📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


شیوه نگارش گلشیری / یادداشتی از رضا براهنی/ پاره ۲.. ماموریت رمان را تعیین کرده بود

تکه به تکه، جزء به جزء، مرموز، مثل نوعی مخفی کاری پیچیده، مثل مورچه‌های مصمم که زیرپای عابران برای چیزهای نامعلوم و نامحسوس را، انگار به تبع ماموریتی مخفی و محتوم باید به لانه نامعلوم برسانند. کلمات به هم می‌رسیدند، از هم جدا می‌شدند، تلفیق دیگری از آن‌ها وسط سطر بعدی پیدا می‌شد، با یک وسواس عجیب زیرجلکی، از تو، انگار از زیر کاغذ آهن ربایی تراشه‌های کلمات را روی کاغذ این و آن می‌برد و ناگهان شازده می‌شد، فخری می‌شد، فخر النسا می‌شد و یا قصه‌ای می‌شد که گلشیری ایستاده بود و در یکی از شهرهای اروپا، وسط یکی از جلسات خصوصی کانون یا در جلسات هشت نفره خودشان بر سر جمع می‌خواندند با آن صدای گرفته، با آن دقت و ممارست، ریز ریز، ریز ریز ریز، و آنها را به هم کوک می‌زد، مثل استاد قالیباف که تند تند نخ‌های رنگین را گره می‌زد، و این می‌شد قصه به زعم من، داستان به زعم من، و اصلا چه فرق می‌کرد که اسمش چه باشد، مساله این بود که این جزییات دقیق بیرونی، یعنی بیرون و خارج از کلمات بود که اهمیت داشت …گلشیری رئالیست طبیعت و اجتماع و سرنوشت و این قبیل مسائل نبود، رئالیست زبانی بود که با آن چیزها آفریده می‌شد ...
  • گزارش تخلف

شیوه نگارش گلشیری / یادداشتی از رضا براهنی/ پاره ۱

هوشنگ گلشیری در زندگی نه چندان طولانی از نظر ماه و سال، اما بسیار پربار از لحاظ تولید فرهنگی و ادبی و نیز وقف بیش از دو دهه از زندگی پربارش در راه «آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثناء» ¹ بر ادبیات ایران تاثیری عمیق گذاشته است. گرد فراموشی بر چهره او هرگز نخواهد نشست …در زمان مرگ او در یادداشت کوتاهی که برای قرائت در مراسم تدفین به ایران فرستادم، در چهار پنج سطر اول آن اشاره کردم که مرگ او یگانه‌ای است از میان سه یا چهار یگانه این زمان، این زبان و این نثر. در قصه کوتاه در نسل خود تالی نداشت، ندارد. هم قامت هایش هدایت و چوبک اند، و شاید – می‌گویم شاید - بهرام صادقی و غلامحسین ساعدی …در قصه بلند کار بدیع کرده است. گلشیری نوع ادبی را به هم ریخته است. هم از قصه کوتاه بلند، و هم از نوع رمان، نوع زدایی کرده است، که حاصل کار شازده احتجاب است، و به نوعی آینه‌های دردار، که در حد وسط بین قصه کوتاه بلند، و رمان از سویی دیگر، راقم نوعی ادبی بوده است.. در این آثار، و قصه‌های بیشمار کوتاهش، با وسواس انسان و زبان سر و کار داریم، و نیز با وسوسه مرگ و وسوسه شهادت و معصومیت، و نقیض‌های رندانه این دو ...
  • گزارش تخلف

