ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۲۲:۱۹ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ داستان حبیب جیبی … داستانی که در ابتداخواننده را با خود و فضای شرکتی که در آنجا کار میکند، آشنا کرده و بعد سریع و پشت سر هم به معرفی شخصیتهای گونا گونی میپردازد که همگی در حد معرفی میمانتد و در طول داستان رها میشوند و تنها شخصیتهای محوری خود راوی با حبیب جیبی میماند و تنها در نقطهی پایانی رئیس وارد داستان میشود که چندان نقشی ندارد. ریتم داستان بنا به طنز بودنش بسیار تند واتفاقات پشت سر هم رخ میدهد و این بر حس تعلیق داستان دو چندان میافزاید. طنز موقعیتی که با توصیف مکانهای مختلف معظل دار از جمله بی آر تیها و مکانهای عمومی و … ادامه مییابد که علاوه بر اشاره به معظلات اجتماعی مفهوم مهمی را که در بر دارد و آن اینکه کمبود اساسی مورد نیاز در یک شرکت معتبر، چقدر باعث هدر رفتن وقت و زمان میشود و به جای اینکه راوی توریست را به جاهای دیدنی کشور راهنمایی کند درست مکان هایی را ناخواسته نشان میدهد که نادیدنیست. نثر داستان یک دست و روان میباشد و در خاتمه شگفتی که در پایان داستان از اخراج راوی میگرفتیم چندان به دل نمینشیند چه بسا که خواننده شاید انتظار داشته که راوی با تمام سعی و تلاشش نتواند او را ... ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ حبیب چینی نوشته سیدابوالفضل طاهری ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ غیبت نوشته ابوالفضل عمادآبادی ماتیکانداستان ۲۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ داستان خوانی انجمن ماتیکان ادبی شامل دو داستان:. داستان حبیب جیبی: سید ابوالفضل طاهری داستان غیبت: ابوالفضل عماد آبادی. نقد و بررسی توسط خانمها و آقایان:. ماهر / رام/ صادق مقدم /ایرج فاضل بخششی / هجبری / مرتضی شین / فریبا چلبی یانی 👇👇👇 ماتیکانداستان ۲۰:۵۹ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ از سری انیمیشنهای دیرین دیرین با موضوع کتاب: ماتیکانداستان ۱۸:۱۰ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ مرد گفت: بی تو مثل چشمهای بی آبم. مثل پرندهای هستم که نمیتواند آواز بخواند همین طور مثل آهویی هستم که در تیررس شکارچی ست. زن از ادبیات چیزی نمیدانست. دلش به حال مرد سوخت. کمی فکر کرد و گفت: همه چیز درست میشود! من یک روان پزشک خوب میشناسم …!. «بخشکی شانس!». مینی مالهای رسول یونان. کانال انجمن ماتیکان داستان. ... ماتیکانداستان ۱۴:۴۴ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ نوبت سگها مجموعه داستان سروش چیتساز بوسیله نشر مرکز منتشر شد سروش چیتساز برگزیده اول چهارمین دوسالانه داستان کوتاه با داستان جنگ و صلح است. ماتیکانداستان ۱۳:۵۲ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ دوستان سلام.. فصلی از سوانح، اثر ارزشمند احمد غزالی را با هم میشنویم ماتیکانداستان ۱۳:۲۸ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ گفتوگو با «لیلی گلستان» در کتاب هفته خبر منتشر شد هشتاد و هفتمین شماره «کتاب هفته خبر» به سردبیری محمد ولیزاده با گفتوگوی سعید برآبادی و لیلی گلستان منتشر شد و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. هشتاد و هفتمین شماره «کتاب هفته خبر» با مجموعه یادداشتهایی از عزیز