📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📢آموزش ادبیات کاراگاهی/ ۵. باز هم معما.. نوید فرخی: در ادبیات کاراگاهی، گره گشایی از معما حیاتی است

وقتی معمای شگفت انگیز را برای داستان طرح کردید باید برایش یک پاسخ ساده پیدا کنید. در طول داستان به آن معما باید شاخ و برگ داد، و روی فضاپردازی و شخصیت پردازی و انگیزه‌ها کار کرد. مسئله مهم «احتمالات» است. در طرح معما همواره باید از جنبه‌ای وارد شد که احتمالش به چشم خواننده نیاید و در نهایت باورپذیر باشد. بیشتر معمایی نویسان از این الگو استتار حقیقت استفاده می‌کنند. حقیقت اغلب در صحنه جرم نهفته اما نادیده باقی می‌ماند. وقتی همه چیز سرجایش است و همه چیز درست پیش می‌رود، قاعدتا یک جای کار می‌لنگد. به قول سرآرتور کانن دویل «هیچ چیز فریبنده‌تر از حقیقتی آشکار نیست!». استفاده از علم شکل دیگری برای حل معماست. ...
  • گزارش تخلف

📢خاطره مترجم ایرانی از سفر پاموک به ایران

فصیحی: اورهان پاموک در سال ۱۳۸۲ به دعوت انتشارات ققنوس یک هفته به تهران آمد و با برخی نویسندگان و شعرا و روشنفکران ایرانی ملاقات کرد و در نمایشگاه کتاب هم به سؤال‌های علاقه‌مندان آثارش پاسخ داد. آن زمان هنوز چهار سال مانده بود که جایزهٔ نوبل را ببرد و در ایران پاموک را با دو رمان «زندگی نو» و «قلعهٔ سفید» می‌شناختند که من به فارسی ترجمه کرده بودم و ققنوس منتشرش کرده بود و فرایند انتشار همین کتاب‌ها باعث آشنایی و بعدها دوستی ما با این نویسندهٔ بزرگ و جهانی شده بود. امروز که روز تولد اورهان پاموک است با خود گفتم عکسی از آن دوره به اشتراک بگذارم، عکسی است که زنده‌یاد محمدعلی سپانلو نیز مزینش کرده و من و اورهان پاموک خندان نیز در آن حضور داریم. ...
  • گزارش تخلف

📢آیا گلشیری فخرفروشی کرد؟. دربارۀ این جمله بسیار گفتند و نوشتند

عده‌ای کوشیدند انتساب آن را به گلشیری رد کنند، اما درج مصاحبه در سایت رسمی بنیاد گلشیری هرگونه تردید را در انتساب این جمله به گلشیری دور می‌کند. عده‌ای کوشیدند فضای مصاحبه را فضایی غیررسمی و خودمانی جلوه دهند تا از این راه از رسمیت گفتۀ گلشیری بکاهند، در حالی که نگاهی به پرسش‌ها و پاسخ‌های کاملا آگاهانه و جدی گلشیری نشان می‌دهد مصاحبه کاملا رسمی بوده، نه گپ و گفتی خصوصی که در اثر امین نبودن شنونده به فضای عمومی درز کرده باشد. عده‌ای کوشیدند این جمله را، نه به مثابه گزاره‌ای مستقل، بلکه با توجه به بافت سخن و پس و پیش آن توضیح دهند و آن را دهن‌کجی به سانسور تعبیر کنند. عده‌ای آن را خودستایانه و متکبرانه دانستند و نشانۀ خودشیفتگی شخصی که به قول شاملو «یک غیرممکن است … غیرممکن یعنی اینکه کسی نویسنده نباشد و همه فکر کنند نویسندۀ درجه یک است». من به هیچ‌یک از این تعابیر کاری ندارم. ممکن است هریک بیان‌کننده و دربردارندۀ بخشی از حقیقت، یا تمام آن باشند- حقیقتی که فقط و فقط نزد خود گلشیری بوده، نه نزد هیچ‌یک از ما به عنوان مخاطب تاویل‌گر، و نه حتی نزد مصاحبه‌کننده‌ای که با شنیدن این جمله به صرا ...
  • گزارش تخلف

📢گلشیری، ولی فقیه ادبیات داستانی. مناسبت ٢۵ اسفند هفتادونهمین سالروز تولد هوشنگ گلشیری