گورو. بازمانده روز

در مورد این اثر خود ایشی گورو گفته است: «بسیاری گمان می‌کردند که می‌توان رمان را به بررسی شرایط زندگی یک پیشخدمت انگلیسی در انگلستان پیش از جنگ جهانی دوم کاهش داد. البته این هم از جنبه‌های رمان است، اما می‌خواستم خوانندگان را به این فکر بیندازم که شرایط شان تا چه حد به وضع استیونز شبیه است.». این نویسنده که دیگر به معروفیت و شهرت جهانی رسیده بود می‌گوید: «آگاهانه افسانه هایی را که در باره‌ی انگلستان بر سر زبان هاست، بی توجه به تجربه‌ی شخصی ام به کار گرفتم. من در این کشور بزرگ شده‌ام، اما هرگز با آدم هایی که در یک ملک بزرگ زندگی می‌کنند و پیشخدمت مخصوص دارند بر نخورده‌ام. این انگلستان از میان رفته، وقتی در باره‌ی یک پیشخدمت مخصوص در منزلی اشرافی حرف می‌زنید، یک آرژانتینی یا یک چینی آن را می‌فهمد. استیونز می‌تواند مظهر ترس از زخمی شدن احساسات یا نمادی سیاسی باشد. تقریبا همه‌ی ما به نوعی استونز هستیم. به دور از مراکز قدرت، به حرف هایی که داریم می‌پردازیم و ارضا و منزلت خود را در آن می‌جوییم. بی آنکه پی جوی چگونگی جای گیری آن حرفه در سیستم کلی باشیم … ...
  • گزارش تخلف

صادقانه اعتراف می‌کنم که در نبرد گتیزبرگ از جبهه فرار کردم … چون مثل سگ ترسیده بودم

دلم می‌خواست کشورم نجات پیدا کند اما ترجیح می‌دادم این کار را شخص دیگری انجام بدهد … اگر نشان رشادت تنها در دهانه‌ی توپ دشمن به دست بیاید حاضرم رهسپار آن‌جا شوم ولی به شرط این که توپ خالی باشد. در غیر این صورت هدف همیشگی و تغییرناپذیر من این خواهد بود که از روی فنس بپرم و بروم خانه …. ☞ ...
  • گزارش تخلف

۱۴ آذر، سالروز درگذشت سلطان پاریس

۱۴۵ سال پیش، برابر با پنجم دسامبر ۱۸۷۰ میلادی، الکساندر دوما (پدر)، رمان‌‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس شهیر فرانسوی که به او لقب «سلطان پاریس» را داده بودند، در ۶۸ سالگی درگذشت. دوما به خاطر رمان‌های ماجراجویانه فراوانش از جمله مشهورترین نویسندگان فرانسه به شمار می‌رود. بسیاری از رمان‌های او، از قبیل «کنت مونت کریستو»، «سه تفنگدار» و «بیست سال بعد» رمان‌هایی دنباله‌دار و سریالی هستند. او علاوه بر مهارت در عرصه نگارش رمان‌، مقاله‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و خبرنگار پرتوانی نیز بود. از دوما بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب بر جای مانده که حاکی از پرکاری این نویسنده بزرگ است. کتاب‌های او تقریبا به تمام زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده و تاکنون بیش از ۲۰۰ فیلم بر اساس آن‌ها ساخته‌اند. در سال ۱۹۷۰ یکی از ایستگاه‌های متروی پاریس برای بزرگداشت او به نام ایستگاه الکساندر دوما نام‌گذاری شد و در سال ۲۰۰۲ دولت فرانسه به مناسبت دویستمین سالگرد تولدش، بقایای جسد او را در پانتئون پاریس، محل دفن مفاخر ملی فرانسه جای داد. ...
  • گزارش تخلف

رابطه سیر و گرسنه، رابطه دو جهان و رابطه دو موجود متنافر است

دو دنیا که در ظاهر در کنارهم و به صورت جبری به وجود آمده‌اند. اما چون نیک بنگری حیات یکی، محتاج وجود دنیای دیگری است. حالا فردی که در دنیای گرسنگان زندگی می‌کند، اوج شانس و تعالی و علو خود را در جا گرفتن در دنیای سیراب‌ها و سیرها می‌بیند. او موقعیت و فردیت خود را در درجه اول قبول ندارد. خود را تا زمانی که در دنیای سیران نیندازد، فاقد شخصیت و هویت می‌بیند. این هم به نوبه خود شنیع است. این فرد گرچه مستعد همه نوع بزهکاری به واسطه فقر و فقدان آموزش است، اما دردرجه بالاتر مستعد هرگونه خیانت و سر سپردگی به فقرا و زحمتکسان، برای رسیدن به دنیای سیران می‌شود. پای اخلاق را وسط نمی‌کشم. مساله اینست که فرد جنوب شهری برای پنهان نمودن خویش، خود را به شکل بالاشهری‌ها آرایش و بزک می‌کند. ...
  • گزارش تخلف

برشی از یک کتاب. «عادت»

