ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۰۳:۴۲ ۱۳۹۴/۰۹/۲۶ گفت و گوی اصغر نوری با روزنامه نوآوران. پنج شنبه ۲۶ آذر ۹۴ ماتیکانداستان ۰۱:۵۳ ۱۳۹۴/۰۹/۲۶ پیشنهاد فیلم ایرانی: ناهید فیلم «ناهید» روایتگر زندگی زنی به همین نام و با بازی «ساره بیات» است که از همسر معتاد و قمارباز خود با بازی «نوید محمدزاده» طلاق گرفته است. زندگی پرمخاطره او در نحوه تعامل با فرزند لجوج و عصیانگر و مزاحمتهای گاهوبیگاه همسر سابق اگرچه مقدمهای طولانی برای فیلم ناهید است ولی فیلم در پایان میتواند استیصال و درماندگی زنی را به تصویر بکشد که در چندراهیهای تقدیری خویش گیر کرده است. آیدا پناهنده در اولین تجربه سینمایی خود توانسته است با اجتنابی هنرمندانه از مضامین شعاری، درامی خلق کند که وابسته به احساسات متراکم مخاطب نسبت به زنان و کلیشههای سانتیمانتال نیست و میتواند تاثیری عمیقتر و ماندگارتر داشته باشد. نکته جالب این که این موضوع در دو سطح رویکرد شخصیت ناهید نسبت به مصائب زندگیاش و رویکرد کارگردان نسبت به زندگی قهرمانش رخ میدهد. یعنی همانقدر که ناهید در برابر مشکلات با شکیبایی و خویشتنداری، طی طریق میکند، نگاه کارگردان نیز نسبت به وضعیت قهرمان داستان، نگاهی احترامآمیز و بر مبنای کرامت انسانی است. و هرگز فیلمساز تلاش نکرده است با اغراق در وضعیت تراژیک شخصیت قهرمانش، نگاهی ابز ... ماتیکانداستان ۰۱:۵۳ ۱۳۹۴/۰۹/۲۶ پیشنهاد فیلم خارجی: کبوتری نشسته بر شاخهی درخت در اندیشهی هستی فیلم «کبوتری نشسته بر شاخهی درخت در اندیشهی هستی» ساختهی روی اندرسون کارگردان سوئدی همچون اسمش عجیب و غیر متعارف است. جهانی که در فیلم اندرسون نمایش داده میشود جهانی است به شدت دوگانه، آشفته، فاقد اراده بشر و تسلیم در برابر جبری ابدی ازلی. و انسان در چنین فیلمی در قابهای لانگشات اندرسون غیر متحرک و گاهی بدون تحرک و خیره و محتوم به سرنوشت و آیندهی گنگ و مبهم خود است. به سختی میتوان داستان یکخطی برای فیلم دست و پا کرد و هدف اندرسون هم از گردآوری چند پرسوناژ و مکان تکرارشونده در چند ده اپیزود جداگانه و تشکیلدهنده فیلم چیزی ورای رسیدن به یک داستان خطی بوده است و شاید اینطور بتوان گفت که اندرسون با چنین شیوهای که در آن پرسوناژهای تکرارشونده در سیر تاریخی چندینساله نمایش میدهند و از اول تا انتهای فیلم همچنان دچار همان رخوت و پوچی و ناکامی هستند، به نوعی سعی در تجسم کردن مفهوم کلانی به نام اضمحلال تاریخ در مفاهیم قابل بیانتری همچون مرگ و زندگی دارد …. هفته نامه صدا – شماره ۶۴ ... ماتیکانداستان ۲۳:۱۵ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ نقدهای خانم پارسا🖕🖕🖕 ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ هردوداستان را خواندم. با داستان اول بهتر توانستم ارتباط برقرار کنم فضای پادگان,فحشهای رکیک وگاهی طنز آلود که سربازان برای رهایی از فضای خشک ودستوری نثارهم میکنند تا هم تخلیه شده وهم تیکهای به طرفهای مقابل انداخته وقدرت خودرا به رخ بکشند! فضای داستان رااحساس کردم وتوانستم ان را درذهنم تصویر سازی کنم. شخصیت راوی وبابک اگرچه در ابتدا شبیه هم نبود اما فضا واتمسفرموجود آنها را به هم نزدیک کرد تاجاییکه راوی از فعلی که بابک رااز ان نهی میکرد خود به انجام آن وادارشد واین نشان ازفشاری است که محیط به انسانها وارد مبکند. اما توهم. راوی وبابک کمی برایم عجیب بود چگونه هم راوی وهم بابک چهره نورانی را میدیدند؟ جملات رد وبدل شده مقداری سرد بود وخلا احساسی در آنها حس میشد واین خلا تاجایی ادامه داشت که جملات وکلمات عمق لازم را پیدانکرده بود وبه همین دلیل خیلی خواننده راهمراه خود نمیکند که بنظرم یک ضعف میباشد. ساختارجملات محکم نبود وجملات نتوانسته بود حس وحال عمیقی در خواننده ایجاد کند. داستان خواننده راگاهی از نقطهای به نقطه دیگر پرتاب میکرد که باعث گسست داستان در ذهن خواننده میشد. درابتدای داستان با شروع جمله طنز انتظار برابن بود که با داستان طنزی روبرو هستیم اما ... ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ داستان دوم که تقسیم بندی وجودداشت نوعی تفکر برانگیز بود ونگاهی رآل وسورآل را با هم ترکیب کرده بود که باید برای ان وقت گذاشت وبا دق نویسنده در داستان دوم انگار چیزی بیشتراز داستان وخوانش ساده آن از مخاطب انتظار دارد. بنابراین نمیتوان فقط با یک خوانش ساده از ان گذشت. در یک بار خواندن نتوانستم با ان ارتباط برقرار کنم واحساس کردم از یک داستان خارج شده است وخواننده دعوت به انگاره دیگر شده است. برای نویسنده وقلم توانایشان آرزوی موفقیت دارم ... ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ نقد و بررسی دو داستان وحید حسینی ایرانی در گروه جمع خوانی داستان. 👇👇👇 ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ ادامه نقد اعضا گروه و منتقدان. 👇👇👇 ماتیکانداستان ۲۲:۴۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ در روزهای گذشته، بدرفتاری یک پزشک و یک پرستار با یک بیمار خردسال در بیمارستانی در استان اصفهان – امتناعشان از مداوای او به دلیل نا سه سال پیش، زورگیری دو جوان از یک رهگذر به خشم و نفرت کمسابقهای در افکار عمومی دامن زد، و اعدام آن دو جوان در «پارک هنرمندان» تهران را در پی داشت. دو حادثه، با وجود تفاوتهای آشکارشان، شباهتهایی انکارناپذیر دارند. واکنشها به هردو حادثه با رسانهای شدن آنها – انعکاس آنها در خرده رسانهها (شبکههای اجتماعی، یوتیوب، توئیتر، و فیسبوک) و تشدید انعکاسها در رسانههای همگانی (خبرگزاریهای رسمی و شبکههای تلویزیونی) – آغاز شد، در اندکمدتی به اوج رسید، و به محکومیت و مجازات «مجرمان»، به سرعت و با شتاب کمسابقه، از سوی دستگاه دولت منجر شد. به علاوه، در هردو حادثه، تنها روایت رسمی / رسانهای انعکاس یافت: حادثه از نگاه مرتکبان روایت نشد، و آن «گناهکاران» فرصتی آنچنان که باید برای تشریح – و نه حتا توجیه – گناه خود نیافتند. در عین حال، این دو حادثه پرسشی مشابه پیش میکشند: در حالی که همهروزه جرائم بسیاری – به مراتب مهیبتر – در سراسر کشور اتفاق میافتد، چرا و چهگونه بعضی از جرائم نظیر این دو – و نه بسیاری دیگر – با چنین واکنشهای سراسری مواجه میشوند؟ یک پاسخ ساده و البته مستدل میتواند ه ... ماتیکانداستان ۲۲:۴۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ این حقیقت را که نه بلاگردانان سراسر گناهکارند و نه مشارکتکنندگان در آیین بلاگردانی سراسر بیگناه مجازات آیینی آن پزشک و پرستار و آن دو جوان زورگیر از یک سو ناکارآمدیها در نظام درمانی و بیعدالتیها در نظام قضایی را قاطعانه نهان میکند و بار گناه را سراسر به دوش مجرمان میاندازد و، از سوی دیگر، معصومیت کاذبی به حامیان و مشوقان مجازات میبخشد و آنان را، به رغم همدستیشان با نظامهای ناکارآمد و ناعالادنه، سراسر تطهیر و تبرئه میکند. در عین حال، همچنان که پیشینههای این پدیده نشان میدهد، این روندی سراسر آگاهانه، ارادی، و از سر دانایی نیست. انبوهی، و احتمالا اکثر، شرکتکنندگان در بلاگردانی (انبوهی از تماشاگران «مراسم» اعدام آن دو جوان در «پارک هنرمندان» و انبوهی از مشارکتکنندگان در سنگسار مجازی آن پزشک و پرستار، و احتمالا اکثر آنان) از نقش خود در این ماجرا بیخبرند. «دیگران»، حکومت، فرهنگ، عرف، آداب اجتماعی، ساختار سیاسی، و سازههای ایدئولوژی است که آنان را به این همه وا میدارد. به بیان ساده، آنان «نمیدانند که چه میکنند»، و همچون بلاگردانان قربانی سازوکاری فراتر از آگاهی، اراده، و انتخاب خودند. به همین دلیل، اخلاق ساختارنگر، اخلاق متعارف، اخلاق مبتنی بر تقابل ارباب و برده یا ستم ... ماتیکانداستان ۲۲:۴۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ ودنی بوده گناهکاری او به دلیل مشارکت در آن جرم و جنایت جمعی نبود، نادانی او به عنوان یک فرد و به عنوان یک انسان بود مسیح دربارهی مصلوبکنندگان خود، روی به خدای خود، اینگونه گفته بود: «آنان را ببخش، چون نمیدانند که چه میکنند.» در اخلاق انساننگر، ندانستن دلیل بیگناهی و بخشش نیست: آنان را نباید بخشید، چون «نمیدانند» که چه میکنند. ... ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ داستانهای جناب آقای حسینی را خواندم. داستان اول فضایی مردانه را بسیار عالی روایت کرده است بخوبی توانستم محبط سربازی را در ذهن ترسیم کنم. داستان دوم داستان رئال که خواننده را نیز مخاطب قرار میدهد. اما فضا و حال و هوای داستان اول صمبمی تربود. توانایی قلم نوبسنده و داشتن علم نویسندگی جناب حسینی ر ... ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ در این داستانها مشهود است. قلمتان مانا باد! ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ این نقد آخر متعلق به خانم رضاسلطانی است ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ طرح داستان نخست تقریبن همونی بود که سرکار خانم دکتر محبی فرمودن ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ درباره املای هوله هم بگذارید به حساب سلیقه من که در رویارویی با واژگانی با دو املا گزینش من گزینشیه که به ویژگیهای زبان پارسی نزدی ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ جناب حسینی گرامی. البته ژانرو نویسندهها ابداع میکنند و منتقدان طبقه بندی اما میخوام بدونم اکر نویسنده نبودین و با این داستان روبرو میشدین اونو تو چه ژانری قرار میدادین ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ خیلی شتاب زده. روشنایی آنسوی سیم خاردار با درود و سپاس داستان آنسوی سیم خاردار شروع خوبی دارد، در همان آغاز با صحنهی فرار من راوی، و در ادامه با تک گوییهای درونی و گفتگوهای بیرونی شخصیتها و تیپهای داستانی معرفی و کلاف روایت با چرخش زمان از آخر گشوده میشود و این امر در خواننده ایجاد تعلیق کرده و با طرح روابط حاکم در پادگان ذهن مخاطب درگیر داستان میشود. مکان نظامی داستان دارای یک سلسله مراتب خشک است و قدرت از بالا به