آصف بارزی: نوشتن از هوشنگ گلشیری، نوشتن از نوشتن است. انسانی که بی‌نیاز از هر پسوند و پیشوندی نقش مهمی در پیشبرد ادبیات داستانی ایران داشته است. شاید بتوان گفت که پس از هدایت، هیچ نویسنده‌ی ایرانی به اندازه‌ی گلشیری در قوام پیدا کردن و جهت یافتن ادبیات داستانی ایران نقش نداشته است. گلشیری جز نوشتن داستان، تجارب خودش در داستان‌نویسی را به نسل بعد از خودش منتقل کرد و مقالات و نقدهایی هم در این زمینه نوشت و چهره‌های مهمی را به ادبیات داستانی ایران معرفی کرد که آثار اکثرشان بخش مهمی از ادبیات داستانی حال حاضر ایران را تشکیل می‌دهند. برای مثال سخنرانی گلشیری در شب‌های شعر گوته نشان می‌دهد که این نویسنده، دایره المعارف ادبیات داستانی قبل از خودش است و آدمی نیست که فقط در کنج خودش بنشیند و بنویسد و نداند که گذشته‌ و حال این رشته‌ی هنری چیست و به کجا خواهد انجامید. او چشم باز و ذهن هشیار و گوش شنوای ادبیات داستانی معاصر بود. تا بود صبورانه داستان‌های جوان‌ها را شنید و دلسوزانه یاری‌شان داد. تجربه‌ها و دریافت‌هایش از ادبیات را مخفی نکرد و در اختیار دیگران گذاشت. وقتی گلشیری بیان می‌کند که «من خ ...
  • گزارش تخلف

📢حمله زرشناس به گلشیری/ادبیاتی که ایدئولوژی زدایی کند وضع موجود را توجیه کرده است

زرشناس: ایدئولوژی مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که از عقل مدرن درآمده، نئولیبرالیسم هم کاملا ایدئولوژی است. نئولیبرالیسم وقتی برنامه خصوصی سازی و تعدیل و دولت کوچک را مطرح می‌کند، همه این برنامه‌ها ایدئولوژیک است با این تفاوت که آنها آرمان گرایی به عنوان زیر و رو کردن را مطرح نمی‌کنند وجز به جز در افق وضع موجود حرکت می‌کنند …لذا نئولیبرالیسم یک صورت ایدئولوژیک است، منتهی مسئله آنها این است که تعریف ایدئولوژی را به سمت آن دسته از ایدئولوژی هایی می‌برند که بیشتر می‌خواهند حرکت‌های انقلابی و آرمان گرایانه بکنند و آنها را تحت عنوان بی خردی مورد حمله قرار می‌دهند …از سال‌های دهه ۱۹۶۰ که این مباحث در غرب مطرح می‌شود دهه ۴۰ ماست. شما دقت کنید دهه ۴۰ و دهه ۵۰ ما این حرف‌ها در کشور ما نیست و از اواسط دهه ۱۹۸۰ درست جریان نوظهور نئولیبرالی در داخل کشور ما که محور آن عبدالکریم سروش است، این حرف‌ها را مطرح می‌کند …اولین بار که سروش در سال‌های ۶۹ و ۷۰ مجال پیدا می‌کند و آن نقاب نفاق را بر می‌دارد در سخنرانی هایی مانند فربه‌تر از ایدئولوژی و بحث‌های او در مورد شریعت ...
  • گزارش تخلف

📢گلشیری؛ نویسنده‌ای که آسان خوانان را طرد می‌کرد!. ادبیات گاهی می‌تواند همین نقش را بر عهده بگیرد