عادت، ناجوانمردانه‌ترین بیماری‌ست، زیرا هر بداقبالی را به ما می‌قبولاند، هر دردی را و هر مرگی را. در اثر عادت، در کنار افراد نفرت‌انگیز زندگی می‌کنیم، به تحمل زنجیرها رضا می‌دهیم، بی‌عدالتی‌ها و رنج‌ها را تحمل می‌کنیم. به درد، به تنهائی و به همه چیز تسلیم می‌شویم …عادت، بی‌رحم‌ترین زهر زندگی‌ست. زیرا آهسته وارد می‌شود، در سکوت، کم‌کم رشد می‌کند و از بی‌خبری ما سیراب می‌شود و وقتی کشف می‌کنیم که چطور مسموم آن شده‌ایم، می‌‌بینیم که هر ذرۀ بدن‌مان با آن عجین شده است، می‌بینیم که هر حرکت ما تابع شرایط اوست و هیچ داروئی هم درمانش نمی‌کند …کتاب: «یک مرد». اثر: «اوریانا فالاچی ...
  • گزارش تخلف

در اولین قدم برای رفع ملال عصر جمعه، از یک کتاب حکایت کنیم که به قول معروف، «یهویی» سه تا مترجم و سه ناشر معتبر دست به کار فارسی ک

حق تقدم با انتشارات کتابسرای تندیس است و خانم شیوا مقانلو که ترجمه کرده کتاب را. بعد هم جناب حسن کامشاد که فرهنگ جاوید به زودی کتاب را پخش می‌کند و در آخر هم نشر ماهی. کم اتفاق می‌افتد یک کتاب غیرداستانی اینطور مورد استقبال چند مترجم و ناشر قرار بگیرد و هیچ کدام هم عقب نشینی نکنند. کتاب در مورد جیک و پوک نویسندگان و دانشمندان و روشنفکران و خلاصه آدم‌های مطرح و معروف است. چه می‌خوردند و چطور می‌خوابیدند و چطور می‌نوشتند و چطور می‌خواندند و خلاصه نویسنده‌ی باذوق کتاب با نیت کند و کاو در زندگی شخصی حرفه ای‌ها به زندگی نامه‌ها یا نقل خاطرات افراد شهیر سرک کشیده. کتاب خیلی جالبی است. چند شماره‌ی اندیشه پویا میزبان صفحاتی از ترجمه‌ی حسن کامشاد از این کتاب بود. راستی اگر از این کتاب و حال و هوایش خوشتان می‌آید سراغی از کتاب حیاط خلوت نویسندگان نیز بگیرید. هر مترجمی یا ناشری هم عنوان منحصر به فردی در فارسی برای کتاب انتخاب کرده است. ...
  • گزارش تخلف

برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۲

مجموعه‌ داستان «دست از این مسخره‌بازی بردار اوستا» شامل چند داستان کوتاه از «مو یان» نویسنده‌ی چینی برنده‌ی جایزه‌ی ادبی نوبل است که نشرچشمه با ترجمه‌ی «بابک تبرایی» منتشرش می‌کند. این کتاب در روزهای نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه خواهد شد …این کتاب که داستان‌های آن به دست شخص نویسنده برای ترجمه‌ی انگلیسی انتخاب شده‌اند، تصویری تکان‌دهنده می‌سازند از چین دوران انقلاب فرهنگی. در اکثر داستان‌ها فضاهای برگرفته شده از رئالیسم جادویی با رئالیسم سیاه ترکیب شده‌اند و یک فضای تکان‌دهنده ساخته‌اند. در کتاب یک تک‌نگاری به قلم مویان نیز ترجمه شده که روایتی‌ست از کودکی هولناک‌اش … زندگی در روستایی فقیر با مردمانی همیشه گرسنه. طوری که مویان می‌نویسد روزی که برای اولین بار زغال‌سنگ شفاف برای بخاری مدرسه‌شان آوردند، آن‌ها گمان کردند خوراکی‌ست و تا انتهایش را خوردند!. منبع: لیزنا …🎈📌📕📚📒. لینک کانال کتابدونی. ...
  • گزارش تخلف

