📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


من یک کاناپه‌ معمولی هستم. نه‌خیر، شکسته‌نفسی نمی‌کنم. از چی درست شدم؟

از کمی چوب، چند تا فنر، کمی موی اسب و مختصری پارچه. حالا خواهید گفت: «اما این دروغ محض است. هرچه باشد، بالاخره تو آن کاناپه معروفی.» خب بله. درست است. وقتی نزدیک به نیم قرن جزو وسایل درمان یک روان‌کاو کار کرده باشی، یک چیزهایی هم به تو اضافه می‌شود: خون، عرق و اشک. اشک خاطرات و عرق کار سخت ذهنی. قضیه‌ خون یک مورد خاص بود. بعدا بیش‌تر درباره‌اش خواهم گفت و وقتی این روانکاو نه یکی از این روانکاوان معمولی، بلکه زیگموند فروید باشد، در اینصورت شاید هم واقعا کاناپه، یک کاناپه معمولی نباشد. موافقم، اسمم را بگذارید: کاناپه‌ معروف. ...
  • گزارش تخلف

سروش رضایی (زادهء: ۱۳۶۱) پویانما و صدا پیشه ایرانی است

او سازنده انیمیشن‌های کوتاه طنز با عنوان سوریلند می‌باشد …فعالیت سروش رضایی بیشتر در فیسبوک و یوتیوب مطرح بوده است. از شناخته شده‌ترین ویدئوهای او ویدئوی «گدایان پست مدرن» با عبارت «چند تا لایک داره» بوده است. از جمله کارهای مجموعه‌ای و سریالی او، «رستم در سرزمین عجایب»، «داستان‌های کهن»، «پرویز و پونه» و بسیاری انیمیشن‌های آزاد دیگر می‌باشد. سروش رضایی همچنین انیمیشن‌هایی را برای بازی ایران-آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴ ساخت. همچنین انیمیشن‌های طنز «مرتاض خسته» و «کمپین آب یخ» و «! ? A L S» …جوایز:. فیلم کوتاه «خون سهراب» از مجموعه «رستم در سرزمین عجایب» با همکاری سروش رضایی و پویا افشار برنده جایزه فستیوال فیلم کوتاه بنیاد فرهنگ شد … ...
  • گزارش تخلف

زن زیادی.. فصل نهم کتاب گویای «زن زیادی»؛. نوشته: «جلال آل احمد»؛

گویندگان: «غلامحسین مراقبی و فاطمه رکنی». «نویسنده در این فصل صحنه هایی تکان دهنده از فقر و نادانی و عقب افتادگی در جامعه را به تصویر می‌کشد. این داستان درباره زنی زشت روست که پس از چند روز از ازدواجش او را به خانه پدری اش برمی گردانند. این داستان با توصیفاتی واقعی از اتفاقات و احساسات این دختر همراه است» …قسمت آخر. درحال ارسال … ...
  • گزارش تخلف

آمریکایی آرام. نویسنده: گراهام گرین. مترجم: عبدالله آزادیان

آمریکایی آرام [The Quiet American]. رمانی از گراهام گرین (۱۹۰۴-۱۹۹۲)، نویسنده انگلیسی، که در ۱۹۵۵ انتشار یافت. نویسنده، در پی اقامت خود در مالزی و هند و چین، از مشاهدات خود به عنوان خبرنگار جنگی استفاده کرده، ضد امریکایی بودن خویش را در قالب اثری طنزآمیز، بیشتر شبیه مرد سوم تا رمانهای به صبغه «مابعد طبیعی» خود، ابراز می­دارد. وی با طنزی مؤدبانه و سهولت بیانی درخشان، طرز فکر امریکایی را به محاکمه می­کشاند. یک روزنامه­ نویس انگلیسی به نام فاولر، که نقش نظاره ­گر آسان­­ طلب و بی ­غم را ایفا می­کند؛ فوئنگ، معشوقه زیبای ویتنامی وی که نه زیاده اهل معنی است و نه زیاده شهوی؛ و آلدن پایل، جوان امریکایی اهل بوستون که به میدان جنگ کشانیده شده است و رستگاری جهان را به پذیرش نهادهای شگفت دموکراسی امریکایی وابسته می­داند، چهره ­های داستانی اصلی این رمان ­اند. «آدمی هرگز برای خرابیهایی که به بار آورده چنین انگیزه ­های خوبی نداشته است.» از این­رو، پایل درصدد «بازخرید» فوئنگ برمی­آید و او را از چنگ فاولر به درمی­آورد و با خود به نیوانگلند می­برد. وی که از استقلال زیادی برخوردار است و فقط زیر نفوذ به اص ...
  • گزارش تخلف