پائین اعمال قدرت میشود. اموری مانند فرار از پادگان، سوء استفاده جنسی، تنبیههای شاق بدنی … عوامل زمینه سازی هستند در خدمت روایت. صحنه پردازیها بکر و جذاب اند، چیزی که به بدنه متن آسیب میرساند، پرگویی و توضیحات غیر لازم میباشد داستان به منزلهی یک پیام بخوبی در ذهن خواننده؛ واکنشهای عقلی، عاطفی، جنسی، و حرکتی تصویری را سبب میشود، با حضور فرشته در روایت نویسنده با فرم و ساختی سورآلی نارس به موضوعی رال، تکراری و تکرار شوند میپردازد. داستان را دوست داشتم و از خوانش آن لذت بردم ... ماتیکانداستان ۲۲:۴۰ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ ادامه نقد اعضا گروه و منتقدان. 👇👇👇 ماتیکانداستان ۲۲:۴۰ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ نقد و بررسی دو داستان وحید حسینی ایرانی در گروه جمع خوانی داستان. 👇👇👇 ‹ 373 374 375 376 377 378 379 ›
ماتیکانداستان ۰۱:۵۳ ۱۳۹۴/۰۹/۲۶ پیشنهاد فیلم ایرانی: ناهید فیلم «ناهید» روایتگر زندگی زنی به همین نام و با بازی «ساره بیات» است که از همسر معتاد و قمارباز خود با بازی «نوید محمدزاده» طلاق گرفته است. زندگی پرمخاطره او در نحوه تعامل با فرزند لجوج و عصیانگر و مزاحمتهای گاهوبیگاه همسر سابق اگرچه مقدمهای طولانی برای فیلم ناهید است ولی فیلم در پایان میتواند استیصال و درماندگی زنی را به تصویر بکشد که در چندراهیهای تقدیری خویش گیر کرده است. آیدا پناهنده در اولین تجربه سینمایی خود توانسته است با اجتنابی هنرمندانه از مضامین شعاری، درامی خلق کند که وابسته به احساسات متراکم مخاطب نسبت به زنان و کلیشههای سانتیمانتال نیست و میتواند تاثیری عمیقتر و ماندگارتر داشته باشد. نکته جالب این که این موضوع در دو سطح رویکرد شخصیت ناهید نسبت به مصائب زندگیاش و رویکرد کارگردان نسبت به زندگی قهرمانش رخ میدهد. یعنی همانقدر که ناهید در برابر مشکلات با شکیبایی و خویشتنداری، طی طریق میکند، نگاه کارگردان نیز نسبت به وضعیت قهرمان داستان، نگاهی احترامآمیز و بر مبنای کرامت انسانی است. و هرگز فیلمساز تلاش نکرده است با اغراق در وضعیت تراژیک شخصیت قهرمانش، نگاهی ابز ...
ماتیکانداستان ۰۱:۵۳ ۱۳۹۴/۰۹/۲۶ پیشنهاد فیلم خارجی: کبوتری نشسته بر شاخهی درخت در اندیشهی هستی فیلم «کبوتری نشسته بر شاخهی درخت در اندیشهی هستی» ساختهی روی اندرسون کارگردان سوئدی همچون اسمش عجیب و غیر متعارف است. جهانی که در فیلم اندرسون نمایش داده میشود جهانی است به شدت دوگانه، آشفته، فاقد اراده بشر و تسلیم در برابر جبری ابدی ازلی. و انسان در چنین فیلمی در قابهای لانگشات اندرسون غیر متحرک و گاهی بدون تحرک و خیره و محتوم به سرنوشت و آیندهی گنگ و مبهم خود است. به سختی میتوان داستان یکخطی برای فیلم دست و پا کرد و هدف اندرسون هم از گردآوری چند پرسوناژ و مکان تکرارشونده در چند ده اپیزود جداگانه و تشکیلدهنده فیلم چیزی ورای رسیدن به یک داستان خطی بوده است و شاید اینطور بتوان گفت که اندرسون با چنین شیوهای که در آن پرسوناژهای تکرارشونده در سیر تاریخی چندینساله نمایش میدهند و از اول تا انتهای فیلم همچنان دچار همان رخوت و پوچی و ناکامی هستند، به نوعی سعی در تجسم کردن مفهوم کلانی به نام اضمحلال تاریخ در مفاهیم قابل بیانتری همچون مرگ و زندگی دارد …. هفته نامه صدا – شماره ۶۴ ...
ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ هردوداستان را خواندم. با داستان اول بهتر توانستم ارتباط برقرار کنم فضای پادگان,فحشهای رکیک وگاهی طنز آلود که سربازان برای رهایی از فضای خشک ودستوری نثارهم میکنند تا هم تخلیه شده وهم تیکهای به طرفهای مقابل انداخته وقدرت خودرا به رخ بکشند! فضای داستان رااحساس کردم وتوانستم ان را درذهنم تصویر سازی کنم. شخصیت راوی وبابک اگرچه در ابتدا شبیه هم نبود اما فضا واتمسفرموجود آنها را به هم نزدیک کرد تاجاییکه راوی از فعلی که بابک رااز ان نهی میکرد خود به انجام آن وادارشد واین نشان ازفشاری است که محیط به انسانها وارد مبکند. اما توهم. راوی وبابک کمی برایم عجیب بود چگونه هم راوی وهم بابک چهره نورانی را میدیدند؟ جملات رد وبدل شده مقداری سرد بود وخلا احساسی در آنها حس میشد واین خلا تاجایی ادامه داشت که جملات وکلمات عمق لازم را پیدانکرده بود وبه همین دلیل خیلی خواننده راهمراه خود نمیکند که بنظرم یک ضعف میباشد. ساختارجملات محکم نبود وجملات نتوانسته بود حس وحال عمیقی در خواننده ایجاد کند. داستان خواننده راگاهی از نقطهای به نقطه دیگر پرتاب میکرد که باعث گسست داستان در ذهن خواننده میشد. درابتدای داستان با شروع جمله طنز انتظار برابن بود که با داستان طنزی روبرو هستیم اما ...
ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ داستان دوم که تقسیم بندی وجودداشت نوعی تفکر برانگیز بود ونگاهی رآل وسورآل را با هم ترکیب کرده بود که باید برای ان وقت گذاشت وبا دق نویسنده در داستان دوم انگار چیزی بیشتراز داستان وخوانش ساده آن از مخاطب انتظار دارد. بنابراین نمیتوان فقط با یک خوانش ساده از ان گذشت. در یک بار خواندن نتوانستم با ان ارتباط برقرار کنم واحساس کردم از یک داستان خارج شده است وخواننده دعوت به انگاره دیگر شده است. برای نویسنده وقلم توانایشان آرزوی موفقیت دارم ...
ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ نقد و بررسی دو داستان وحید حسینی ایرانی در گروه جمع خوانی داستان. 👇👇👇
ماتیکانداستان ۲۲:۴۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ در روزهای گذشته، بدرفتاری یک پزشک و یک پرستار با یک بیمار خردسال در بیمارستانی در استان اصفهان – امتناعشان از مداوای او به دلیل نا سه سال پیش، زورگیری دو جوان از یک رهگذر به خشم و نفرت کمسابقهای در افکار عمومی دامن زد، و اعدام آن دو جوان در «پارک هنرمندان» تهران را در پی داشت. دو حادثه، با وجود تفاوتهای آشکارشان، شباهتهایی انکارناپذیر دارند. واکنشها به هردو حادثه با رسانهای شدن آنها – انعکاس آنها در خرده رسانهها (شبکههای اجتماعی، یوتیوب، توئیتر، و فیسبوک) و تشدید انعکاسها در رسانههای همگانی (خبرگزاریهای رسمی و شبکههای تلویزیونی) – آغاز شد، در اندکمدتی به اوج رسید، و به محکومیت و مجازات «مجرمان»، به سرعت و با شتاب کمسابقه، از سوی دستگاه دولت منجر شد. به علاوه، در هردو حادثه، تنها روایت رسمی / رسانهای انعکاس یافت: حادثه از نگاه مرتکبان روایت نشد، و آن «گناهکاران» فرصتی آنچنان که باید برای تشریح – و نه حتا توجیه – گناه خود نیافتند. در عین حال، این دو حادثه پرسشی مشابه پیش میکشند: در حالی که همهروزه جرائم بسیاری – به مراتب مهیبتر – در سراسر کشور اتفاق میافتد، چرا و چهگونه بعضی از جرائم نظیر این دو – و نه بسیاری دیگر – با چنین واکنشهای سراسری مواجه میشوند؟ یک پاسخ ساده و البته مستدل میتواند ه ...