فرهادی: اکران نشدن ˝خط قرمز˝ کیمیایی ظلمی بود که به نسل ما شد

مستندی ساخته المیرا مقدم چندی پیش در جشنواره فیلم سینمایی حقیقت به نمایش در آمد که دراین فیلم کارگردان‌ها و نویسندگان درباره آثار مسعود کیمیایی صحبت کرده‌اند …به گزارش هنرآنلاین به نقل از سینما سینما، اصغر فرهادی در اظهارات خود از کیمیایی می‌پرسد: آقای کیمیایی اگر آزادی به اندازه‌ای که دلتان می‌خواست وجود داشت چه فیلمی می‌ساختید؟ فرهادی در ادامه می‌گوید: اگر کیمیایی فیلمساز نمی‌شد و مثلا یک آرشیتکت و مهندس می‌شد تعداد زیادی از فیلمسازان ایرانی نبودند. فرهادی در این فیلم به تمجید از فیلم‌هایی چون «خط قرمز»، «دندان مار» و «ردپای گرگ» می‌پردازد …فرهادی درباره فیلم «خط قرمز» می‌گوید: یکی از ظلم‌هایی که به نسل ما شد این بود که این فیلم اکران نشد …او درباره فیلم «دندان مار» نیز می‌گوید: «دندان مار» شاخص‌ترین فیلم بعد از انقلاب کیمیایی است. «دندان مار» سندیتی از آن دوران است و من اگر بخواهم بعدها به فرزندانم بگویم زمانی که جنگ بود در تهران چه خبر بود فیلم «دندان مار» را برایشان می‌گذارم. درباره فیلم «ردپای گرگ» نیز می‌گوید: «ردپای گرگ» در همان پلان که فرامرز قریبیان با اسب از میدان فردوسی رد ...
  • گزارش تخلف

جشنواره برلین با ˝درود بر سزار! ˝ برادران کوئن آغاز می‌شود

ساخته جوئل و ایتن کوئن برادران فیلمساز آمریکایی به عنوان فیلم افتتاحیه شصت و ششمین جشنواره فیلم برلین انتخاب شد …برگزارکنندگان جشنواره فیلم برلین روز جمعه اعلام کردند شصت و ششمین دوره این رویداد سینمایی با فیلم «درود بر سزار!» (Hail Caesar!) به کارگردانی جوئل و ایتن کوئن کلید می‌خورد …به گزارش ورایتی، دیتر کاسلیک مدیر جشنواره برلین گفت: فوق‌العاده است که جوئل و ایتن بار دیگر برلیناله را افتتاح می‌کنند. شوخ‌طبعی، شخصیت‌های منحصر به فرد و مهارت روایی فوق‌العاده آن‌ها تضمینی برای به هیجان آوردن تماشاگر است. «درود بر سزار!» بهترین شروع برای برلیناله ۲۰۱۶ است. «لبووسکی بزرگ» به کارگردانی برادران کوئن در ۱۹۹۸ در بخش مسابقه جشنواره برلین به نمایش درآمد و وسترن «شهامت» به کارگردانی آن‌ها در ۲۰۱۱ فیلم افتتاحیه شصت و یکمین دوره جشنواره برلین بود …داستان کمدی تاریخی «درود بر سزار!» در دهه ۱۹۵۰ روی می‌دهد و درباره ادی منیکس رئیس یک استودیو هالیوودی (با بازی جاش برولین) است که بازیگر درجه یک او، برد ویتلاک (با بازی جرج کلونی) هنگام تولید جدیدترین فیلم فاخر استودیو که اسمش «درود بر سزار!» است، ربوده ...
  • گزارش تخلف

شنبه بدترکیب و تلخ و موذی است و شبیه به دختر ترشیده طوبی‌خانم است!

دراز، ‌لاغر، با چشم‌های ریز بدجنس!. یکشنبه، ساده و خر است و برای خودش، الکی، آن وسط می‌چرخد!. دوشنبه، شکل آقای حشمت‌الممالک است: متین، موقر، با کت و شلوارخاکستری و عصا. سه‌شنبه، خجالتی و آرام است و رنگش سبز روشن یا زرد لیمویی است. چهارشنبه خل است. چاق و چله و بگوبخند است. بوی عدس پلوی خوشمزه حسن آقا را می‌دهد. پنجشنبه بهشت است و. جمعه دو قسمت دارد: صبح تا ظهرش زنده و پر جنب و جوش، مثل پدر، پر از کار و ورزش و پول و سلامتی. ...
  • گزارش تخلف