شبانی، مسعود عرفانیان، حسن محمودی، ضیاءالدین خالقی و علی یاری درباره مناسبتهایی چون سالروز درگذشت نیما یوشیج، بهرام صادقی و همچنین سالروز تولد جلالالدین همایی، فروغ فرخزاد، صالح حسینی همراه است. این نشریه همچنین پس از گفتوگوی سعید برآبادی با لیلی گلستان، در پروندههایی جداگانه به معرفی شخصیت و آثار قاسم شکری، حمیدرضا نعیمی، دانلد بارتلمه و لئوناردو دیکاپریو پرداخته است …مجله «کتاب هفته خبر» در جدیدترین شماره خود گفتوگویی با لیلی گلستان را درباره زندگی شخصی و حرفهای او منتشر کرده است که در بخشی از این گفتوگو میخوانیم:. اصولا آدمی هستم که دوست دارم دیگران را در شادی چیزهایی که به دست میآورم شریک کنم. مثلا اگر متوجه میشوم یک فیلم خوب آمده روی پرده سینما، دوستانم را دعوت میکنم که برویم آن را ببینیم. یادم است که کتاب فالاچی را خواندم و دیدم که این کتابی است که باید خوانده ... ماتیکانداستان ۱۳:۲۸ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ گزارش رونمایی رمان «پل». یکی از شلوغترین رونمایی از کتابهای سال برگزار شد به گزارش نمایش خانه، آیین رونمایی از رمان «پل» تالیف مشترک آراز بارسقیان و غلامحسین دولت آبادی، عصر دیروز پنجشنبه ۱۷ دی، با سخنرانی نصرالله قادری، فرید قدمی، نویسندگان کتاب و اجرای احسان حاجی پور و همچنین با حضور چهرههایی چون جمشید ملکپور و سیدمجید حسینی زاد و با استقبال بسیار علاقه مندان در کتابفروشی هنوز برگزار شد. در ابتدای این مراسم احسان حاجی پور بخش هایی از رمان را برای حضار خواند و با دعوت از آراز بارسقیان به عنوان یکی از نویسندگان این رمان مراسم را به صورت رسمی آغاز نمود. ... ماتیکانداستان ۱۳:۲۵ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ نشست نخست پریخوانی؛ (جستجوی مفهوم پری در متون ادبی) - خانم دکتر هما میرزا وزیری. در کافه کتاب سلام فایل صوتی در ادامه موجود است: ماتیکانداستان ۱۳:۲۴ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ ه مراتب بر وجه روشن آنها میچربد. در این میان تکلیف بیننده نیز مشخص است او اصلا نمیتواند با هیچکدام از این شخصیتها همذاتپنداری کند. به محض ورود شخصیتی تازه به فیلم و امید بیننده برای یافتن کورسویی از تفاهم یا همدلی با این شخصیت، انجام عملی خشونتآمیز یا بیان کلامی احمقانه از او وجههی انسانیاش _از منظر اخلاق کلاسیک_ را زیر سوال میبرد. طنز ماجرا آنجاست که در پایان فیلم دو شخصیتی که از همان ابتدا با هم کلکل دارند و یکی سیاهپوست و دیگری نژادپرست است و در جنگهای شمال و جنوب علیه هم میجنگیدهاند، با هم یار و همسو میشوند. از آن طرف ژنرالی که زمانی فرماندهی گروه بزرگی از سربازان جنوبی بوده و حالا در آستانهی مرگ است، به راحتی با گروه راهزنان کنار میآید و با آنها همسو میشود. یکی دیگر از این شخصیتهای تاملبرانگیز اسوالدو موبری (تیم راث) است. او خودش را مامور رسمی اعدام معرفی کرده است. در یکی از صحنهها راث برای یکی دیگر از شخصیتها توضیحی مفصل و منطقی میدهد راجع به این که چرا انجام اعدام مطابق قانون بر انتقامگیری شخصی ارجح است. طبق نظر راث این کار برای جامعه و قانونمندی آن اهمیت زیادی دارد. اما طنز ماجرای این شخصیت وقتی آشکارمیشود که بیننده در می ... ماتیکانداستان ۱۳:۲۳ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ محمدعلی آتش سودا: معرفی فیلم هشت نفرتانگیز، The Hatefull Eight. محصول آمریکا، ۲۰۱۵ کارگردان و نویسنده: کوئنتین تارانتینو. بازیگران: ساموئل ال جکسون، کورت راشل، جنیفر جیسون لی، تیم راث، مایکل مدسن، بروس درن، والتون گوگینس، دمیان بیچیر، چینینگ تاتوم. خلاصهی فیلم: ماجرای در جادههای برفی ایالت وایومینگ و اندک زمانی پس از جنگهای شمال و جنوب میگذرد. یک سرگرد سابق و سیاهپوست نیروهای شمال به نام مارکیز وارن (ساموئل ال جکسون) که اکنون جایزهبگیر شده است، همراه با جنازههای سه خلافکار در راه رسیدن به شهر ردراک در برف وامانده است. یک جایزهبگیر دیگر به نام جان هنگمن روث (کورت راشل) که زنی خلافکار به نام دیزی دامرگ (جنیفر جیسون لی) را اسیر کرده و دارد به همان شهر میرود او را سوار کالسکهی خود میکند. پس از مدتی فردی دیگر به نام کریس مانیکس (والتون گاگینز) سر راه این کالسکه سبز میشود. او هم که در برف وامانده است سوار کالسکه میشود و مشخص میشود که وی سرباز سابق ارتش جنوب و کلانتر جدید شهر ردراک است که تمایلات نژادپرستانهاش را هم انکار نمیکند. کالسکه به یک مغازهی بزرگ بین راهی میرسد و در سالن بزرگ این مغازه این عده با چند نفر دیگر همراه میشوند که عبارتند از: مدیر مغازه ... ماتیکانداستان ۰۷:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ البته هرکسی کارش به خودش ارتباط دارد اما … 🌦اگر همین اول کاری، لااقل دویست نفر مخاطب جدی ندارید، لطفا کانال نزنید. 🌥اگر محصول یا موضوع مهمی برای ارائه ندارید، لطفا کانال نزنید. ⛅️اگر تیمی که بتواند تولید محتوا (فایل گرافیکی، عکس و نوشتار تولیدی) کند ندارید، لطفا کانال نزنید. 🌤اگر روزی لااقل سه ساعت برای تلگرام وقت اختصاصی ندارید، لطفا کانال نزنید. ☀️اگر قرار است کانال عمومی بزنید و مطالبش کپی از این گروه و آن گروه باشد، لطفا کانال نزنید. با داشتن همه اینها میتوان کانال زد اما هرگز «گروه» راهاندازی نکنید. با اینیکی شوخی نمیتوان کرد!. —-. ادمین مشهدهنر آماده مشاوره برای تبلیغات تلگرامی شما ... ماتیکانداستان ۰۷:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ آغاز نشستهای خوانش «گلستان سعدی». یکشنبه ۲۰ دیماه - ساعت ۱۸. با حضور آقای محمدحسین محمدپور محل برگزاری: خیابان ابن سینا، ابن سینا ۶، پلاک ۵/۷۰. کافه کتاب سلام. ✅ اولین جلسه رایگان ماتیکانداستان ۰۷:۱۱ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ درآسمان وبرزمین. _برگ_باخمان زن پاسخی نداد و روی تخت دراز کشید. پس از آن که زن چراغ را خاموش کرد، مرد نفس عمیقی کشید: «این موضوع که تو مدتی زیاد چیزی را از من پنهان نگاه داشتهای، شدیدا منقلبم کرد». مرد سینهاش را صاف کرد: «شدیدا منقلب شدم». مرد این را چندین بار تکرار کرد و روی هر هجا نیز تأکید نمود. زن چراغ را دوباره روشن کرد و با حالتی طلبکارانه بهچهرهی مرد نگریست. سپس از جایش برخاست و دوباره مشغول بهکار شد. مرد با خونسردی و بدون آنکه بهزن نگاه کند، گفت: «فکر نکن که چون بهکارت ادامه میدهی، دلم برایت خواهد سوخت». زن برای مدت کوتاهی بهخیاطی ادامه داد؛ سپس مجبور شد تا از کار دست بکشد؛ زیرا اشکهای زیادی از چهرهاش سرازیر شدند و نمیدانست که چگونه باید آنها را پنهان کند. مرد بهآرامی گفت: «بیا پیش من». ... ماتیکانداستان ۰۷:۱۱ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ درآسمان وبرزمین. _برگ_باخمان سایهی سرخی از روی پیشانی آملی گذشت. زن از جلوی آینه کنار رفت و چشمانش را بست. اینجا بود که اثر ضربهی دست جاستین بر صورتش، برای لحظهای ناپدید شد. مرد تنها یکبار او را کتک زده بود و بعد خود را شتابزده بهکناری کشیده بود تا از لورفتن زودهنگام خویش جلوگیری کند. سراسر وجود مرد را چنان توفان افسارگسیختهای فراگرفته بود، که زدن هزار ضربه به آملی هم نمیتوانست او را آرام کند. مرد زیر لب گفت: «ای خدا»، و دستانش را شست. او اصولا تنها زمانی از واژهی خدا استفاده میکرد که گمان میبرد هیچ چیز دیگری نمیتواند میزان خشمش را نشان دهد. آملی وحشتزدهتر از آن بود که به مرد نزدیک شود؛ اما به خوبی میدانست که اگر از مرد سؤالی بشود، حالاش بهتر خواهد شد؛ و به همین خاطر از انتهای اتاق خیلی آرام پرسید: «چی …؟» با این وجود زن جرأت نکرد که بپرسد: چی شده؛ چه اتفاقی برایت افتاده؛ آیا کسی به تو توهین کرده؟ زیرا که دلیل خشم مرد مطمئنا خود زن بود. ... ماتیکانداستان ۱۹:۰۵ ۱۳۹۴/۱۰/۱۸ سخنرانی دکتر حسین شیخ رضایی در رابطه با استعاره و تشبیه و ارتباط استعاره با داستان /جامعه شناسی/روانشناسی/فیلم و تحلیل آن در فیلم ماتیکانداستان ۱۴:۲۴ ۱۳۹۴/۱۰/۱۸ خانم رونی: چه ت شده، دن؟ حالت خوب نیست؟.. آقای رونی: خوب! هیچ وقت شده من رو خوب ببینی؟ روزی که دفعه اول من رو دیدی که باید تو رختخواب میبودم. روزی که بهم پیشنهاد ازدواج دادی دکترها جوابم کرده بودن. این رو میدونستی، نمیدونستی؟ شبی که باهام ازدواج کردی آمبولانس برام فرستادن. این رو که یادت نرفته؟ (مکث.) نه، نمیشه گفت خوبم. ولی بدتر هم نیستم. در واقع بهتر از قبلم. ... ماتیکانداستان ۱۱:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۱۸ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید انتشار خبرهای شما و تماس با مدیر کانال:. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹. لطفن در گروهها به اشتراک بگذارید ‹ 342 343 344 345 346 347 348 ›
ماتیکانداستان ۲۲:۱۹ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ داستان حبیب جیبی … داستانی که در ابتداخواننده را با خود و فضای شرکتی که در آنجا کار میکند، آشنا کرده و بعد سریع و پشت سر هم به معرفی شخصیتهای گونا گونی میپردازد که همگی در حد معرفی میمانتد و در طول داستان رها میشوند و تنها شخصیتهای محوری خود راوی با حبیب جیبی میماند و تنها در نقطهی پایانی رئیس وارد داستان میشود که چندان نقشی ندارد. ریتم داستان بنا به طنز بودنش بسیار تند واتفاقات پشت سر هم رخ میدهد و این بر حس تعلیق داستان دو چندان میافزاید. طنز موقعیتی که با توصیف مکانهای مختلف معظل دار از جمله بی آر تیها و مکانهای عمومی و … ادامه مییابد که علاوه بر اشاره به معظلات اجتماعی مفهوم مهمی را که در بر دارد و آن اینکه کمبود اساسی مورد نیاز در یک شرکت معتبر، چقدر باعث هدر رفتن وقت و زمان میشود و به جای اینکه راوی توریست را به جاهای دیدنی کشور راهنمایی کند درست مکان هایی را ناخواسته نشان میدهد که نادیدنیست. نثر داستان یک دست و روان میباشد و در خاتمه شگفتی که در پایان داستان از اخراج راوی میگرفتیم چندان به دل نمینشیند چه بسا که خواننده شاید انتظار داشته که راوی با تمام سعی و تلاشش نتواند او را ...
