ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۰۸:۳۵ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ پیک آخر. داستان کوتاهی از قاسم کشکولی.. همین دیروز توی میخانهای که نداریم،. با دوستان قدیمی ای که نبودند،. پشت دود غلیظ دلتنگی نشسته بودم. پیک دوم و سوم و … سرم که گرم شد، دستی روی شانهام نشست. برگشتم ببینم صاحب دست …. گفت. اجازه هست؟. گفتم. تنها نیستم! ... ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک کودکانه «ترکه آلبالو» نوشته استاد «منوچهر احترامی» آقای ناظم ترکه آلبالو را از درخت میچیند. آقای ناظم ترکه آلبالو را در حوض میاندازد و دو روز صبر میکند. آقای ناظم ترکه آلبالو را در هوا تکان میدهد. ترکه آلبالو در هوا غژ غژ صدا میکند. بچهها ساکت میشوند و صدا از کسی در نمیآید. ترکه آلبالو به آقای ناظم میگوید: «آقای ناظم! اگر مرا نچیده بودی، امسال برایت یک عالمه آلبالوی خوشمزه میآوردم.». ... ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک کودکانه «روزهای کودکی» نوشته دیگری از استاد «منوچهر احترامی» من دوچرخهام را در زیرزمین قایم کردم تا هیچ کس نتواند آن را بدزدد، من مدادرنگی هایم را در جامدادی گذاشتم که گم نشود، من لباس هایم را در گنجه گذاشتم و درش را قفل کردم که دست کسی به آنها نرسد، من توپم را در کیسه توری گذاشتم و به دیوار آویختم تا کسی آن را بر ندارد، و سالها و سالها از آنها مواظبت کردم. اما نمیدانم چه موقعی، چه کسی، از کجا، آمد و روزهای کودکی مرا برد … ... ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «خروس» نوشته دیگری از «بلقیس سلیمانی» …مادرش همیشه میگفت: ناخن هایتان را داخل حیاط نریزید، توی گلوی مرغ و خروسها گیر میکنند. از مرغ و خروسهای مادر بیزار بود، مخصوصا وقتی دسته جمعی اسهال میگرفتند و حیاط با فضله شلکی آنها فرش میشد. عاشق خرناسهای خروس لاری تاج طلا بود که سه بار ناخن به خوردش داده بود و جان سالم به در برده بود. هیچ وقت ناخن هایش را بلند نکرد، حتی وقتی قرار بود سر سفره عقد بنشیند و عسل در دهان داماد بگذارد. به پیشنهاد خواهرهایش و آرایشگر زبده شهر ناخن کاشت، روی ناخنها لاک نقرهای زد. انگشت عسلی اش را که از دهان داماد بیرون آورد دید که ناخنش نیست، اما قبل از آن چشمهای گرد شده و خرخر خفیف داماد راشنید …. ... ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «ادکلن اصل فرانسوی» نوشته «بلقیس سلیمانی» پسری که مرا دوست داشت درست قرار دوممان به من یک ادکلن اصل فرانسوی هدیه داد، درست مثل محمد و بهزاد. دفعه دیگر خودش را به من نزدیک کرد و گفت: «استفاده نکردی؟» و من فهمیدم همان بلایی قرار است سرم بیاید که دفعه قبل و دفعات قبل آمده بود …. ... ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «کبوتر» نوشته «فرانتس هولر» نویسنده سوییسی بال یک هلی کوپتر جنگی، کبوتری را که در منطقهی جنگی پرواز میکرد تکه پاره کرد. یکی از پرهای سفید زیبایش بالای حیاط خانهای چرخید و چرخید و به دست کودکی افتاد. کمی بعد پدربزرگ و مادربزرگ و مادر کودک مجبور به فرار شدند. مادر چند تکه لباس قاپ زد و آنها را با مدارک و کمی پول و جواهر توی یک چمدان ریخت. پدربزرگ دو شیشه آب پر کرد و مادربزرگ آخرین نان و چند تا سیب و یک بسته شکلات برداشت و کودک پر را … ... ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «اتوبوس» نوشته «بروس هالند راجرز» زن توی اتوبوس نشسته است و داستانی درباره زنی میخواند که در اتوبوس نشسته و داستان میخواند و سر بلند میکند و میبیند که خودش همان زنی است که در اتوبوس کتاب داستان میخواند. هر چه فکر میکرد یادش نمیآمد سوار اتوبوس شده باشد و در واقع زندگی اش طوری بود که اتوبوس سوار نمیشد. اما هرچه فکر میکرد یادش نمیآمد زندگی اش چطور بود که اتوبوس سوار نمیشد …. ... ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «خاک مادر» نوشته «بلقیس سلیمانی».. پدر گفت: مادرت به آسمانها رفته عمه گفت: مادرت به یک سفر دور و دراز رفته. خاله گفت: مادرت آن ستارهی پر نور کنار ماه است. دختر بچه گفت: مادرم زیر خاک رفته است. عمه گفت: آفرین، چه بچه واقع بینی چه قدر سریع با مسئله کنار آمد. دختر بچه از فردای دفن مادرش، هر روز پدرش را وادار میکرد او را سر قبر مادرش ببرد. آن جا ابتدا خاک گور مادر را صاف میکرد، بعد آن را آب پاشی میکرد و کمی با مادرش حرف میزد. هفته سوم، وقتی آب را روی قبر مادرش میریخت، به پدرش گفت: پس چرا مادرم سبز نمیشود؟ …join us ... ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «خواستگاری» نوشته «فلوری ماکسیمو» …به خدا من که رو ندارم از این حرفها بزنم شما مرا میشناسید. همیشه تو حرف زدن کم میآورم. اما تا دلتان بخواهد انشایم خوب است. راستش را بخواهید تا صبح خوابم نبرد. امروز هم آمدهام خواستگاری، ببخشید که قبلا خبر ندادم. همیشه دلم میخواست همسری مثل شما داشته باشم. شما را همیشه پشت میزتان دیده بودم. پا ندارید؟. متاسفم. ... ماتیکانداستان ۰۲:۴۸ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ رهایی زن در دانشگاه و در پارلمان قابل طرح نیست، بلکه در اتاق خواب است که زن به آزادی میرسد …سونات کرویتزر/ تولستوی/ سروش حبیبی ماتیکانداستان ۰۲:۴۸ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ در حالی که آنها نان جو با کره و مربای توت فرنگی میخوردند، خواهر کریس برایشان پیغام پاپ پیوس دوازدهم را میخواند همان پیام همیشگی بود: «ایمان در مبارزه با مادیات و مادهگرایی پیروز خواهد شد. مدنیت پیروز نهایی این معرکه است. کسانی که ادعای فروتنی و همدلی با فقرا دارند در واقع کفار هستند.» گویی ولیگه برای اولین بار بود که حرفهای پدر مقدس را میشنید و یا درک میکرد. انگار او همچنان یک کودک مانده بود. مثل همان روزگاری که او و لویی خیلی کوچکتر بودند و یک روز سر کلاس از خواهر کریس شنیده بودند که قرار است یک مسابقۀ نقاشی برگزار شود. نوع گل را میتوانید خودتان انتخاب کنید و برندۀ مسابقه -دقت کنید، چون در طول تاریخ این برای اولین بار است- به رم فرستاده خواهد شد، به شهر ابدیت. و به خرج واتیکان در یکی از آپارتمانهای مقدس آنجا سکونت خواهد کرد. توسط خود پاپ به او خوشامد گفته خواهد شد و یک روروک جایزه خواهد گرفت که روی پلاک آن نوشته شده: «واتیکان» که چنین چیزی کمیاب است. انتخاب گل آزاد است، که قبلا هم گفته بودم. ... ماتیکانداستان ۰۲:۴۸ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ امروز که فکر میکنم، میبینم در آن شبها احساس خوشبختی میکردم میدانم که همیشه گذشته تلطیف میشود، که خاطره آرامش میبخشد. شاید هم آن شبها فقط سرد بودند و به طرزی تمسخرآمیز، سرگرمکننده. اما امروز، تمام آن لحظهها برایم عزیز و آنچنان ازدسترفتهاند که رنجم میدهد …گذران روز / یودیت هرمان و … / س. محمود حسینیزاد. ... ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ بازار کتاب تهران از خواب چند ماهه بیرون میآید کتابهای «شکسپیر و شرکا»، «من و جز من» و «شب طاهره» برخی از نامهای جدید در لیست پرفروشها. ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ چرا نویسندگان تیتر یک نمیشوند؟ مهمترین آسیب رسانهها بر کتاب این است که خوانندگان کتاب را، چه کتاب کاغذی و چه غیرکاغذی، از خواندن و پیامدهای خواندن دور کنند. ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ گرفتن جایزه برایم ترسناک بود!. نگرانیهای برگزیدهی جایزهی جلال از دریافت این جایزه ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ کدام کتابها در هفتهی اول آذر منتشر شدند؟ از «شاهزاده و اژدها» نوشتهی رضا دانشور تا «چوب به دستهای ورزیل» از غلامحسین ساعدی. ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ هیپی وارد بورس میشود. پروندهی رمان «پول و زندگی» نوشتهی امیل زولا ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ غلامحسین ساعدی (چپ) در سال ۱۳۵۷ در فرودگاه تهران در استقبال از رضا براهنی (راست) و این در حالی ست که خود او یک روز پیش از آن به ایران رفته بود. ماتیکانداستان ۰۲:۴۵ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ جواد عاطفه، مترجم و دبیر مجموعه ۱۰۰ جلدی «یاد» از انتشار سه مجلد دیگر از این مجموعه با عناوین «صمد بهرنگی»، «محمد قاضی» و «عبدالحس به گفته عاطفه ماه آینده این سه مجلد همراه با دو جلد نخست این مجموعه یعنی «علی حاتمی» و «احمد محمود» طی مراسمی رونمایی خواهند شد. عناوین باقی مجلدات این مجموعه که به مرور منتشر میشوند، به این شرح است: «بهمن محصص»، «احمد فردید»، «کاوه گلستان»، «حسن مقدم»، «صادق چوبک»، «ابوالحسن صبا»، «حمید سمندریان»، «محمود استادمحمد»، «فرهاد مهراد» و «آشور بانیپال بابلا». مجموعه «یاد» شامل زندگینامه و نقد و تحلیل آثار ۱۰۰ چهره برتر و مفاخر فرهنگ، ادب و هنر ایران در دوره معاصر تا دیروز است. ... ماتیکانداستان ۰۲:۴۵ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ عبدالحسین آذرنگ نویسنده و پژوهشگر گفت: مهمترین آسیب رسانهها بر کتاب این است که خوانندگان کتاب را از خواندن و پیامدهای آن دور کنن بیحوصلگی، بیرغبتی، بیمیلی و بیانگیزگی در زندگی روزمره نیز از قدرت تاثیر و نفوذ کتاب میکاهد. در واقع رسانهها خوانندگان کتاب را، چه کتاب کاغذی و چه غیرکاغذی، از خواندن و پیامدهای خواندن دور کنند؛ یا در آنها برای خواندن رغبت برنیانگیزند. ممکن است نقش خود را پررنگ کنند و نگذارند نقش حقیقی رسانههای دیگر درست شناخته شود. ... ‹ 426 427 428 429 430 431 432 ›
ماتیکانداستان ۰۸:۳۵ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ پیک آخر. داستان کوتاهی از قاسم کشکولی.. همین دیروز توی میخانهای که نداریم،. با دوستان قدیمی ای که نبودند،. پشت دود غلیظ دلتنگی نشسته بودم. پیک دوم و سوم و … سرم که گرم شد، دستی روی شانهام نشست. برگشتم ببینم صاحب دست …. گفت. اجازه هست؟. گفتم. تنها نیستم! ...
ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک کودکانه «ترکه آلبالو» نوشته استاد «منوچهر احترامی» آقای ناظم ترکه آلبالو را از درخت میچیند. آقای ناظم ترکه آلبالو را در حوض میاندازد و دو روز صبر میکند. آقای ناظم ترکه آلبالو را در هوا تکان میدهد. ترکه آلبالو در هوا غژ غژ صدا میکند. بچهها ساکت میشوند و صدا از کسی در نمیآید. ترکه آلبالو به آقای ناظم میگوید: «آقای ناظم! اگر مرا نچیده بودی، امسال برایت یک عالمه آلبالوی خوشمزه میآوردم.». ...
ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک کودکانه «روزهای کودکی» نوشته دیگری از استاد «منوچهر احترامی» من دوچرخهام را در زیرزمین قایم کردم تا هیچ کس نتواند آن را بدزدد، من مدادرنگی هایم را در جامدادی گذاشتم که گم نشود، من لباس هایم را در گنجه گذاشتم و درش را قفل کردم که دست کسی به آنها نرسد، من توپم را در کیسه توری گذاشتم و به دیوار آویختم تا کسی آن را بر ندارد، و سالها و سالها از آنها مواظبت کردم. اما نمیدانم چه موقعی، چه کسی، از کجا، آمد و روزهای کودکی مرا برد … ...
ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «خروس» نوشته دیگری از «بلقیس سلیمانی» …مادرش همیشه میگفت: ناخن هایتان را داخل حیاط نریزید، توی گلوی مرغ و خروسها گیر میکنند. از مرغ و خروسهای مادر بیزار بود، مخصوصا وقتی دسته جمعی اسهال میگرفتند و حیاط با فضله شلکی آنها فرش میشد. عاشق خرناسهای خروس لاری تاج طلا بود که سه بار ناخن به خوردش داده بود و جان سالم به در برده بود. هیچ وقت ناخن هایش را بلند نکرد، حتی وقتی قرار بود سر سفره عقد بنشیند و عسل در دهان داماد بگذارد. به پیشنهاد خواهرهایش و آرایشگر زبده شهر ناخن کاشت، روی ناخنها لاک نقرهای زد. انگشت عسلی اش را که از دهان داماد بیرون آورد دید که ناخنش نیست، اما قبل از آن چشمهای گرد شده و خرخر خفیف داماد راشنید …. ...
ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «ادکلن اصل فرانسوی» نوشته «بلقیس سلیمانی» پسری که مرا دوست داشت درست قرار دوممان به من یک ادکلن اصل فرانسوی هدیه داد، درست مثل محمد و بهزاد. دفعه دیگر خودش را به من نزدیک کرد و گفت: «استفاده نکردی؟» و من فهمیدم همان بلایی قرار است سرم بیاید که دفعه قبل و دفعات قبل آمده بود …. ...
ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «کبوتر» نوشته «فرانتس هولر» نویسنده سوییسی بال یک هلی کوپتر جنگی، کبوتری را که در منطقهی جنگی پرواز میکرد تکه پاره کرد. یکی از پرهای سفید زیبایش بالای حیاط خانهای چرخید و چرخید و به دست کودکی افتاد. کمی بعد پدربزرگ و مادربزرگ و مادر کودک مجبور به فرار شدند. مادر چند تکه لباس قاپ زد و آنها را با مدارک و کمی پول و جواهر توی یک چمدان ریخت. پدربزرگ دو شیشه آب پر کرد و مادربزرگ آخرین نان و چند تا سیب و یک بسته شکلات برداشت و کودک پر را … ...
ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «اتوبوس» نوشته «بروس هالند راجرز» زن توی اتوبوس نشسته است و داستانی درباره زنی میخواند که در اتوبوس نشسته و داستان میخواند و سر بلند میکند و میبیند که خودش همان زنی است که در اتوبوس کتاب داستان میخواند. هر چه فکر میکرد یادش نمیآمد سوار اتوبوس شده باشد و در واقع زندگی اش طوری بود که اتوبوس سوار نمیشد. اما هرچه فکر میکرد یادش نمیآمد زندگی اش چطور بود که اتوبوس سوار نمیشد …. ...
ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «خاک مادر» نوشته «بلقیس سلیمانی».. پدر گفت: مادرت به آسمانها رفته عمه گفت: مادرت به یک سفر دور و دراز رفته. خاله گفت: مادرت آن ستارهی پر نور کنار ماه است. دختر بچه گفت: مادرم زیر خاک رفته است. عمه گفت: آفرین، چه بچه واقع بینی چه قدر سریع با مسئله کنار آمد. دختر بچه از فردای دفن مادرش، هر روز پدرش را وادار میکرد او را سر قبر مادرش ببرد. آن جا ابتدا خاک گور مادر را صاف میکرد، بعد آن را آب پاشی میکرد و کمی با مادرش حرف میزد. هفته سوم، وقتی آب را روی قبر مادرش میریخت، به پدرش گفت: پس چرا مادرم سبز نمیشود؟ …join us ...
ماتیکانداستان ۰۲:۵۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ داستانک «خواستگاری» نوشته «فلوری ماکسیمو» …به خدا من که رو ندارم از این حرفها بزنم شما مرا میشناسید. همیشه تو حرف زدن کم میآورم. اما تا دلتان بخواهد انشایم خوب است. راستش را بخواهید تا صبح خوابم نبرد. امروز هم آمدهام خواستگاری، ببخشید که قبلا خبر ندادم. همیشه دلم میخواست همسری مثل شما داشته باشم. شما را همیشه پشت میزتان دیده بودم. پا ندارید؟. متاسفم. ...