این تجربه به من کمک کردتا از وقایع روزمره بتوانم سود بجویم و به نوعی به پیشگویی آینده نزدیک شوم با این نحوه نگرش است که من فکر می‌کنم داستان می‌تواند در رهایی آدمها از دام گذشته و حال و آینده کار ساز باشدو خواننده را به آنچه آرمان همه ماست نزدیک کند. دیوار سقف من همینهاست که می‌نویسم، همین طرز نوشتن از راست به چپ، دراین انحنای نون است که می‌نشینم و سپر من از همه بلایا، سرکش کاف یا گاف است.۱۶ خرداد ۱٣٧٩ هوشنگ گلشیری، همه حروف الفبا را، خوابهایش، خواننده هایش و باقی زندگی را گذاشت ورفت. یاد زمانی افتادم که «جن نامه» را می‌خواندم. دوستی به شوخی می‌گفت: الهام خودش یک کتاب نوشته و اسمش را گذاشته «جن نامه»، بعد به اسم گلشیری چاپ کرده تا بگوید من چیزهایی می‌خوانم که شما نشنیده و نخوانده‌اید! من خاصم! همه خندیدیم و تمام شد و رفت، اما اینکه گلشیری خاص است هرگز تمام نمی‌شود و نمی‌گذرد. جایی گفته (که «جن نامه» بهترین کارش است) و خواننده صبور و پرتحمل می‌طلبد. در این دنیای پر سرعت که معلوم نیست نه خودش و نه آدمهاش به کجا چنین شتابانند؟! دیگر رمان و کتابهای قطور گوشه کتابخانه‌ها دوران بازنشستگی می‌ ...
  • گزارش تخلف

📢خاطره مدیر انتشارات ققنوس از گلشیری/ امروز ۱۶ خرداد سالروز درگذشت هوشنگ گلشیری است

حسین زادگان، مدیر مسئول انتشارات ققنوس، تعریف می‌کند سال ۱۳۵۶ که این انتشارات تازه تاسیس شده بود، مرحوم محمدعلی سپانلو انتشار آثار هوشنگ گلشیری را به او پیشنهاد کرد. گلشیری که آن زمان قرارداد تمامی کتاب‌هایش را با نشر زمان فسخ کرده بود، با ققنوس برای انتشار آثارش قرارداد بست. اولین کتاب این مجموعه «شازده احتجاب» بود که به درخواست گلشیری با طرح جلدی از آیدین آغداشلو در تیراژ ۱۰ هزار نسخه در سال ۱۳۵۷ منتشر شد. جالب آن‌که بسیاری تصور می‌کردند چون انتشار کتاب با اوج گیری انقلاب همزمان شده، خط‌خطی روی تصویر جلد به این دلیل است؛ اما طرح جلد دقیقن ابتکار طراح جلد آیدین آغداشلو بود. ققنوس تلاش کرد تا کتاب‌های دیگر گلشیری را هم منتشر کند. در این راستا «بره گمشده راعی» را پس از ویرایش احمد گلشیری حروفچینی کرد و برای اخذ مجوز تحویل ارشاد (که تازه تاسیس شده بود) داد اما مجوز آن منوط به انجام اصلاحات شد. گلشیری با این اصلاحات موافقت نکرد و گفت: «حتی یک «واو» آن را هم تغییر نمی‌دهم» در نتیجه کتاب منتشر نشد …و هنوز هم منتشر نشده است. یاد و نامش جاودان باد. ...
  • گزارش تخلف

📢چگونه از هیچ داستان بنویسیم؟.. 📹در این ویدئوی کوتاه، عباس معروفی با شما از داستان نویسی می‌گوید

ویدئو، معرفی ما به دوستداران نوشتن است؛ سپاس از همراهیتان
  • گزارش تخلف

📢داستان‌های به هم پیوسته در ایران

صادقی: ایده‌ ی داستان‌‌های به هم متصل بیش از یک قرن است که مورد توجه داستان‌ نویسان غربی بوده و در ادبیات داستانی ایران نیز طرفدارانی داشته است که در داستان مدرن فارسی با ابراهیم گلستان و با مجموعه‌ ی «آذر، ماه آخر پائیز» (۱۳۲۸ یا ۱۹۴۸) آغاز شد و نویسندگان دیگری نیز این جریان فکری را ادامه دادند که از آن جمله می‌ توان به «یوزپلنگانی که با من دویده‌ اند» (۱۳۷۳)، اثر بیژن نجدی اشاره کرد که به مثابه‌ ی نوعی داستان کوتاه غیرگسسته است که در آن، داستان‌‌ها به یکدیگر ارتباطی ندارند، اما یک شخصیت مرکزی به نام «طاهر»، میان داستان‌‌ها قرابتی ایجاد می‌ کند. همچنین می‌ توان به دو دنیا «(۱۳۸۱) و» خاطره‌های پراکنده «(۱۳۷۱) اثر گلی ترقی اشاره کرد که به واسطه‌ ی راوی‌‌های مشترک گره‌ی اتصالی داستان‌‌ها بسته می‌ شود،» ماجرای پیچیده‌ ی یک اتفاق ساده «(۱۳۸۹) اثر مرجان نعمت کاووسی که شخصیت‌‌های مشترک در داستان‌‌های متفاوت این اتصال را شکل می‌ دهد، سه گانه‌ ی اسماعیل فصیح به نام‌‌های» شراب خام «(۱۳۴۷)،» ثریا در اغما «(۱۳۶۳) و زمستان ۶۲ (۱۳۶۶) که به واسطه‌ ی یک روایت مرکزی و شخصیت‌‌های مشترک از جمله جلال آری ...
  • گزارش تخلف