ماتیکانداستان ۲۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ داستان خوانی انجمن ماتیکان ادبی شامل دو داستان:. داستان حبیب جیبی: سید ابوالفضل طاهری داستان غیبت: ابوالفضل عماد آبادی. نقد و بررسی توسط خانمها و آقایان:. ماهر / رام/ صادق مقدم /ایرج فاضل بخششی / هجبری / مرتضی شین / فریبا چلبی یانی 👇👇👇
ماتیکانداستان ۱۸:۱۰ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ مرد گفت: بی تو مثل چشمهای بی آبم. مثل پرندهای هستم که نمیتواند آواز بخواند همین طور مثل آهویی هستم که در تیررس شکارچی ست. زن از ادبیات چیزی نمیدانست. دلش به حال مرد سوخت. کمی فکر کرد و گفت: همه چیز درست میشود! من یک روان پزشک خوب میشناسم …!. «بخشکی شانس!». مینی مالهای رسول یونان. کانال انجمن ماتیکان داستان. ...
ماتیکانداستان ۱۴:۴۴ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ نوبت سگها مجموعه داستان سروش چیتساز بوسیله نشر مرکز منتشر شد سروش چیتساز برگزیده اول چهارمین دوسالانه داستان کوتاه با داستان جنگ و صلح است.
ماتیکانداستان ۱۳:۵۲ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ دوستان سلام.. فصلی از سوانح، اثر ارزشمند احمد غزالی را با هم میشنویم
ماتیکانداستان ۱۳:۲۸ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ گفتوگو با «لیلی گلستان» در کتاب هفته خبر منتشر شد هشتاد و هفتمین شماره «کتاب هفته خبر» به سردبیری محمد ولیزاده با گفتوگوی سعید برآبادی و لیلی گلستان منتشر شد و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. هشتاد و هفتمین شماره «کتاب هفته خبر» با مجموعه یادداشتهایی از عزیز شبانی، مسعود عرفانیان، حسن محمودی، ضیاءالدین خالقی و علی یاری درباره مناسبتهایی چون سالروز درگذشت نیما یوشیج، بهرام صادقی و همچنین سالروز تولد جلالالدین همایی، فروغ فرخزاد، صالح حسینی همراه است. این نشریه همچنین پس از گفتوگوی سعید برآبادی با لیلی گلستان، در پروندههایی جداگانه به معرفی شخصیت و آثار قاسم شکری، حمیدرضا نعیمی، دانلد بارتلمه و لئوناردو دیکاپریو پرداخته است …مجله «کتاب هفته خبر» در جدیدترین شماره خود گفتوگویی با لیلی گلستان را درباره زندگی شخصی و حرفهای او منتشر کرده است که در بخشی از این گفتوگو میخوانیم:. اصولا آدمی هستم که دوست دارم دیگران را در شادی چیزهایی که به دست میآورم شریک کنم. مثلا اگر متوجه میشوم یک فیلم خوب آمده روی پرده سینما، دوستانم را دعوت میکنم که برویم آن را ببینیم. یادم است که کتاب فالاچی را خواندم و دیدم که این کتابی است که باید خوانده ...
ماتیکانداستان ۱۳:۲۸ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ گزارش رونمایی رمان «پل». یکی از شلوغترین رونمایی از کتابهای سال برگزار شد به گزارش نمایش خانه، آیین رونمایی از رمان «پل» تالیف مشترک آراز بارسقیان و غلامحسین دولت آبادی، عصر دیروز پنجشنبه ۱۷ دی، با سخنرانی نصرالله قادری، فرید قدمی، نویسندگان کتاب و اجرای احسان حاجی پور و همچنین با حضور چهرههایی چون جمشید ملکپور و سیدمجید حسینی زاد و با استقبال بسیار علاقه مندان در کتابفروشی هنوز برگزار شد. در ابتدای این مراسم احسان حاجی پور بخش هایی از رمان را برای حضار خواند و با دعوت از آراز بارسقیان به عنوان یکی از نویسندگان این رمان مراسم را به صورت رسمی آغاز نمود. ...