ماتیکانداستان ۰۲:۴۸ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ رهایی زن در دانشگاه و در پارلمان قابل طرح نیست، بلکه در اتاق خواب است که زن به آزادی میرسد …سونات کرویتزر/ تولستوی/ سروش حبیبی
ماتیکانداستان ۰۲:۴۸ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ در حالی که آنها نان جو با کره و مربای توت فرنگی میخوردند، خواهر کریس برایشان پیغام پاپ پیوس دوازدهم را میخواند همان پیام همیشگی بود: «ایمان در مبارزه با مادیات و مادهگرایی پیروز خواهد شد. مدنیت پیروز نهایی این معرکه است. کسانی که ادعای فروتنی و همدلی با فقرا دارند در واقع کفار هستند.» گویی ولیگه برای اولین بار بود که حرفهای پدر مقدس را میشنید و یا درک میکرد. انگار او همچنان یک کودک مانده بود. مثل همان روزگاری که او و لویی خیلی کوچکتر بودند و یک روز سر کلاس از خواهر کریس شنیده بودند که قرار است یک مسابقۀ نقاشی برگزار شود. نوع گل را میتوانید خودتان انتخاب کنید و برندۀ مسابقه -دقت کنید، چون در طول تاریخ این برای اولین بار است- به رم فرستاده خواهد شد، به شهر ابدیت. و به خرج واتیکان در یکی از آپارتمانهای مقدس آنجا سکونت خواهد کرد. توسط خود پاپ به او خوشامد گفته خواهد شد و یک روروک جایزه خواهد گرفت که روی پلاک آن نوشته شده: «واتیکان» که چنین چیزی کمیاب است. انتخاب گل آزاد است، که قبلا هم گفته بودم. ...
ماتیکانداستان ۰۲:۴۸ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ امروز که فکر میکنم، میبینم در آن شبها احساس خوشبختی میکردم میدانم که همیشه گذشته تلطیف میشود، که خاطره آرامش میبخشد. شاید هم آن شبها فقط سرد بودند و به طرزی تمسخرآمیز، سرگرمکننده. اما امروز، تمام آن لحظهها برایم عزیز و آنچنان ازدسترفتهاند که رنجم میدهد …گذران روز / یودیت هرمان و … / س. محمود حسینیزاد. ...
ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ بازار کتاب تهران از خواب چند ماهه بیرون میآید کتابهای «شکسپیر و شرکا»، «من و جز من» و «شب طاهره» برخی از نامهای جدید در لیست پرفروشها.
ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ چرا نویسندگان تیتر یک نمیشوند؟ مهمترین آسیب رسانهها بر کتاب این است که خوانندگان کتاب را، چه کتاب کاغذی و چه غیرکاغذی، از خواندن و پیامدهای خواندن دور کنند.
ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ گرفتن جایزه برایم ترسناک بود!. نگرانیهای برگزیدهی جایزهی جلال از دریافت این جایزه
ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ کدام کتابها در هفتهی اول آذر منتشر شدند؟ از «شاهزاده و اژدها» نوشتهی رضا دانشور تا «چوب به دستهای ورزیل» از غلامحسین ساعدی.
ماتیکانداستان ۰۲:۴۷ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ غلامحسین ساعدی (چپ) در سال ۱۳۵۷ در فرودگاه تهران در استقبال از رضا براهنی (راست) و این در حالی ست که خود او یک روز پیش از آن به ایران رفته بود.
ماتیکانداستان ۰۲:۴۵ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ جواد عاطفه، مترجم و دبیر مجموعه ۱۰۰ جلدی «یاد» از انتشار سه مجلد دیگر از این مجموعه با عناوین «صمد بهرنگی»، «محمد قاضی» و «عبدالحس به گفته عاطفه ماه آینده این سه مجلد همراه با دو جلد نخست این مجموعه یعنی «علی حاتمی» و «احمد محمود» طی مراسمی رونمایی خواهند شد. عناوین باقی مجلدات این مجموعه که به مرور منتشر میشوند، به این شرح است: «بهمن محصص»، «احمد فردید»، «کاوه گلستان»، «حسن مقدم»، «صادق چوبک»، «ابوالحسن صبا»، «حمید سمندریان»، «محمود استادمحمد»، «فرهاد مهراد» و «آشور بانیپال بابلا». مجموعه «یاد» شامل زندگینامه و نقد و تحلیل آثار ۱۰۰ چهره برتر و مفاخر فرهنگ، ادب و هنر ایران در دوره معاصر تا دیروز است. ...
ماتیکانداستان ۰۲:۴۵ ۱۳۹۴/۰۹/۰۷ عبدالحسین آذرنگ نویسنده و پژوهشگر گفت: مهمترین آسیب رسانهها بر کتاب این است که خوانندگان کتاب را از خواندن و پیامدهای آن دور کنن بیحوصلگی، بیرغبتی، بیمیلی و بیانگیزگی در زندگی روزمره نیز از قدرت تاثیر و نفوذ کتاب میکاهد. در واقع رسانهها خوانندگان کتاب را، چه کتاب کاغذی و چه غیرکاغذی، از خواندن و پیامدهای خواندن دور کنند؛ یا در آنها برای خواندن رغبت برنیانگیزند. ممکن است نقش خود را پررنگ کنند و نگذارند نقش حقیقی رسانههای دیگر درست شناخته شود. ...