سرزمین آدمیان. نویسنده: آنتوان دو سنت اگزوپری. مترجم: حبیب اللهی

درباره کتاب:. آنتوان دو سنت اگزوپری در تمام کتاب هایش از حوادثی که بر او در ضمن پرواز گذشته است با لحنی شاعرانه سخن می‌راند، از روابط انسان‌ها با یکدیگر به گفت و گو می‌پردازد. شاید بتوان گفت وجود باریتعالی را در روابط آدمیان با یکدیگر جستجو می‌کند. در کتاب سرزمین آدمیان در این باره چنین می‌گوید: «در حقیقت بیش از یک نوع تجمل و شکوه وجود ندارد و آن ارتباط آدمیان است با یکدیگر» و باز در سطری پیش چنین می‌نویسد: «بزرگی یک حرفه در درجه اول شاید متحد کردن انسان‌ها با هم باشد». کوشش او همیشه برای یافتن یا ایجاد ارتباطی از اینگونه است. در صفحه اول کتاب سرزمین آدمیان چنین می‌گوید: شب تاریکی که در آن شب روشنائی هایی چند پراکنده در صحرا می‌درخشیدند هر یک از این روشنایی‌ها در این اقیانوس تاریکی دلیلی بر وجود انسانی بود، در این کانون کتاب می‌خواندند. فکر می‌کردند. راز دل می‌گفتند. در آن دیگری عشق می‌ورزیدند …" ...
  • گزارش تخلف

مسلول (۲).. بخش دوم از فصل هشتم کتاب گویای «زن زیادی»؛ نوشته: «جلال آل احمد»؛

گویندگان: «غلامحسین مراقبی و فاطمه رکنی». «نویسنده در این داستان هم همچون داستانهای دیگر رد پایی از فقر و ناتوانی افراد جامعه را نمایان می‌سازد». *قسمت‌های قبل را با کلیک روی تگ‌های زیر بیابید …. در حال ارسال … ...
  • گزارش تخلف

زندگی نامه نادر ابراهیمی... نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهرانبه‌دنیا آمد

پدرش عطاءالملک ابراهیمی، فرزندآجودان حضورقاجار و از نوادگان ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم نامدار کرمان در عصر قاجار بود، که رضاشاه پهلوی او را، ضمن خلع درجه از کرمان به مشکین شهر تبعید نمود، که هنوز قلمستانی به نام او در حومهٔ مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا) و هنوز فامیل او (ابراهیمی‌های کرمان) در شهر و استان کرمان شناخته شده و مشهور هستند. مادر نادر ابراهیمی هم از لاریجانی‌های مقیم تهرانبه شمار می‌آمد. نادر ابراهیمی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش یعنی شهر تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکدهٔ حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی به درجهٔ لیسانس رسید. او از ۱۳ سالگی به یک سازمان سیاسی پیوست که بارها دستگیری، بازجویی و زندان رفتن را برایش درپی داشت. ارایهٔ فهرست کاملی از شغل‌های ابراهیمی، کار دشواری است. او خود در دو کتاب «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» ضمن شرح وقایع زندگی، به فعالیت‌های گوناگون خود نیز پرداخته‌است. از جملهٔ شغل‌های او بوده‌است: کمک کارگری تعمیرگاه سیار در ترکمن‌صحرا، کارگری چاپخانه، ...
  • گزارش تخلف