ماتیکانداستان ۱۳:۲۵ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ نشست نخست پریخوانی؛ (جستجوی مفهوم پری در متون ادبی) - خانم دکتر هما میرزا وزیری. در کافه کتاب سلام فایل صوتی در ادامه موجود است:
ماتیکانداستان ۱۳:۲۴ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ ه مراتب بر وجه روشن آنها میچربد. در این میان تکلیف بیننده نیز مشخص است او اصلا نمیتواند با هیچکدام از این شخصیتها همذاتپنداری کند. به محض ورود شخصیتی تازه به فیلم و امید بیننده برای یافتن کورسویی از تفاهم یا همدلی با این شخصیت، انجام عملی خشونتآمیز یا بیان کلامی احمقانه از او وجههی انسانیاش _از منظر اخلاق کلاسیک_ را زیر سوال میبرد. طنز ماجرا آنجاست که در پایان فیلم دو شخصیتی که از همان ابتدا با هم کلکل دارند و یکی سیاهپوست و دیگری نژادپرست است و در جنگهای شمال و جنوب علیه هم میجنگیدهاند، با هم یار و همسو میشوند. از آن طرف ژنرالی که زمانی فرماندهی گروه بزرگی از سربازان جنوبی بوده و حالا در آستانهی مرگ است، به راحتی با گروه راهزنان کنار میآید و با آنها همسو میشود. یکی دیگر از این شخصیتهای تاملبرانگیز اسوالدو موبری (تیم راث) است. او خودش را مامور رسمی اعدام معرفی کرده است. در یکی از صحنهها راث برای یکی دیگر از شخصیتها توضیحی مفصل و منطقی میدهد راجع به این که چرا انجام اعدام مطابق قانون بر انتقامگیری شخصی ارجح است. طبق نظر راث این کار برای جامعه و قانونمندی آن اهمیت زیادی دارد. اما طنز ماجرای این شخصیت وقتی آشکارمیشود که بیننده در می ...
ماتیکانداستان ۱۳:۲۳ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ محمدعلی آتش سودا: معرفی فیلم هشت نفرتانگیز، The Hatefull Eight. محصول آمریکا، ۲۰۱۵ کارگردان و نویسنده: کوئنتین تارانتینو. بازیگران: ساموئل ال جکسون، کورت راشل، جنیفر جیسون لی، تیم راث، مایکل مدسن، بروس درن، والتون گوگینس، دمیان بیچیر، چینینگ تاتوم. خلاصهی فیلم: ماجرای در جادههای برفی ایالت وایومینگ و اندک زمانی پس از جنگهای شمال و جنوب میگذرد. یک سرگرد سابق و سیاهپوست نیروهای شمال به نام مارکیز وارن (ساموئل ال جکسون) که اکنون جایزهبگیر شده است، همراه با جنازههای سه خلافکار در راه رسیدن به شهر ردراک در برف وامانده است. یک جایزهبگیر دیگر به نام جان هنگمن روث (کورت راشل) که زنی خلافکار به نام دیزی دامرگ (جنیفر جیسون لی) را اسیر کرده و دارد به همان شهر میرود او را سوار کالسکهی خود میکند. پس از مدتی فردی دیگر به نام کریس مانیکس (والتون گاگینز) سر راه این کالسکه سبز میشود. او هم که در برف وامانده است سوار کالسکه میشود و مشخص میشود که وی سرباز سابق ارتش جنوب و کلانتر جدید شهر ردراک است که تمایلات نژادپرستانهاش را هم انکار نمیکند. کالسکه به یک مغازهی بزرگ بین راهی میرسد و در سالن بزرگ این مغازه این عده با چند نفر دیگر همراه میشوند که عبارتند از: مدیر مغازه ...
ماتیکانداستان ۰۷:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ البته هرکسی کارش به خودش ارتباط دارد اما … 🌦اگر همین اول کاری، لااقل دویست نفر مخاطب جدی ندارید، لطفا کانال نزنید. 🌥اگر محصول یا موضوع مهمی برای ارائه ندارید، لطفا کانال نزنید. ⛅️اگر تیمی که بتواند تولید محتوا (فایل گرافیکی، عکس و نوشتار تولیدی) کند ندارید، لطفا کانال نزنید. 🌤اگر روزی لااقل سه ساعت برای تلگرام وقت اختصاصی ندارید، لطفا کانال نزنید. ☀️اگر قرار است کانال عمومی بزنید و مطالبش کپی از این گروه و آن گروه باشد، لطفا کانال نزنید. با داشتن همه اینها میتوان کانال زد اما هرگز «گروه» راهاندازی نکنید. با اینیکی شوخی نمیتوان کرد!. —-. ادمین مشهدهنر آماده مشاوره برای تبلیغات تلگرامی شما ...