ماتیکانداستان ۲۲:۴۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ این حقیقت را که نه بلاگردانان سراسر گناهکارند و نه مشارکتکنندگان در آیین بلاگردانی سراسر بیگناه مجازات آیینی آن پزشک و پرستار و آن دو جوان زورگیر از یک سو ناکارآمدیها در نظام درمانی و بیعدالتیها در نظام قضایی را قاطعانه نهان میکند و بار گناه را سراسر به دوش مجرمان میاندازد و، از سوی دیگر، معصومیت کاذبی به حامیان و مشوقان مجازات میبخشد و آنان را، به رغم همدستیشان با نظامهای ناکارآمد و ناعالادنه، سراسر تطهیر و تبرئه میکند. در عین حال، همچنان که پیشینههای این پدیده نشان میدهد، این روندی سراسر آگاهانه، ارادی، و از سر دانایی نیست. انبوهی، و احتمالا اکثر، شرکتکنندگان در بلاگردانی (انبوهی از تماشاگران «مراسم» اعدام آن دو جوان در «پارک هنرمندان» و انبوهی از مشارکتکنندگان در سنگسار مجازی آن پزشک و پرستار، و احتمالا اکثر آنان) از نقش خود در این ماجرا بیخبرند. «دیگران»، حکومت، فرهنگ، عرف، آداب اجتماعی، ساختار سیاسی، و سازههای ایدئولوژی است که آنان را به این همه وا میدارد. به بیان ساده، آنان «نمیدانند که چه میکنند»، و همچون بلاگردانان قربانی سازوکاری فراتر از آگاهی، اراده، و انتخاب خودند. به همین دلیل، اخلاق ساختارنگر، اخلاق متعارف، اخلاق مبتنی بر تقابل ارباب و برده یا ستم ...
ماتیکانداستان ۲۲:۴۹ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ ودنی بوده گناهکاری او به دلیل مشارکت در آن جرم و جنایت جمعی نبود، نادانی او به عنوان یک فرد و به عنوان یک انسان بود مسیح دربارهی مصلوبکنندگان خود، روی به خدای خود، اینگونه گفته بود: «آنان را ببخش، چون نمیدانند که چه میکنند.» در اخلاق انساننگر، ندانستن دلیل بیگناهی و بخشش نیست: آنان را نباید بخشید، چون «نمیدانند» که چه میکنند. ...
ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ داستانهای جناب آقای حسینی را خواندم. داستان اول فضایی مردانه را بسیار عالی روایت کرده است بخوبی توانستم محبط سربازی را در ذهن ترسیم کنم. داستان دوم داستان رئال که خواننده را نیز مخاطب قرار میدهد. اما فضا و حال و هوای داستان اول صمبمی تربود. توانایی قلم نوبسنده و داشتن علم نویسندگی جناب حسینی ر ...
ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ درباره املای هوله هم بگذارید به حساب سلیقه من که در رویارویی با واژگانی با دو املا گزینش من گزینشیه که به ویژگیهای زبان پارسی نزدی
ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ جناب حسینی گرامی. البته ژانرو نویسندهها ابداع میکنند و منتقدان طبقه بندی اما میخوام بدونم اکر نویسنده نبودین و با این داستان روبرو میشدین اونو تو چه ژانری قرار میدادین
ماتیکانداستان ۲۲:۴۱ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ خیلی شتاب زده. روشنایی آنسوی سیم خاردار با درود و سپاس داستان آنسوی سیم خاردار شروع خوبی دارد، در همان آغاز با صحنهی فرار من راوی، و در ادامه با تک گوییهای درونی و گفتگوهای بیرونی شخصیتها و تیپهای داستانی معرفی و کلاف روایت با چرخش زمان از آخر گشوده میشود و این امر در خواننده ایجاد تعلیق کرده و با طرح روابط حاکم در پادگان ذهن مخاطب درگیر داستان میشود. مکان نظامی داستان دارای یک سلسله مراتب خشک است و قدرت از بالا به پائین اعمال قدرت میشود. اموری مانند فرار از پادگان، سوء استفاده جنسی، تنبیههای شاق بدنی … عوامل زمینه سازی هستند در خدمت روایت. صحنه پردازیها بکر و جذاب اند، چیزی که به بدنه متن آسیب میرساند، پرگویی و توضیحات غیر لازم میباشد داستان به منزلهی یک پیام بخوبی در ذهن خواننده؛ واکنشهای عقلی، عاطفی، جنسی، و حرکتی تصویری را سبب میشود، با حضور فرشته در روایت نویسنده با فرم و ساختی سورآلی نارس به موضوعی رال، تکراری و تکرار شوند میپردازد. داستان را دوست داشتم و از خوانش آن لذت بردم ...
ماتیکانداستان ۲۲:۴۰ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ نقد و بررسی دو داستان وحید حسینی ایرانی در گروه جمع خوانی داستان. 👇👇👇