چگونه با پدرت آشنا شدم؟!. عشق یا آدامس نعنا.. مونا زارع طنزنویس

نامه شماره ۱۵. دیگر شوهر نمی‌خواستم. بابا هم برای حفظ آبرویش یک جعبه آدامس نعنایی خریده بود تا بخورم. می‌گفت یک جایی خوانده است، نعنا در خود موادی دارد که تمایل به ازدواج را کمتر می‌کند! راستش را بخواهی نعنا فقط برای این خلق شده که به نفخ بشریت کمک کند و آن یک هفته جز این‌که شبیه لاستیک پنچر شده باشم و هر چه هوا در خودم داشتم، نابود کند کارایی دیگری نداشت. اما انگار می‌خواستم زندگی جدیدی را شروع کنم. بالشتم را از سر تخت گذاشتم ته تخت، جای ادکلن‌ها را عوض کردم و پوست تخمه‌های ته کیفم را خالی کردم و زندگی جدید شروع شد. از میان آشغال‌های ته کیفم تکه‌پارچه‌ای از کت پدرت که لای در تاکسی مانده بود، روی زمین افتاد. داشتم پارچه را وارسی می‌کردم که مامان از ترس شفته شدن برنجش دوید به سمت آشپزخانه و پارچه را از دستم قاپید و دور در قابلمه‌اش پیچید و به همین سرعت تکه کت آقای سیندرلا را تبدیل به دم‌کنی کرد! ...
  • گزارش تخلف

ماتیاس انار چاق است. ژولیده است. شبیه بالزاک مثلا

صدایش صدای نوجوانی نابالغ است. صدایی که معلوم نیست از این همه دانستن خراشیده یا از شب‌زنده‌داری‌ها. تا قبل از گنکور چندین جایزه برده. کارهای متعددی هم کرده مثل همکاری با مجله‌هایی. نوشتن متل‌هایی برای کودکان. کتابی از زبان فارسی ترجمه کرده از میرزا حبیب اصفهانی و یکی از زبان عربی؛ نویسنده‌ای لبنانی …. متن کامل را در خوابگرد بخوانید:. ...
  • گزارش تخلف

🔷نسیم مرعشی نویسنده برگزیده هشتمین دوره جایزه ادبی جلال احمد در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به سوالی درباره تاثیر جایزه ادبی جلال

تا قبل از این خودم حس می‌کردم که رمانم مخاطب محدودی دارد اما این اتفاق برایم خیلی خوشحال کننده بود. البته من …
  • گزارش تخلف

🔷تبلیغ کتاب با تبلیغ چیپس و پفک فرقی ندارد!؟

توجه به فرهنگ و گرایش‌های فرهنگی، یکی از ضرورت‌های همیشگی در صورت سیاست‌های مدیریت اجتماعی کشور طی دهه‌های اخیر بوده است و در این راستا، سازمان‌ها و نهادهای مختلفی با تخصیص بودجه‌های قابل توجه، از سوی سیاست‌گذاران به تبلیغ و ترویج مبانی فرهنگ در جامعه مامور شده‌اند، اما چرا عمده این فعالیت‌ها در عمل، راه به جایی نبرده و صرفا در حد شعار و حتی پوششی برای جابجایی سرمایه‌های عظیم فرهنگی باقی مانده است؟ ...
  • گزارش تخلف

The Last Shot*. Qassem Kashkouli. *Translated By Hossein Listi

It was just yesterday, in the tavern that we don’t have, with the old friends that weren’t there, I sat behind the heavy cloud of nostalgia. I drank the second and third shot. And …. Someone put his hand on my shoulder as I got intoxicated. I turned back to see the owner of the hand …. «Shall I sit?». «I’m not alone.» I said. «You can see,» and I pointed towards my old friends. «You must have their permission too,» I said. ...
  • گزارش تخلف