ماتیکانداستان ۰۷:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ آغاز نشستهای خوانش «گلستان سعدی». یکشنبه ۲۰ دیماه - ساعت ۱۸. با حضور آقای محمدحسین محمدپور محل برگزاری: خیابان ابن سینا، ابن سینا ۶، پلاک ۵/۷۰. کافه کتاب سلام. ✅ اولین جلسه رایگان
ماتیکانداستان ۰۷:۱۱ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ درآسمان وبرزمین. _برگ_باخمان زن پاسخی نداد و روی تخت دراز کشید. پس از آن که زن چراغ را خاموش کرد، مرد نفس عمیقی کشید: «این موضوع که تو مدتی زیاد چیزی را از من پنهان نگاه داشتهای، شدیدا منقلبم کرد». مرد سینهاش را صاف کرد: «شدیدا منقلب شدم». مرد این را چندین بار تکرار کرد و روی هر هجا نیز تأکید نمود. زن چراغ را دوباره روشن کرد و با حالتی طلبکارانه بهچهرهی مرد نگریست. سپس از جایش برخاست و دوباره مشغول بهکار شد. مرد با خونسردی و بدون آنکه بهزن نگاه کند، گفت: «فکر نکن که چون بهکارت ادامه میدهی، دلم برایت خواهد سوخت». زن برای مدت کوتاهی بهخیاطی ادامه داد؛ سپس مجبور شد تا از کار دست بکشد؛ زیرا اشکهای زیادی از چهرهاش سرازیر شدند و نمیدانست که چگونه باید آنها را پنهان کند. مرد بهآرامی گفت: «بیا پیش من». ...
ماتیکانداستان ۰۷:۱۱ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ درآسمان وبرزمین. _برگ_باخمان سایهی سرخی از روی پیشانی آملی گذشت. زن از جلوی آینه کنار رفت و چشمانش را بست. اینجا بود که اثر ضربهی دست جاستین بر صورتش، برای لحظهای ناپدید شد. مرد تنها یکبار او را کتک زده بود و بعد خود را شتابزده بهکناری کشیده بود تا از لورفتن زودهنگام خویش جلوگیری کند. سراسر وجود مرد را چنان توفان افسارگسیختهای فراگرفته بود، که زدن هزار ضربه به آملی هم نمیتوانست او را آرام کند. مرد زیر لب گفت: «ای خدا»، و دستانش را شست. او اصولا تنها زمانی از واژهی خدا استفاده میکرد که گمان میبرد هیچ چیز دیگری نمیتواند میزان خشمش را نشان دهد. آملی وحشتزدهتر از آن بود که به مرد نزدیک شود؛ اما به خوبی میدانست که اگر از مرد سؤالی بشود، حالاش بهتر خواهد شد؛ و به همین خاطر از انتهای اتاق خیلی آرام پرسید: «چی …؟» با این وجود زن جرأت نکرد که بپرسد: چی شده؛ چه اتفاقی برایت افتاده؛ آیا کسی به تو توهین کرده؟ زیرا که دلیل خشم مرد مطمئنا خود زن بود. ...
ماتیکانداستان ۱۹:۰۵ ۱۳۹۴/۱۰/۱۸ سخنرانی دکتر حسین شیخ رضایی در رابطه با استعاره و تشبیه و ارتباط استعاره با داستان /جامعه شناسی/روانشناسی/فیلم و تحلیل آن در فیلم
ماتیکانداستان ۱۴:۲۴ ۱۳۹۴/۱۰/۱۸ خانم رونی: چه ت شده، دن؟ حالت خوب نیست؟.. آقای رونی: خوب! هیچ وقت شده من رو خوب ببینی؟ روزی که دفعه اول من رو دیدی که باید تو رختخواب میبودم. روزی که بهم پیشنهاد ازدواج دادی دکترها جوابم کرده بودن. این رو میدونستی، نمیدونستی؟ شبی که باهام ازدواج کردی آمبولانس برام فرستادن. این رو که یادت نرفته؟ (مکث.) نه، نمیشه گفت خوبم. ولی بدتر هم نیستم. در واقع بهتر از قبلم. ...
ماتیکانداستان ۱۱:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۱۸ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید انتشار خبرهای شما و تماس با مدیر کانال:. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹. لطفن در گروهها به اشتراک بگذارید