست. مسیر تحولی که والتر وایت شخصیت اصلی طی میکنه بسیار پیچیده و از منظر فیلمنامه نویسی و پرورش شخصیت خارق العاده است. ظاهرا وینس گیلیگان خالق مجموعه در معرفی سریال به شبکه گفته بود:. می خوام نشون بدم چطور مستر چیپس تبدیل میشه به مایکل کورلئونه. به این دلیل انگشت میذارم روی منحنی تحول شخصیت که این تکنیک در واقع چشم اسفندیار فیلمنامه نویسی در ایرانه!. اصولا اشارات ضمنی به آثار دیگر یکی از تکنیک هاییه که به وفور در سریال استفاده شده و میشه جداگانه بهش پرداخت. اما نشون دادن سیر تحول شخصیت والتر وایت و برخی دیگر از شخصیت‌ها بزرگ‌ترین حسن سریاله. اما یه نکته‌ی جالب‌تر مسئله «اصل طراحی» است. ...
  • گزارش تخلف