جهان را منور می‌کند، ولی نویسنده در تاریکی فرو می‌رود …◀ابداع، آسانتر از کشف است

مشکل‌ترین کار این است که واقعیت را با تمام جزئیات تنوعش، و در صورت امکان به جامع‌ترین شکل، نشان دهی، چون همین چهره هایی هم که هر روز می‌بینیم، مانند انبوه نامشخص حشرات، از کنارت می‌گذرند …◀خاطرات خوش، اگر با غم عجین باشند، طعم بهتری دارند. این است که من درواقع غمگین نیستم بلکه جویای لذتم …📒گفتگو با کافکا. ✒گوستاو یانوش. ✏فرامرز بهزاد. 📎انتشارات خوارزمی. ...
  • گزارش تخلف

داستانی کوتاه از فرانتس کافکا. (گشت گذار در کوهسار)

بی آنکه صدایم شنیده شود فریاد زدم: نمی دانم، نمی دانم. اگر کسی نمی‌آید، پس کسی نمی‌آید. من به کسی بدی نکرده‌ام، هیچ کس به من بدی نکرده است، ولی هیچ کسی کمکم نمیکند. دسته‌ای از هیچ کس‌ها. ولی آن همه‌اش راست نیست. فقط اینکه هیچ کسی کمکم نمی‌کند-از سوی دیگر دسته‌ای از هیچ کس‌ها خوب است. دوست دارم با دسته‌ای از هیچ کس‌ها به گشت و گذار بروم، چرا نروم؟ البته در کوهسار، پس کجا؟ چطور این هیچ کس‌ها یکدیگر را هل می‌دهند، همه‌ی این بازوهای درهم آویخته‌ی بالا آورده، این پاهای بی شماری که چنان نزدیک همدیگر قدم برمی دارند! ...
  • گزارش تخلف

📢براهنی: پان ترک نیستم و برای ایران اسلحه دست می‌گیرم / فارسی زبان مشترک همه ایران و فوق العاده شاهکار است

براهنی: ◀دفاع از زبان‌های مردم ایران ضرورت ا‌ست و هرگز به معنای تجزیه‌طلبی نیست. ربطی به هم ندارند. مرز یک موضوع سیاسی و تاریخی‌ است. مذهب و زبان مرزها را نمی‌سازند و کشور به وجود نمی‌آورند. فارسی زبان رسمی و مشترک همه‌ ایران است و زبان فوق‌العاده شاهکاری ا‌ست که من نویسنده‌ی آنم، ولی از زبان مادری خودم هم دفاع می‌کنم و ابدا به تجزیه اعتقادی ندارم …◀هرگز تمامیت ایران را از نظر دور نداشته‌ام و گفته‌ام که اسلحه دست می‌گیرم و برای آن می‌جنگم، ولی خب عده‌ای دفاع من از زادگاه و زبان مادری‌ام را برای مقاصد خودشان بهانه کرده‌اند و نمی‌فهمند که وقتی دم از آزادی بیان می‌زنیم نمی‌توانیم بعدش زبان مردم را ممنوع کنیم. حس من به وطنم همان حسی ا‌ست که در شعرهایم بیانش کرده‌ام …◀دوست دارم به ایران بازگردم ولی الآن آمادگی ندارم که بیایم. نه به دلایل سیاسی اجتماعی، چون هیچ کاری نکرده‌ام که مشکلی برایم پیدا شود. بلکه به این دلیل که به سنی رسیده‌ام که اگر جابه‌جا شوم چیزهایی را که باید بنویسم عقب می‌مانند و نمی‌خواهم این‌ها عقب بیفتد. حافظه‌ آدم ابدی نیست و می‌خواهم زندگی‌نامه‌ام را خیلی صریح بنویسم …◀برا ...
  • گزارش تخلف